در زمانهاي كه قريب به اتفاق فيلمهاي روي پرده از كمترين خلاقيت بصري برخوردار هستند و اغلب داستانها موضوعاتي تكراري با انبوهي از بازيهاي نچسب و تصنعي دارند، تماشاي «مغزهاي كوچك زنگزده» هيجاني به مخاطب منتقل ميكند كه تا ساعتها در ذهن و ضميرش باقي ميماند. اما همانطور كه براي تماشاي يك تابلوي زيبا و شاهكار هنري معمولا چند قدمي از آن فاصله ميگيريم تا از دور ابعاد مختلف آن توجهمان را جلب كند، بد نيست فيلمها را هم از منظري دورتر ببينيم تا به تحليل و آناليز بهتري دست يابيم.