سالن‌های مجموعه تئاتر شهر طی هفته‌های اخیر میزبان کارگردانان جوانی است که نمایش‌های خود را در قالب رئالیستی روی صحنه برده‌اند. شیوه‌ای که نمایش‌نامه نویسان و کارگردانان برای اجرای آن در 8 سال گذشته با دشواری‌های زیادی ایجاد می‌شدند. سرپرست گروه تئاتر «پوشه» پرداختن به سبک رئال را نیاز همشگی هنرمندان و مخاطبان دانست که در دوره‌های مختلف با دشواری‌هایی مواجه بوده است.

پایگاه خبری تئاتر: ایوب آقاخانی درباره به صحنه رفتن چند نمایش رئالیستی در سالن‌های نمایش مجموعه تئاتر و تماشاخانه ایرانشهر طی چند هفته اخیر و دلیل گرایش نسل جوان کارگردانان به این سبک اجرایی اظهار داشت: خلق و تولید آثار نمایشی رئالیستی در اشکال مختلف همواره نیاز مخاطب تئاتربین و تولید کنندگان تئاتر بوده است. البته باید به این نکته نیز توجه داشته باشیم که این رویکرد یک ویژگی ایرانی و بومی نیست و گرایشی جهانی محسوب می‌شود.

نویسنده و کارگردان «رویاهای رام نشده» با بیان اینکه از دهه 90 به این سو گرایش بیشتری به اجرای آثار رئال دیده می‌شود، ادامه داد: به خصوص این گرایش از بریتانیا خود را نشان می‌دهد و به دیگر کشورها تسری می‌کرد پیدا می‌کند. اما اینکه چرا امروز در تهران شاهد این همز‌مانی در اجراهای رئال هستیم نکته‌ی قابل بررسی به نظر می‌رسد.

وی خاطرنشان کرد: به نظرم بیش از اینکه چنین اتفاقی را حاصل طراحی و برنامه‌ریزی بدانیم بیشتر محصول ایجاد مانع سر راه تولیدات اینگونه است. یعنی اگر در هر زمانی وسواس روی این آثار کمتر شود میل طبیعی که پیشتر گفته شد رخ خواهد نمود. مخصوصا که به لطف خدا از دهه 70 به این سو تلقی کهنه بودن آثار رئالیستی کاملا کنار گذاشته شد و سوء تفاهم‌ها و موانع حضور جوانان در این عرصه برطرف شد.

آقاخانی در همین ارتباط به نمایش‌های اجرا شده در گروه تئاتر «پوشه» اشاره کرد و گفت: شخصا در آثار خودم و گروه نمایش «پوشه» معتقدم که تئاتر مناسب برای ایران این روزها و یا بهتر بگویم این دهه‌ها تئاتر واقع‌گراست. برای اینکه همیشه باید نسبت میان مخاطب، اثر هنری و شرایط زیست مخاطب هم‌خوانی و انطباق وجود داشته باشد.

وی ادامه داد: قدر مسلم با وجود این ضعف سخت‌افزاری تئاتر و تعداد محدود سالن‌ها و امکانات تولید نمی‌شود تنوع تولیدات در تئاتر را با یک کشور اروپایی توسعه یافته مثل فرانسه مقایسه کرد. جایی که هر شب برای هر ذائقه‌ای اجرایی قابل دستیابی است.

نویسنده و کارگردان نمایش «جنوب از شمال غربی» مشکلاتی که نظارت سفت و سخت 8 سال گذشته برای نمایش‌های رئالیستی ایجاد کرد را نباید از یاد نبرد و اظهار داشت: در فضای نزدیک به یک دهه گذشته نظارت به شدت بر تفسیر شخصی خود از آثار رئالیستی اصرار می‌ورزید که منجر به کم شدن تمایل به تولید در میان هنرمندان شد؛ چون هرگاه اثری در ارتباط با تاریخ معاصر ایران ارائه می‌کردید نظارت محترم می‌پنداشت این اثر سرشار از کنایه‌های معاصر است.

وی ادامه داد: طبیعی است در چنین شرایطی هنرمند آرام آرام عطای این رویکرد را به لقایش می‌بخشد و گرایش به آثار کم دردسرتر پیدا می‌کند. اما بنده و برخی مثل من در تمام سال‌های گذشته این گرایش را از آثار خود حذف نکردیم، چرا که معتقدم تنها استراتژی موثر در تئاتر برای کشور است و تاکید و تصریح می‌کنم که رئالیزم مانع بروز خلاقیت و نوآوری نیست بلکه متصل نگهداشتن زمینه‌های خلاقیت با ضرورت‌های اجتماعی و زمانه است.

آقاخانی همچنین با ارائه توضیحاتی در ارتباط با آسیب‌های حوزه نگارش و اجرای نمایش‌نامه‌های رئالیستی عنوان کرد: باید توجه داشته باشیم ساحت صاحب رسالت واقعی در تئاتر و سینما بسیار آسیب‌پذیر و سوء تفاهم برانگیز است و تا آنجا که امکان دارد باید بکوشیم در این ساحت ارزشهای علمی وجاهت ساختمان و وزانت ایده و متون را در یک هماهنگی ارائه کنیم.

این نمایش‌نامه نویس و بازیگر تصریح کرد: در طول یک دهه گذشته متاسفانه افرادی با موج سواری‌های کودکانه که محصول استفاده یا سوء استفاده از آشفتگی‌ها و استیصال نسل مقتدر تئاتر در جامعه مخاطبان بود؛ تبدیل به افرادی صاحب وجوه اشتهار شدند. کسانی که نامشان به درستی یا نادرست چندباری بیشتر شنیده شد. این افراد آرام آرام از سرگشتگی مخاطبان و سیلقه دم به دم در حال تغییر آن‌ها استفاده زندانه کردند که باعث شد امروز هر اثری را با حداقل وسواس و حداکثر اعتماد به نفس تولید کنند.

وی با بیان اینکه اینها چهره‌های پوپولیستی هستند که از استقبال مخاطب اطمینان دارند؛ افزود: همین مسئله موجب شده با آثاری مواجه شویم که کپی دست دهم آثار موفق قبلی خود این هنرمندان به حساب می‌آید و یا در مورد برخی دیگر آثاری منطبق بر روح آنارشی‌گری هنری به مخاطب تحمیل شود. توجه داشته باشیم که چند وقتی است مخاطبان ما دچار بی‌ثباتی در سلیقه هستند.

کارگردان نمایش «رودکی، جادوگر واژگان سبز» خاطرنشان کرد: فقط و فقط نشان از سرگشتگی مخاطب دارد و این موجب می‌شود بیش از ارزش کار به میزان شهرت فرد پشت اثر اهمیت دهد و معیارهای نقد را کنار بگذارد و بگوید این نمایش را فلانی کارگردانی کرده پس خوب است.

آقاخانی در انتها گفت: مطمئن باشید تنها تعبیر شرایط اینگونه ترویج نوعی از پوپولیسم در تئاتر معاصر کشور است. نوع خاصی که برچسب و ادعای تفاوت و تمایز دارد اما در روح خود فقط یک وجه عوامانه را تبلیغ می‌کند.