شنبه , ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۴
نقد- تئاتر | صفحه 25
یادداشتی درباره «بی‌پدر» به کارگردانی محمد مساوات؛ خود بیگانگی یا بازگشت به خشونت

یادداشتی درباره «بی‌پدر» به کارگردانی محمد مساوات؛ خود بیگانگی یا بازگشت به خشونت

نمایش بی‌پدر به نویسندگی و کارگردانی سیدمحمد مساوات در سالن لبخند در حال اجراست. این نمایش برگرفته از داستان آشنای شنگول، منگول و حبه‌انگور است ولی با پیکربندی متفاوت. این پیکربندی داستانی به موضوع از خودبیگانگی می‌پردازد، موضوعی که در چندین وضعیت قابل تعمیم است.

نگاهی به نمایش «بدون تماشاگر»؛ نقض غرض شنبه 18 اسفند 1397 00:00

نگاهی به نمایش «بدون تماشاگر»؛ نقض غرض

«بدون تماشاگر» می‌خواهد بگوید در تئاتر سانسور شدیدی حاکم است؛ اما هر آنچه قابل سانسور می‌داند را روی صحنه اجرا می‌کند، پس چطور می‌توان پذیرفت نمایشی که سانسور نشده، دم از سانسور می‌زند.

نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم پنجشنبه 16 اسفند 1397 00:00

نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم

نمایش سرزمین های شمالی، اجرایی ست که به نظر می رسد تمام تلاشش را می کند تا قابل قبول به نظر برسد، هرچند راه بسیاری تا پختگی در پیش دارد اما این تلاش قابل ستایش ست .

نقدی بر نمایش «در انتظار نمایش» / در انتظارِانتظار... سه شنبه 14 اسفند 1397 00:00

نقدی بر نمایش «در انتظار نمایش» / در انتظارِانتظار...

اثر از نوعی نجابت و تواضعی که در خود نهفته سود می‌برد و نقش موثری را در ارتباط مخاطب با اثر بازی می‌کند. رفت و برگشت مخاطب میان اپیزودها، جانی دوباره به ریتم اثر می‌بخشد و آن را از کسالت و سستی بری می‌کند.

نگاهی به نمایش افرا؛ قد خمیده افرا سه شنبه 14 اسفند 1397 03:49

نگاهی به نمایش افرا؛ قد خمیده افرا

سهیل ساعی نمی‌تواند سایه بیضایی را از اثرش محو کند و می‌توان ردپایی بیضایی را همه جا دید، ردپایی که در بیشتر متون اجراشده از او در این سال‌ها شاهد بودیم.

درباره‌ی «وقتی خروس می خواند»/ ماژور کارتاژی در زمان سفر می‌کند! سه شنبه 7 اسفند 1397 00:00

درباره‌ی «وقتی خروس می خواند»/ ماژور کارتاژی در زمان سفر می‌کند!

جهان خودبسنده و البته مالیخولیایی علی شمس با عنایت به فرضیاتی که دانشمندان در باب بعد چهارم زمان مطرح کرده‌اند، تلاش دارد آینده را به میانجی اتصال به گذشته و مداخله در آن، نجات دهد. امکان سفر کردن در زمان، تلاشی است برای مهار جبّار و جلوگیری از قتل و خشونت.

«خانه برناردا آلبا»؛ زیبای بیهوده شنبه 27 بهمن 1397 00:00

«خانه برناردا آلبا»؛ زیبای بیهوده

نمایش علی رفیعی عظیم و زیباست، چشمت را می‌گیرد و حتی کمی کاتارسیس تزریقت می‌کند؛ اما همه اینها همه برای هیچ است، هیچی که نمی‌تواند اندیشه حمایتی رفیعی نسبت به زن‌ها را برجسته کند.

نمایش تبرئه؛ مرا هم نیست جرمی بیگناهم چهارشنبه 24 بهمن 1397 19:15

نمایش تبرئه؛ مرا هم نیست جرمی بیگناهم

محامدی تلاش کرده است با میزانسن‌ها و بازیگردانیش کمی از قالب مستند متن «تبرئه شده» خارج شود و کمی به نمایش بار دراماتیک دهد و در نهایت بگوید قانون برای بی‌گناه چیزی را جبران نمی‌کند.

درباره نمایش برزخ به کارگردانی مسعود طیبی / بازگشت پدر خطاکار سه شنبه 23 بهمن 1397 13:18

درباره نمایش برزخ به کارگردانی مسعود طیبی / بازگشت پدر خطاکار

روایت برزخ دوپاره است، یک پاره مربوط است به کسانی که گذشته برای آنان تمام نشده و پاره دوم روایت آنان که خاطره‌ای از جنگ ندارند. پاره اول، حدیث نفسی‌ست پر از لکنت و یادآوری محنت‌زای گذشته. پاره دوم اما در نسبت است با روح زمانه و تمنای زیستن. یک فضا، سوبژکتیو و اکسپرسیونیستی‌ست و فضای دیگر واقعی و مربوط به زندگی هر روزه.

