پایگاه خبری تئاتر: بیشتر انجمنهای صنفی در ایران از غیاب شفافیت و گفتوگو رنج میبرند و تا این مسائل درست نشوند، تشکیل انجمن صنفی میتواند به ضد خودش تبدیل شود؛ زیرا به جای اینکه بتوانند افراد دارای صلاحیت را گرد هم بیاورند، باعث پراکندگی و جدایی افراد میشوند. «خانه تئاتر» یکی از انجمنهای صنفی مسئلهدار در ایران است که نه تنها شفافیتی ندارد؛ بلکه باعث شکلگیری محفلهای عجیبوغریب نیز شدهاست. پیشنهاد میشود به جای جراحی اقتصادی به جراحی اجتماعی و سیاسی چنین مکانهایی توجه شود.
خانه تئاتر برای چه کسی است؟
گویا نوعی دورهمی محفلی در «خانه تئاتر» برقرار شده و گفتوگوی روشنی هم بین هنرمندان حاضر در آنجا در جریان نیست. «علیرضا نادری» که یکی از نویسندگان مطرح در تئاتر است در نشستی که استعفایش از خانه تئاتر (۱۳۹۴) را اعلام کرد، گفت: «متاسفانه این تفکر در مدیرعامل خانه تئاتر نهادینه شده که نام او مساوی با نام خانه تئاتر است». جالب است که در این نهاد صنفی نه از گزارش مالی خبری است و نه از گزارش کاری و گزارشهای محدودی هم که منتشر میشوند آنچنان بیکیفیت و پریشانند که نمیشود تحلیل درستی روی آنها انجام داد. «علیاصغر دشتی» در همان نشست مذکور که به اسعتفای ایشان هم ختم شد، گفت: «متاسفانه در طول بررسیهای خود با سندی مواجه شدیم که نشان میداد پروانه خانه تئاتر، موسسه فرهنگیوهنری به نام «ایرج راد» است»؛ بنابراین، «خانه تئاتر» یک پدیده استثنایی در تاریخ ایران است که به هر طرفش نگاه کنید با ابهامها و چالشهای فراوانی مواجه میشوید. «ایرج راد» در گفتوگویی با «ایسنا» (۱۳۹۷) درباره سند ساختمان جدید «خانه تئاتر» که ۲۵ فروردین افتتاح شد و نیز بحثهایی که پیش از این درباره مالکیت این مجموعه به نام خودش مطرح بوده، بیان کرد: «سند این ساختمان نه شریک دارد و نه سهامدار و به اسم هیچ کس نیست جز خانه تئاتر». جالب است در انتخاباتی که در سال ۱۴۰۱ برگزار شد، دوباره «ایرج راد» و «اصغر همت» نامزد شده و دوباره هم به هیئت مدیره راه یافتهاند. مشکل در اینجا فقط از هیئت مدیره و ندانستن کار جمعی سرچشمه نمیگیرد؛ بلکه بیشتر اعضا هم در جریان مسائلی چون دموکراسی، امور صنفی و کنشهای سندیکایی نیستند. همت وقتی از هیئت مدیره در سال ۱۳۹۷ خداحافظی میکرد، گفت: «من فکر میکنم ما که 18 سال چراغ خاموش حرکت کردیم، و تصور میکردیم این کار به نفع تئاتر و خانه تئاتر است، اما الان تصور میکنم این چراغ خاموش باعث شده حرکتمان از دید خودمان هم پنهان باقی بماند». چگونه امکان دارد ماشینی با چراغهای خاموش حرکت کند و به درون پرتگاه نیفتد؟ پرسش اصلی این است که این صنف، چه معنا و کارکردی میتواند داشته باشد؟ اینجا نیاز است تا به برخی از انجمنهای نویسندگان در ایران –مثل کانون نویسندگان- اشاره شود؛ زیرا آنها به خاطر مسئله مبارزه با سانسور، دچار درگیریهایی با دولتهای وقت شدند که حتی کار به جاهای باریک هم کشید؛ ولی آیا خانه تئاتر که اصلا شبیه به انجمن صنفی نیست، توانسته بخش کوچکی از نیازها و خواستههای اهالی تئاتر -مثل مبارزه با سانسور، رانتهای پشت پرده و توقیفهای غیر قانونی- را بیان کند؟ آیا چنین جایی توانسته افراد برجسته کشور را دور هم جمع کند؟ «ناصح کامگاری» (از کارگردانان و نویسندگان قدیمی) در گفتوگویی که با هم در رادیو «گفتگو» (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۱) داشتیم، گفت: «راهکار، توجه به جمع است». من فکر میکنم چنین نهادی که با مناسبات پنهان و غیر شفاف پیش میرود، تبدیل به محفلی برای عدهای اندک شده؛ بنابراین به قدرت جمعی، ضربهای کاری وارد میکند.
