فیلمنامه خوش طرحی نگاشته بود، دغدغه مند بود، پیرنگ داشت اما خرده پیرنگ هایش کم بود، دیالوگ هایش بمباران اطلاعاتی می کرد، گل درشت بود، گزاف بود ولی طنزهای شیرینی‌ داشت که لا به لای کشمکش هایش کشش ایجاد می کرد، قهرمان و ضد قهرمان خوبی داشت، از ضد ارزشی که ارزش شود بهره می برد.

چارسو پرس: فیلم آپارتچی را دیدم، می خواست سختی اهالی سینما را نشان دهد که با چه مرارتی توانستند چراغ جشنواره را روشن نگاه دارند، با کمترین امکانات فیلم ساختند و در برابر دگم گرایان سنتی کوتاه نیامدند، تفکرات رایج در میان عوام را نشان می داد که سینما را مرکز فحشا می دانستند و هنوز هم متاسفانه این باور وجود دارد، یعنی اهالی هنر، هم در خانه و هم در جامعه تحت فشار بودند و هستند!

اما محتوا را باز هم مشکل دار می دانم، رفرنس هایش از شهید ترور اسدالله لاجوردی بود، مسخره می کرد، اسم را تغییر داده بودند ولی اشاراتی دقیق به همان بود، مثل نماهای بازجویی،  مثل وقتی که می گفت اگر این فیلم را بسازیم سوزه ترور می شویم، مثل وقتی که اسلحه را بر طاقچه می گذارد تا یک زندانی را تست کند، مثل وقتی که نشان می دهد شهید دارد سرویس بهداشتی را می شوید و در خلال فیلم مدام می گویند این شهید بدنام بود، بعد اصلاح می کند که منافقین او را بدنام کردند، یا در نهایت مثل وقتی که می گوید شهید در خانه با خانواده اش خیلی مهربان بود، بازهم با نیتی مثبت می نگرم که شاید بدون منظور صرفا ایده برداشتند.

بازیگرانش همگی خوب بودند، نقش را شخصی کرده بودند، ادای دیالوگ بسیار قوی داشتند، بر لهجه، لحن و آوا مسلط بودند و آن را روان ادا می کردند، انعطاف جسمانی داشتند و درخشیدند.

میزانسن خوبی داشت، طراحی صحنه منطبق با روایت بود، مرتبط بود، به جزئیات توجه داشت، طراحی لباس خوبی داشت، متنوع بود، زیبایی شناسی بصری داشت و به رنگ توجه کرده بود. در عین حال گریم مناسب، ترمیمی و طبیعی داشت.

فیلمنامه خوش طرحی نگاشته بود، دغدغه مند بود، پیرنگ داشت اما خرده پیرنگ هایش کم بود، دیالوگ هایش بمباران اطلاعاتی می کرد، گل درشت بود، گزاف بود ولی طنزهای شیرینی‌ داشت که لا به لای کشمکش هایش کشش ایجاد می کرد، قهرمان و ضد قهرمان خوبی داشت، از ضد ارزشی که ارزش شود بهره می برد.

تدوین دارای ضعف بود، می توانست بسیار بهتر باشد، حذف سکانس مازاد نکرده بود، چینش سکانس  بهتری می توانست انجام دهد ولی تم رنگی خوب و صدا برداری درستی داشت.

کارگردان را بخاطر چکش کاری نکردن فیلمنامه و عدم نظارت بر تدوین دارای ضعف و در گرفتن بازی خوب از نقش آفرینانش، نظارت بر میزانسن و گریم، موفق می دانم.


منبع: سینما اعتماد
نویسنده: لقمان مداین