تهران روزگاری پر بود از سالن تئاتر؛ در خیابانی که از صد سال پیش، پاتوقی برای دوستداران هنر نمایش بود. در هر گوشه از خیابان لالهزار آن روزها، تماشاخانهای قد میکشید و هنری را در دل پایتخت رونق میداد. خیابانی که هرچند دیگر خبری از تماشاخانههایش نیست اما هنوز شبهایی روشن و زیبا دارد.
روز چهارم مهر ماه سال ۹۴ دوستان هما روستا به این فکر میکردند برای تولد او چه جملاتی در پیامهای تبریک خود بنویسند. دوستشان مدتی بود برای ادامه درمان به آمریکا رفته بود و به سبب اختلاف ساعت، تماس تلفنی چندان راحت نبود. شاید برخی از آنان هنوز در اندیشه چینش واژگان خود بودند که ناگهان خبر درگذشت بانوی هنرمند، آنان را بهتزده کرد. حالا باید به جای تبریک، پیام تسلیتی مینوشتند.
مدیر گروه تئاتر «آناهیتا» نمیتوانست این جوانک را بپذیرد. آخر موعد ثبت نام گذشته بود اما جوان مشتاق مگر میتوانست به این آسانی از این وسوسه بگذرد. او به عشق تئاتر راهی تهران شده بود. سماجت و صبوری کرد و یک سالی در تئاتر پارس کار کرد تا فرصتی به او داده شد و به گروه تئاتر «آناهیتا» راه یافت. محمود دولتآبادی این گونه به عرصه تئاتر وارد شد.
کسانی که شکوه را در اجراهای کارگاه نمایش دیده بودند، در همه کارها او را موفق میدانند. فرق نمیکند گلدونه خانم باشد یا سندلی کنار پنجره بگذاریم... با نثر و نگاهی یکسر متفاوت، یا باغ آلبالو و طلبکارها. اثری از چخوف و پیتر هاندکه باشد یا برشت و استریندبرگ. کارگردان آربی اُوانسیان باشد یا اسماعیل خلج یا بیژن مفید. شکوه در همه نقشها تمامقد میدرخشید.
با توجه به ماهیت استبدادی حکومت قاجار، بی قانونی و زورگویی حاکم و محتوای نمایشنامه های میرزاآقا و برداشتن پرده از رشوه خواری های شاه و دربار و حکام باید میرزاآقا تبریزی را شجاع ترین نمایشنامه نویس در طول تاریخ جدید ایرن دانست.
روحالله جعفری استاد دانشگاه، کارگردان و پژوهشگر تئاتر در یادداشت پژوهشی و تحلیلی مروری بر فعالیتهای تئاتری زندهیاد محمدعلی کشاورز در حوزه هنرهای نمایشی داشته است.
صحنه سالنهايي مثل «مولوي» و «سنگلج» سالها پيش از سفر ابدي محمدعلي كشاورز دلتنگ حضورش بود.
رشته معماری دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران زیر نظر هوشنگ سیحون ، پروژه و نقشه تالار را در کمتر از چند ماه آماده کردند و مهندس مگردیچیان آمادگی خود را برای محاسبه نقشه ها، به طور رایگان اعلام داشت.
تاریخ تئاتر جهان و ادله و شواهد نشان می دهد که به لحاظ کثرت تماشاگر هرگز نمایشی چون تعزیه تا این حد مورد علاقه مردم نبوده است. شاهدش نیز هزاران تالار نمایش (تکیه) در سراسر ایران و اسناد گواهی سفیران و سیاحتگران خارجی است.
شكوه در «كارگاه نمايش» ديده ميشد. زماني عليه تمام اعضاي كارگاه جبههگيري شديد وجود داشت. مجموعه اينها و رفتاري كه از هنرمندان سر زد باعث شد شكوه منزوي شود.
هسته اصلی تماشاخانه هنر سابق مایه ای با عشق و شور، بی تجربگی و آگاهی از دشواری های کار هنری، فنی و اداری داشت که در سال 1321 با تعیین سهام صد تومانی به تأسیس شرکت سهامی هنر رسید که ابتدا تالاری تابستانی به نام گوهر و سپس تالاری سربسته به نام تماشاخانه هنر ایجاد کرد.
از دوره ناصری در مکان تکیه دولت همه ساله تعزیه خوانی و روضه خوانی برقرار می شد تا اوایل سلطنت پهلوی که کم کم به تقلیل و تعطیل انجامید. تکیه دولت در واقع بزرگترین تالار نمایش ایران بود که ظرفیت 20 هزار تماشاگر را و تعداد نامعین بازیگر و وسایل نمایشی را داشته است.
در تاریخ آمده است که ناصرالدین شاه در سفرهای فرنگستان خود تئاتر ممالک دیگر را پسندیده و مزین الدوله معلم دارالفنون را مأمور می کند تا در تالار دارالفنون نمایش هایی بدهد و او نخستین کسی است که تئاتر را از صورت تعزیه و سنتی خود خارج کرد.
از مهمترین قوانینی که نوشین برای تئاتر فردوسی گذاشته بود میتوان به تأهل هنرمندان، حفظ دیالوگها، رعایت نکات اخلاقی و فرهنگی و همین طور صدا ندادن کفش پاشنهبلند اشاره کرد.
تئاتر به مفهوم امروزی آن، از سال ۱۲۶۷ شمسی به زبان ارمنی در جلفای اصفهان شروع شد.
در حالی خبر آغاز عملیات مرمت تئاتر نصر منتشر شده که مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران میزان تخریب بنا را 60 درصد اعلام کرده است.
گزیدهای از روایتهای ناصرالدین شاه قاجار از تماشای نمایش در کشورهای روسیه و فرانسه و لهستان را در این مطلب بخوانید.
به نظر من، برقراري ديالوگ بين اعضاي يك گروه نمايشي از يكسو و از سوي ديگر، گفتوگوي آنها با تماشاگران آثارشان، عاليترين شكلي است كه ميتواند هر دو طيف را به بلوغ برساند و اين يكي از طرقي است كه افراد ميتوانند در جامعه قد بكشند.
اولین سالن تئاتر ایران در مدرسه قدیمی دارالفنون تهران ترمیم میشود و قرار است مجسمه برنزی امیرکبیر ساخته دست ابوالحسنخان صدیقی نیز در این مدرسه نصب شود.