فیلم «رها» به لحاظ استانداردهای بالایی که در توالی چینش هوشمندانه و منطق روایی به کار گرفته، با اقبال بالایی از جانب مخاطبان مواجه شده است.
«افسانه سپهر» تلاش قابل احترامی از یک گروه جوان با انگیزه در حوزه انیمیشن است اما به دلیل هدفگذاری نامناسب تا پایان فیلم مشخص نمیشود بالاخره مخاطب این فیلم کدام رده سنی است.
یک منتقد سینما درباره فیلم سینمایی «سونسوز» و بهرهگیری این فیلم از بازیگران و نابازیگران بومی و پرهیز از برخی کلیشههای رایج در آثار روستایی ایرانی نوشت.
«کفایت مذاکرات» یک فیلم کمدی ویژه بزرگسالان است که تلاش کرده تا گوشه چشمی به گیشه سینمای ایران در اکران داشته باشد که با توجه به فیلمنامه ضعیف و ساختار ضعیفتر آن این امر محقق نخواهد شد.
«آنتیک» یک کمدی موقعیت است که متاسفانه نتوانسته از ظرفیتهای وجودی خود برای فضاسازیهای کمیک بهره ببرد.
فیلم سینمایی Companion توانسته نمرات بسیار خوبی را از منتقدان بگیرد و تحسین آنها را برانگیزد.
«سونسوز» که با بودجهی کم ساخته شده و هیچ بازیگر مطرحی ندارد به جز مریم مومن که لااقل در کارنامهاش چند فیلم به چشم میخورد و بقیه اهالی روستا هستند. نابازیگرانی که از همهی بازیگرانی که امروز در فیلمها دیدم، از علی سرابی تا باران کوثری و ارسطو خوشرزم که پارسال سیمرغ هم گرفته، طبیعیتر، باورپذیرتر، شیرینتر و دوستداشتنیتر بودند.
فیلم نه قصه مشخصی دارد، نه اهداف شخصیتها و دلایل رفتارشان برای تماشاگر مفهومی دارد. اتفاقاتی که در طول داستان برای کاراکترها رخ میدهد به درستی تعریف نشده و قطعاً پس از دیدن اسم فیلم با انبوهی از سوالات بی پاسخ مواجه میشوید.
«رگهای آبی» قرار بود فیلمی درباره فروغ باشد، اما در نهایت بیشتر شبیه به یک تلاش ناموفق برای بازسازی زندگی او شده است. نه قصهگویی فیلم به اندازه کافی عمیق است، نه بازیها آنقدر باورپذیرند که مخاطب را درگیر کنند.
فیلم «بازی خونی» با روایت رویدادهای تاریخی و مبارزات انقلابی شهر آمل، سوژهای ناب را به تصویر میکشد، اما در سایه ضعفهای هنری و اجرایی، نتوانسته عمق لازم را برای مخاطب ایجاد کند و از ایجاد اثری ماندگار بازمانده است.
ابوالفضل جلیلی در فیلم جدیدش "داد" به سراغ نوجوانانی رفته که در کانون اصلاح و تربیت به سر میبرند. فیلمی پر از نمادپردازیهای عمیق، اما با ساختاری پراکنده که ممکن است مخاطب را سردرگم کند.
«۱۹۶۸» درامی اجتماعی تاریخی با داستانی یک خطی است که عناصر دراماتیکش به ضرب و زور و با وصله و پینه بهم متصل می شوند.
درام «ترک عمیق» با آنکه تلاش کرده تا در مسیر اخلاق و شرافت گام بردارد اما به دلایلی چون «نبود زیرساختهای روانشناختی» و «رمزگشایی اندک در فصل فینال» نمیتواند مخاطب را از فضای گنگی که ساخته، راضی نگهدارد.
«صیاد» پتانسیل این را داشت تا با بهرهبردن از ارتباط زناشویی علی سرابی و مارال بنیآدم، لحظات عمیقتری را در زندگی شخصی شهید به تصویر بکشد اما آنچه فیلم در این وجه ماجرا از پس آن برنیامد، باورپذیرساختن همین ارتباط برای مخاطب است.
مشکل فیلم «صیاد» در ارائه تصویری ناقص از سپهبد شهید علی صیاد شیرازی را می توان در نبود شخصیتپردازی مناسب درباره صیاد شیرازی و شخصیت هایی چون بنیصدر و بی توجهی به تاریخ مکتوب دانست.