تبدیل صنف به محفل
صرفنظر از نیت خوب بیشتر اعضای خانه تئاتر از کجا معلوم که چنین جایی به ضد خودش تبدیل نشدهاست؟ گاهی تئاتر می تواند به ضد تئاتر تبدیل شود که یعنی در آن، ساختار تئاتر معکوس شدهاست. «خانه تئاتر» به جای نزدیک کردن هنرمندان، باعث دوری آنها شدهاست. مسئولان «خانه تئاتر» به جای اینکه «قدرت جمعی» را ایجاد کنند، نوعی «محفل دورهمی» را سامان دادهاند که باعث ضعیف شدن وفاق جمعی شدهاست. چنین جایی به عنوان مثال، نتوانسته به مسئلههای اخلاقی رسیدگی کند، چه برسد به مسئلههای صنفی! اخباری درباره مزاحمتها و آزارهای جنسی یکی از کارگردانان تئاتر در روزهای اخیر منتشر شده که نشان میدهد اعضای این خانه به طور کامل در جریان این مسئله بودهاند؛ اما آن را پنهان کرهاند. متاسفانه این کار باعث شده تا دختران دیگری هم در معرض تهدید قرار بگیرند. یکی از مشکلات مهم تئاتریها بحث قیمت بلیت و گرفتن مالیاتهای گوناگون است؛ زیرا ۴۴ درصد از مجموع فروش اجرای نمایشی در مکانی مثل «تئاترشهر» کسر میشود که جزئیات آن عبارت است از: (۱) 9 درصد مالیات بر ارزش افزوده، (۲) 20 درصد سهم انجمن هنرهای نمایشی، (۳) 5 درصد سایت بلیت فروشی و (۴) 10 درصد سهم بلیت نیمبهای دانشجویی. هیئت مدیره خانه تئاتر، حرفی درباره این مسائل نمیزنند و کاری درباره آن انجام نمیدهند.
تعداد کمتر، سود بیشتر
خانه تئاتر از نظر مالی غیر شفاف عمل میکند و به طور کلی، خواستهای را مطرح نمیکند؛ بنابراین، دولت هم به آنها کاری ندارد و هر چه افراد شناختهشدهتر کمتری در آن عضو شوند، احتمالا سود مالی بیشتری، نصیب برخی از افراد دارای نفوذ میشود. مشخص نیست که بودجه این نهاد از کجا تأمین میشود، چقدر است و در کجا هزینه میشود. ما بارها از دوستان تئاتری شنیدهایم که کارتهای هدیه در نوبتهای مختلف به برخی چهرههای خاص داده شده و به برخی دیگر، نرسیدهاست. گاهی شنیده شده زمینی به نام برخی از اعضا خورده که دیگران از آن خبر نداشته یا چیزی به آنها نرسیدهاست. هیچ کدام از این مسئلهها رسانهای نشده و خانه تئاتر هم هیچگاه چنین اخباری را رسانهای نکرده تا بدانیم دقیقا در آنجا چه خبر است. «سهراب سلیمی»، دبیر چهاردهمین جشن خانه تئاتر (۱۳۹۴) در نشستی خبری که در محل خانه تئاتر برگزار شد با کنایه گفت: «نه وعده زمین و آپارتمان به کسی میدهم و نه وعده سکه». گفته میشود فردی سالهاست که در خانه تئاتر، نقش بازرس را بازی می کند؛ ولی نه گزارشی منتشر میکند و نه مصاحبهای درباره مسائل مالی انجام میدهد. شنیده شده مبالغی در خانه تئاتر گم شدهاند؛ ولی کسی نیست که آنها را پیگری و رسانهای کند.
نحوه عضوگیری انجمنها مشخص نیست
ضرورت شکلگیری انجمن صنفی و سندیکای مستقل به شدت احساس میشود؛ اما ابتدا باید با ساختار کار گروهی آشنا شد. «حسین سناپور» در انتقادی که به «انجمن صنفی داستاننویسان» وارد کرده، نوشتهاست: «شخصا به این نتیجه رسیدهام که تا وقتی مقدمات درستی برای یک کار فراهم نشده، نباید آن را انجام داد، گرچه آن کار ضرورت حیاتی هم داشته باشد. تشکیل انجمن صنفی نویسندگان شاید ضرورت مهمی در کار جمعی داستاننویسان بود و شاید هم نبود و نباشد، اما اگر هم باشد، لازمه تشکیل آن چیزی نیست جز فراهمآوردن مقدمات بسیار که بخشی از آن بحثهای جمعی بسیار زیاد و مفصل است و توافق روی بسیاری از انتظارات، و نیز پیداکردن شناخت دقیق اعضا از نظرات و کارهای همدیگر تا بدانند چه کسی مناسب چه کاری و مسئولیتی است و چه انتظاراتی از او میتوانند داشته باشند و اصلا نسبت مثلا هیئت مدیره با اعضا چیست و نسبت انجمن با سایر نهادهای خصوصی و حکومتی». چنین نقدی نشان میدهد که مشکل اساسی مربوط به جامعه میشود و تنها مختص به یک فرد و نهاد خاص نمیشود؛ زیرا بیشتر انجمنهای صنفی با مشکل عدم شفافیت و نبود گفتوگو مواجه شدهاند. هیچگاه مشخص نشده که انجمنهای «خانه تئاتر» چگونه عضوگیری میکنند؛ زیرا انجمن عکاسی یک ماجرایی دارد و انجمن منتقدان یک ماجرای دیگر. یکی از منتقدان فعال تئاتر با بیش از ۸۰۰ مصاحبه، گزارش، نقد، یادداشت و ترجمه که در تعداد زیادی از رسانههای رسمی مثل روزنامه «اعتماد»، روزنامه «ایران»، روزنامه «فرهیختگان»، روزنامه «ابتکار»، سایت «ایلنا»، مجله «تجربه» و امثالهم منتشر کرده هنوز نتوانسته است تا در خانه تئاتر عضو شود. «خانه تئاتر» احتیاج به یک جراحی جدی دارد؛ زیرا حال و روز خوبی ندارد و بدنش دچار عفونت شدهاست.
منبع: -
نویسنده: سید حسین رسولی