کریستین بیل در پروژههای زیاد حضور داشته و با کارگردانهای مختلفی همچون کریستوفر نولان و ترنس مالیک همکاری کرده است؛ به عنوان هنرمندی در این سطح، با کارگردانهای سطح بالایی کار کرده و به همین خاطر هم اکثر فیلمهای او خوب هستند. بعضی از فیلمهای او داستان بسیار سنگینی دارند و یا تجربی هستند، اما او فیلمهای لذتبخشی نیز دارد که ارزش تماشای دوباره را دارند.
چه آن فیلم یک بلاک باستر پرهزینه باشد و چه یک فیلم کم هزینه، توانایی خاص بیل در ایفای یک نقش باعث میشود تا آن فیلم بیشتر به چشم بیاید، درواقع کریستین بیل به قدری خوب بازی میکند که مخاطب آن شخصیت را میپذیرد و فراموش میکند که بیل درحال ایفای نقش آن شخصیت است.
او در پروژههای زیاد حضور داشته و با کارگردانهای مختلفی همچون کریستوفر نولان و ترنس مالیک همکاری کرده است؛ به عنوان هنرمندی در این سطح، با کارگردانهای سطح بالایی کار کرده و به همین خاطر هم اکثر فیلمهای او خوب هستند. بعضی از فیلمهای او داستان بسیار سنگینی دارند و یا تجربی هستند، اما او فیلمهای لذتبخشی نیز دارد که ارزش تماشای دوباره را دارند.
۱۰- Public Enemies (سال ۲۰۰۹)

فیلم Public Enemies براساس کتابی به اسم Public Enemies: America’s Greatest Crime Wave and th Birth of the FBI نوشتهی برایان بارو است. این فیلم همان اکشن و هیجانی را دارد که از مایکل مان انتظارش را داریم و همچنین موسیقیمتن زیبایی دارد. کریستین بیل در این فیلم به خوبی لهجهی جنوبی را ادا میکند و کیفیتی را در بازیگری خودش نشان میدهد که کمتر کسی میتواند آن را انجام دهد.
۹- The New World (سال ۲۰۰۵)

یکی از بهترین صحنههای فیلم آن جایی است که پوکوهانتس از بریتانیا دیدن میکند و او برای بریتانیاییها به همان اندازهای عجیب و غریب بود که اروپاییها برای بومیان آمریکا عجیب بودند. این ترس و وحشت از احاطه شدن توسط یک دنیای ناشناخته را در یکی از شاعرانهترین تصویرسازیهای قرن هفده میبینیم که به خوبی این احساسات را نشان میدهد. کریستین بیل نقش جان رولف را در این فیلم چالشبرانگیز اما لذتبخش دارد.
از مایکل کیتون تا ول کیلمر، از جورج کلونی تا کریستین بیل/ همه «بتمن»های تاریخ
۸- Rescue Dawn (سال ۲۰۰۶)

دیتر دنگلر (با بازی کریستین بیل) که یک خلبان جنگندهی آمریکاییست پس از امضا نکردن سندی که از دخالت آمریکا در ویتنام انتقاد میکرد، مشکلاتش شروع شد. در فیلم شاهد سکانسها و صحنههای خشنی هستیم که بسیار واقعگرایانه نشان داده میشوند اما آنقدری خشن نیستند که بیننده را اذیت کند. فیلم Rescue Dawn یک داستان جنگی منحصر به فرد است و در آن شاهد یکی از بازیهای خوب کریستین بیل هستیم.
۷- American Hustle (سال ۲۰۱۳)

فیلم American Hustle نامزد ۱۰ جایزه اسکار از جمله بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر زن، بهترین بازیگر مرد مکمل و بهترین بازیگر زن مکمل شد. این فیلم کمدی سرگرمکننده و دلپذیری دارد که تماشای آن را لذتبخش میکند.
۶- American Psycho (سال ۲۰۰۰)

ظاهر برای پاتریک بیتمن اهمیت بسیار بالایی دارد، تنها احساسات او غرور، طمع و میل به خون است. این فیلم هجوآمیز یکی از بهترین فیلمهای روانشناختی است که رقابت غیر انسانی و مادیگرایی نخبگان وال استریت دهه ۸۰ میلادی را نشان میدهد. برای کسانی که به فیلمهایی با درونمایهی روانشناختی علاقه دارند، دیدن دوبارهی این فیلم خالی از لطف نیست.
کریستین بیل و رابرت پتینسون دوبلور انگلیسی انیمیشن میازاکی شدند
۵- Little Women (سال ۱۹۹۴)

خواهران مارچ با عشق، جاه طلبی و بیماری مواجه می شوند و لحظات غمناک زیادی نیز ایجاد میشود که احساساتمان را عمیقا درگیر میکند. کریستین بیل کار فوق العادهای را به عنوان شخصیت لوری انجام میدهد و همکاری خوبی با وینونا رایدر دارد. خانهی خانواده مارچ به قدری دلگرمکننده است که حس نوستالژی عدهی زیادی را بر میانگیزد که آن حال و هوای قدیمی را همچنان دوست دارند.
۴- The Fighter (سال ۲۰۱۰)

بیل برای این نقش وزنش را خیلی کاهش داد، البته نه به اندازهی زمانی که در فیلم The Machinist بازی کرد، این تغییر وزن تاثیر خوبی داشت و عملکرد بازیگری او را به شدت افزایش داد. او برای بازی در این نقش برندهی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد شد. فیلم The Fighter یک داستان کلاسیک ورزشی و واقعی است و فضای الهام بخش و دلگرمکنندهاش آن را تبدیل به یک گزینه مناسب برای تماشای دوباره میکند.
۳- Batman Begins (سال ۲۰۰۵)

این فیلم عملکرد خوبی در باکس آفیس داشت و باعث شد تا نولان بتواند ادامهی این فیلم را بسازد. کیلیان مورفی در نقش مترسک یک شرور به یاد ماندنی است و از حضور مورگان فریمن و مایکل کین هم نباید غافل ماند. اکشن خوب، داستان ماندگار و بازیگریهای خوب باعث میشوند تا بفهمیم که فیلم Batman Begins ارزش تماشای دوباره را دارد.
۲- The Big Short (سال ۲۰۱۵)

این فیلم براساس کتابی به اسم The Big Short: Inside the Doomsday Machine نوشتهی مایکل لوییس است و نقطه عطفی برای کارگردان آن یعنی آدام مککی بود. کریستین بیل در این فیلم بسیار بامزه است و انرژی خوبی را از خودش در این فیلم نشان میدهد.
۱- The Dark Knight (سال ۲۰۰۸)

ساختار روایی این فیلم نشان میدهد که سبک و استایل واقعگرایانهی نولان به خوبی در این ساختار و چارچوب به تصویر کشیده شده است. فیلم The Dark Knight توازن مناسبی میان شخصیتپردازی، اکشن و داستان دارد و همچنان یک تجربهی جذاب سینمایی است که تماشای دوبارهاش همچنان جذاب است.
https://teater.ir/news/61662