«رها»، همچنین، استیصال پدری است که نابرابری اجتماعی انباشته از تضاد طبقاتی، او و خانواده اش را به قعر فرو می برد. سازمان عظیمی که کارکردهای انسانی خود را از دست داده است و در آن، خانواده ها، به منزله ستون فقرات تشکیل دهنده آن، بیمار و ناتوان شده اند. جامعه ای که خانواده هایش، توانی برای حل مشکلات خود ندارند.
ابوالفضل جلیلی درحالی پس از ۲۷ سال به جشنواره فجر بازگشته که «داد» آورده چندانی را برای این کارگردان به همراه نداشت. اگرچه نگاه اخلاقی و دغدغهمندی انسانی این کار ستودنی است اما این مقولات زیبا با روکشی از «فقر داستانی»، «عدمتشخیص نیازهای روز نوجوانان» و البته «عدمبازورزی کارگردان در قیاس با فیلمسازی ۴دههای خود» تزئین شده که این ملغمه، چندان به مذاق مخاطبان سینما خوشایند نیست.
Bird فیلمی درام با رگههای فانتزی، محصول سال 2024 آمریکا، به نویسندگی و کارگردانی آندریا آرنولد (Andrea Arnold) میباشد. در این فیلم نیکیا آدامز (Nykiya Adams) به عنوان بیلی و کاراکتر اصلی، بری کیوگن (Barry Keoghan) به عنوان باگ، پدری جوان، فرانتس روگوفسکی (Franz Rogowski) در نقش Bird و چندی دیگر به هنرنمایی میپردازند. این فیلم به عنوان یکی از ده فیلم برتر مستقل ۲۰۲۴ معرفی شده است.
انیمیشن Transformers One، یکی از بهترین آثار سال ۲۰۲۴ نه فقط درحوزهی هنر انیمیشن، بلکه در حوزهی کلی سینماست. اثری سرشار از امید و شجاعت که به ببیندگانش در کنار القای این احساسات اعتلا یافته، هشداری از خرابی و تهدیدهای خشم انباشته و کنترلنشده میدهد. داستانی با ابتدا و انتهای چفت و بست شده، که تمامی المانهای آن، از طنز گرفته تا صحنههای اکشن و جدی، مجال بروز مناسب در این ساختار محکم را دارند.
در این مطلب نقد فیلم The End به کارگردانی جاشوا اوپنهایمر را بخوانید.
«شبگرد» یک هجویه است. هجویهای بر وضعیت امروز جامعه و سینمای ایران. فیلمساز به طور ویژه قصد بازتاب تصویر جفنگ سینمای درام اجتماعی ایران را داشته است.
در این مطلب نقد فیلم «نوسفراتو» (Nosferatu) را میخوانید.
فیلم «هفتاد سی» اگرچه بر پایه یک ایده خوب بنا شده که به نظر میرسد حاصل دغدغههای اخلاقی فیلمساز است، اما در مراحل بعد از ایده نتوانسته حق آن را ادا کند و هم در فیلمنامه و هم در کارگردانی ضعف دارد.
بحث ریتم فیلم یکی دیگر از مهمترین موضوعاتی است که پیرامون آنورا شکل گرفته است. ریتم تندی که جای تامل و تمرکز به مخاطب نمیدهد و گاهی فضاسازی اولیه را برای جا انداختن مواضع فیلمساز مهیا میکند اینکه بسیاری از اتفاقات مهم و نقاط عطف فیلم در ریتمی تند و سریع اتفاق افتاده تنها به دلیل جذابتر شدن فضای داستان و شخصیتها نبوده و در برخی مواقع کلیدی به سرسری رد شدن از این اتفاقات بدون جا انداختن منطق آن برای تماشاگر نیز موجب شده است.
نقد فیلم «اتاق مجاور» -یا همان «اتفاق بغلی»- (The Room Next Door) را در این مطلب بخوانید.
نقد فیلم «یک درد واقعی» را در این مطلب بخوانید.
فیلم «کریون شکارچی» (Kraven the Hunter) یک فیلم ناامیدکنندهی دیگر از «دنیای سینمایی مرد عنکبوتی سونی» (SSU) است که کاراکترهای جذاب کمیکها را برمیدارد و به سبک خودش آنها را خراب میکند.