نقد نمایش «۳۰/دی/۹۵ » به نویسندگی و کارگردانی احسان حاجی‌پور /«سریال زرد اجتماعی تلویزیونی؟» شنبه 20 بهمن 1397 18:11

نقد نمایش «۳۰/دی/۹۵ » به نویسندگی و کارگردانی احسان حاجی‌پور /«سریال زرد اجتماعی تلویزیونی؟»

۳۰ دی ۹۵، نمایشی است با مشخصات و الگوهای کاملا منطبق بر نمایش‌های به اصطلاح اجتماعی جریان غالب و تجارتی که این روزها در سالن‌های تئاتر پایتخت اجرا می‌روند. نمایش‌هایی با رنگ و لعاب و استفاده از چهره‌هایی که فروش را تضمین می‌کند و البته عمدتا واجد متونی کم‌مایه با رویکرد زرد و سطحی‌ا‌‌نگارانه و نابسنده نسبت به مسائل اجتماعی هستند که بیشتر به لایه‌ی بیرونی و سطح روابط می‌پردازند و بخشی از مناسبات را که معمولا صرفا به روابط عاطفی خلاصه می‌شود، برجسته می‌سازند تا جذابیت‌های لازم را برای دست‌کم آن‌دسته از مخاطبانی که به شوق دیدن چهره‌های محبوبشان به سالن آمده‌اند، فراهم نمایند. این شکل از نمایش‌ها، برداشت عموما ناموجه و یا ناقصی از امر اجتماعی و مسائل مرتبط بازتاب می‌دهند.

نقد «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی / نوپِرابلِمو… شنبه 20 بهمن 1397 18:04

نقد «پابرهنه، لخت، قلبی در مشت» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی / نوپِرابلِمو…

وضعیت انسان مدرن در جهان امروز با همه مصایب و مشکلاتش و با هر متر و مقیاسی که هست از جمله دغدغه‌های جلالی است و این مهم را به خوبی می‌توان در سلول‌ها و بافت نمایش‌هایش جُست و واکاوی‌اش کرد. حتی نمایش‌هایی که در آلمان به روی صحنه برده نیز از این دایره بیرون نیستند و مومن به دغدغه‌های جلالی به زیست رسیده‌اند.

رمز و راز موفقیت در صحنه تئاتر / جمعه 19 بهمن 1397 01:19

رمز و راز موفقیت در صحنه تئاتر / "تن شوری" و یک نقطه الماس گون برای پانته‌آ پناهی‌ها

پانته‌آ پناهی‌ها بازیگری‌ است که ابزار بیانی و بدنی توانمندی برخوردار است که دامنه خلق نقشش را می‌تواند گسترده گرداند و بازی‌اش را از دایره تصورات مخاطبانش بیرون ببرد.

نگاهی به موی سیاه خرس زخمی؛ یان کات‌زدگی دوشنبه 15 بهمن 1397 21:09

نگاهی به موی سیاه خرس زخمی؛ یان کات‌زدگی

جابر رمضانی ملغمه‌ای از یان کات، چرمشیر و پسیانی در ظرف استرومایر آفریده است. نتیجه‌اش نمایشی است که حوصله‌ات سرمی‌رود، همان چیزی که استرومایر از آن دوری می‌جوید.

نقد نمایش «اقلیت» به کارگردانی پدرام صمدی / همزیستیِ مسالمت‌آمیزِ کاریکاتورها دوشنبه 15 بهمن 1397 14:44

نقد نمایش «اقلیت» به کارگردانی پدرام صمدی / همزیستیِ مسالمت‌آمیزِ کاریکاتورها

مایش « اقلیت» روایتی سهل و ممتنع را ارائه می دهد؛ به این معنی که در نهایت چیزی جز ارائه تصویری از مناسبات زیست انسان‌ها در جوامع امروز، بدون قضاوت یا جانبداری از هیچ‌یک از اجزای آن نیست. نمایش حتی چندان به قضاوت های تماشاگرش راه نمی دهد و به جز لحظه هایی از جمله حضور مرد عرب بر صحنه موفق می شود نوعی یکدستی در ارزش گذاری شخصیت ها را حفظ کند.