از فیلمهای خوبی که این روزها بر پرده سینماها نقش بسته، «برف آخر» است که در ژانر اجتماعی و خانوادگی تولید شده و روایتی از روزهای تکراری زندگی یک دامپزشک است.
فیلم «مرتد» درگیر همان آفتهایی است که بسیاری از فیلمهای ترسناک هالیوودی این روزها با آنها دست در گریبان هستند؛ آفتهایی نظیر تلاش برای راضی کردن اکثریت مخاطبان، حتی مخاطبان غیرعلاقهمند به ژانر وحشت با باج دادنهای بیمورد به آنها، توضیح بیش از حد همه چیز برای پوشاندن خطاهای بسیار در فیلمنامه و اجرا و حتی بازیگری و در عین حال تلاش برای هوشمندانه به نظر رسیدن. هر سهی این موارد در این جا به وفور وجود دارند.
فیلم سینمایی Den of Thieves 2: Pantera اثری اکشن با بازی جرارد باتلر است که توانسته نمرات متوسطی را از منتقدان بگیرد.
هالیوود همچنان به طور منظم هر سال یک یا دو فیلم موزیکال مهم و پرسر و صدا تولید میکند که هنوز مخاطبان خودشان را دارند. فروش بالای فیلم «شرور» این را ثابت میکند. بهخصوص که اولین بار است فیلمی بر اساس این نمایش موزیکال محبوب برادوی ساخته شده است. نقد فیلم «شرور» را در این مطلب بخوانید.
نخستین فیلم انگلیسی زبان پدرو آلمودوار همچون دیگر آثار این کارگردان اسپانیایی اثری تاثیرگذار و بحث برانگیز است. این فیلم که براساس رمان what are you going through نوشته سیگرید نونز ساخته شده، زندگی دو زن با بازی تیلدا سوئینتون(مارتا) که خبرنگار جنگ بوده و جولین مور(اینگرید) که نویسنده ای موفق است، را به تصویر کشیده و روایتی منحصر به فرد از مواجهه با مرگ خودخواسته را به نمایش می گذارد.
جنازه، کویر، ون، راننده و چند مسافر که تا رسیدن به ایست و بازرسی مخاطب با احوالاتشان آشنا میشود. احوالاتی که به معنای دقیق کلمه در فیلم «ساخته» میشود. زرنگار از ضمیر شش نفر داستانی را روایت میکند که در جزئیات متحیرکننده و در بیان قصه گیراست، این یعنی زرنگار دقیقا آنچه از سینما طلب میشود را به مخاطب ارائه میدهد.
نقد فیلم «مجمع کاردینالها» – یا «ملاقات محرمانه» یا «نشست محرمانه»- (Conlave) را با بررسی همین رویکرد معمایی آغاز میکنیم.
اگر هنوز دهه ۱۹۹۰ بود و شان بیکر این فیلم را نمیساخت، رؤیای امریکایی آنورا همچون جولیا رابرتس «زن زیبا» محقق میشد. اما بیکر میخواهد تصویر این رؤیای امریکایی را در ذهن شما مخدوش کند و یک دهنکجی بزرگ به سینمای هالیوود و تمام کمدی عاشقانههای جریان اصلیاش. در دنیای او، نه آنورا سیندرلاست و نه وانیا شاهزاده سوار بر اسب سپید و فیلمساز خیلی زود، این حقیقت را توی صورت مخاطبش میکوبد.
فیلم سینمایی«برف آخر» درام درونی یک کاراکتر تنها، کم حرف و پر رمز و راز بر بستر سکون طبیعت و برف و سرما است که در انتها گرمایی به اندازه روشنایی چراغ های روستا از فاصله دور، درون و برون کاراکتر را گرم و تلطیف می کند.
فیلم «علت مرگ: نامعلوم»، فیلم پر جزئیات و خلاقانهای است و ردپای این دو ویژگی یعنی توجه به جزئیات و خلاقیت و نوآوری در جای جای فیلم قابل مشاهده است.
فیلم سینمایی A Complete Unknown با هنرنمایی تیموتی شالامی نمرات خوبی را از منتقدان دریافت کرده است.
نقدهای فیلم سینمایی Babygirl با بازی نیکول کیدمن منتشر شده و این اثر سینمایی نمرات بسیار خوبی را از منتقدان گرفته است.
«محفل» سراسر ایراد هم نیست. دو شخصیت اصلی داستان به قدر کافی جذاب هستند و محیط سرد ساخته شده توسط فیلمساز هم یقهی ما را میچسبد و رها نمیکند.
«ماریا» آخرین قسمت سهگانه پابلو لارائین، کارگردان چهل و هشت ساله شیلیایی، درباره زنان بانفوذ قرن بیستم میلادی است. نقد فیلم «ماریا» را در این مطلب بخوانید.
«بروتالیست» درام تاریخی، حماسی به کارگردانی و تهیهکنندگی بردی کوربت است و فیلمنامهاش را کوربت با همکاری مونا فستولد نوشته است. «بروتالیست» طراحی آمریکای پس از جنگ و تأثیراتی را که پایههای آن را شکل دادند، بررسی میکند. از ما میخواهد به این فکر کنیم که چطور «بروتالیسیم» میتواند در مورد چیزی غیر از معماری صدق کند.
باورکردنی نبود که این فیلم را تبریزی ساخته باشد. یک جریانی موسوم به فیلمهای شانه تخممرغی در سینمای چند سال اخیر ایران به راه افتاده که اساسا ربطی به سینما ندارند و بیشتر تجاری هستند و به دنبال کسب سود بیشتر!
این روزها فیلم «تعارض» به کارگردانی محمدرضا لطفی بر پرده سینماهاست. از آن دست فیلمهایی که قرار نیست مخاطب را سرگرم کند، بلکه سردرگمی او در این جهان پارادوکسیکال را به نمایش گذاشته و از تضادها و تعارضهای درونی آدمی حرف میزند.
ملاقات با جادوگر شاید عجیبترین و نازلترین آثار کمدی سینمای سالهای اخیر به شمار بیاید چرا که فیلم بهنظر متشکل از تعدادی از سکانسهای بیربط است که قرار است یک فیلم سینمایی را تشکیل بدهند! منطق روایی فیلم هم یکی از نکات چالشبرانگیز فیلم است چرا که توانایی متقاعد کردن تماشاگر را ندارد! به عنوان مثال سکانس جلسه با چینیها سطح فیلم و حس طنز آن را تاحد آثار نازل تلویزیونی پایین آورده است.
«رد وان» یک فرصت از دست رفته برای خلق یک فیلم اکشن-کمدی کریسمسی ماندگار است. فیلم در میان روایت کلاسیک و ژانر مدرن گیر افتاده است: نه آنقدر تازه و خلاقانه است که مخاطبان مدرن را جذب کند، و نه بهاندازه کافی دلنشین و گرم است که حس اصیل کریسمس را به نمایش بگذارد.
در نقد فیلم «ونوم: آخرین رقص» به تلاش محکوم به شکست سونی برای ساخت دنیای بزرگتر ونوم میپردازم که در نهایت، بزرگترین ضربه را به «ونوم ۳» زده است.
رابرت زمهکیس، کارگردان تحسینشدهای که او را با فیلمهای مهم تاریخ سینما همچون مجموعه «بازگشت به آینده»، «فارست گامپ» و «دورافتاده» میشناسیم، با فیلم «اینجا» یک بار دیگر تلاش میکند بلندپروازیهایش در استفاده از تکنولوژی در سینما را به رخ بکشد. اما بر خلاف کارهای تحسینشده پیشینش اینجا موفق عمل نمیکند و فیلم «اینجا» با وجود بهره بردن از یاران قدیمی او شکست میخورد.
نخستین فیلم بلند بهرام افشاری از این حیث اثر قابل احترامی به شمار میآید که یک کمدی سرپاست و بدون اتکا به شوخیهای سخیف و لودگیهای مرسوم چنین فیلمهایی قصهاش را پیش میبرد و مهمتر آنکه در داستانگویی کم نمیآورد.
در آستانه ورود به سال میلادی جدید، انیمیشن دیگری از کارگردان «مری و مکس» (Mary and Max) یک بار دیگر تحسینها و تشویقها برانگیخته است که بهدرستی و عمیقاً لایق آن است. نقد انیمیشن «خاطرات یک حلزون» را در این مطلب بخوانید.