«وقتی خروس غلط می‌ خواند»؛ برساختگی تاریخ در عصر مردمان فنیقی پنجشنبه 11 بهمن 1397 19:17

«وقتی خروس غلط می‌ خواند»؛ برساختگی تاریخ در عصر مردمان فنیقی

علی شمس به قیمت از دست دادن مخاطبانش، تاریخ را به بازی می‌گیرد و بازی او گاهی برای مخاطبش مفهومی ندارد.

نگاهی به نمایش «آوازه خوان خیابان های منهتن»؛ مرثیه آقای بازیگر چهارشنبه 10 بهمن 1397 13:01

نگاهی به نمایش «آوازه خوان خیابان های منهتن»؛ مرثیه آقای بازیگر

میکائیل شهرستانی در «آوازه خوان خیابان های منهتن» شاید قهرمان بازنده‌اش را در دل منهتن و در آروزی برادوی به نمایش می‌گذارد؛ اما گزاره‌ها دلالت بر انتقادهای این بازیگر وکارگردان تئاتر به شرایط تئاتر امروز ایران دارد.

نگاهی به نمایش «لاله‌زار، هتل کاتوزیان» / قربانی یک سالن بد شنبه 6 بهمن 1397 14:52

نگاهی به نمایش «لاله‌زار، هتل کاتوزیان» / قربانی یک سالن بد

نمایش «لاله‌زار، هتل کاتوزیان» در حالی در تماشاخانه مهرگان روی صحنه رفته است که تجربه دیدنش حاوی نکات متعددی است. نکاتی که به نظر با مسئله مورد انتقاد نمایش هم‌داستان می‌شود خود بدل به آنتاگونیستی برای تئاتر می‌شود.

درباره نمايش «خانه برناردا آلبا» به كارگردانی علی رفيعی/ عشق، تعصب و مرگ شنبه 6 بهمن 1397 11:50

درباره نمايش «خانه برناردا آلبا» به كارگردانی علی رفيعی/ عشق، تعصب و مرگ

در آثار رفيعي (حتي دو فيلمش) تلخي، سياهي و شوربختي تصويري زيبا دارد و با سليقه ساخته شده‌ اما اين به معني كاسته شدن از پلشتي مشكلات نيست. قرباني شدن جواني و زيبايي در «خانه برناردا آلبا» به همان اندازه هولناك است كه در «ماهي‌ها عاشق مي‌شوند» سرنوشت زوج ميانسال فيلم عزيز و آتيه (رضا كيانيان و رويا نونهالي) كه قرباني سياست شده‌اند.

نظری به مونولوگ «کاردآجین» به کارگردانی محمد میر علی‌اکبری / وقتی رئالیسم آشفته می‌شود جمعه 5 بهمن 1397 10:21

نظری به مونولوگ «کاردآجین» به کارگردانی محمد میر علی‌اکبری / وقتی رئالیسم آشفته می‌شود

این روزها مونولوگ «کاردآجین» به نویسندگی و کارگردانی محمد میرعلی اکبری در خانه نمایش مهرگان روی صحنه رفته است. ژانر این مونولوگ «رئالیسم اجتماعی» است و در مدت زمان ٨٠ دقیقه اجرا می‌شود. گروهی از بازیگران هنرجوی این نمایش اولین بار است روی صحنه تئاتر می‌روند و همین موضوع پاشنه آشیل نمایش جدید محمد میر علی‌اکبری شده است.

یک تابستان گرم و البته ملال‌زده پنجشنبه 4 بهمن 1397 17:32

یک تابستان گرم و البته ملال‌زده

تابستان از آن دست نمایش‌هایی‌ست که در مقابل تفسیر شدن مقاومت می‌کند و به‌شکل پارادوکسیکال به تفسیرهای تازه، میدان می‌دهد. اگر از روایت رئالیستی ابتدای نمایش گذر کنیم، حضور نابهنگام شخصیت دوم با آن جان‌یابی بهت‌آور، تابستان را واجد مازادی رهایی‌بخش و صد البته هولناک کرده است. اصولاً زندگی تکرار شونده روزمره می‌تواند مقدمه معناباختگی و ملال شود.

نگاهی به نمایش در انتظار گودو؛ در انتظار بسته شدن درهای سالن چهارشنبه 3 بهمن 1397 00:00

نگاهی به نمایش در انتظار گودو؛ در انتظار بسته شدن درهای سالن

حسام لک خوانشی تازه از «در انتظار گودو»ی بکت در قشقایی روی صحنه برده است که به نظر هم ترکیبی از خوانش‌های پیشین است و هم پشت‌پا زدن به همان خوانش‌ها، جایی که بیابان برهوت بی‌آب و علف به زباله‌دانی چند دقیقه‌ای بدل می‌شود.