مریلا زارعی در گفتگویی مفصل با برنامه «رو ب رو» دهه اول فعالیت خود در سینما را مرور کرد و خاطراتی جذاب از آثاری گفت که خیلی ها با آنها خاطره دارند.
هومن سیدی در گفتگویی جدید با یک نشریه آمریکایی درباره شرایط کنونی سینمای ایران و فیلم جدیدش «جنگ جهانی سوم» صحبت کرده است.
تهیهکننده «آژانس شیشهای» با مرور برخی مشکلاتی که حین ساخت این فیلم سینمایی وجود داشت، معتقد است: بخش زیادی از حرفها و دغدغههایی که فیلمسازهای اندیشمند دنبالش بودند تا فیلم آن را بسازند و جامعه را مطلع کنند به دلیل آنکه جلوی آنها گرفته شد الان به شکل هیجانی و کاذب در کف خیابان پخش شده است.
علی رویینتن با اشاره به اینکه امروز ساخت فیلمهای دینی در ایران کار دشواری است، تأکید کرد: اگر ما به این شعار بسیار زیبا که میگوید؛ "سیاست ما دیانت ما و دیانت ما سیاست ما است" بیندیشیم و همه تلاش کنیم در این راستا پیش برویم لازم نیست نگران تولید شدن یا نشدن آثار دینی باشیم، خود به خود همه چیز خوب پیش میرود و آثار دینی لازم ساخته میشوند.
عبدالله علیخانی و محمد قنبری از بلایی که این روزها سر سالنهای سینمایی و سر سینما آمده میگویند.
عارف افشار با اشاره به اینکه امروز در بین هنرمندان ایرانی نیاز به گفتگو احساس میشود، تأکید کرد: مستند «برزخیها» همه طیفهای فکری را دعوت به گفتگو میکند.
گرچه سینمای ایران در فرازونشیب تاریخی خود با بحرانهای گوناگونی مواجه بوده اما اکنون در نقطهای از تاریخ قرار گرفته که بهنظر میرسد اینبار خود سینماست که دچار بحران شده و چشمانداز مهآلودی از آینده سینما در ایران وجود دارد. شاید نقطه کانونی این بحران نسبت بین سینما و واقعیت اجتماعی باشد. واقعیتی بحرانزده که این پرسش را در ذهن سینماگران ایجاد میکند که آیا سینمای ایران میتواند در بازنمایی واقعیت موجود به درستی عمل کند؟ آیا سینما میتواند آینه جامعه ملتهب و منقلبشده کنونی باشد.
بخش مهمی از این تعطیلیها، تحریمها و تعلیقها به این خاطر است که وزارت ارشاد اجازه حرف زدن به هنرمندان را نمیدهد. خب، وقتی هنرمندان نمیتوانند وقایع روز کشورشان را در هنرشان بیان کنند، از چه چیزی باید حرف بزنند؟ پرسش من این است که آیا ارشاد اجازه حرف زدن درباره مباحث روز را به سینماگران میدهد؟ باور کنید اگر فضا باز شود، بسیاری از سینماگران میخواهند نکاتشان را مطرح کنند
جابر قاسمعلی معتقد است سینما و به طور کل رسانه از جامعه و دانشجویان امروز عقبتر است و به همین دلیل ارتباط چندانی بین سینما و دانشجو وجود ندارد.
محمدامین همدانی با اشاره به اینکه سینمای انیمیشن همواره مورد بیمهری قرار گرفته، تأکید کرد: بیمهریها به سینمای انیمیشن حاصل سلبریتیمحور بودن سینمای ایران است.
محسن اسلامزاده با اشاره به اینکه در مستند «هیچکس منتظرت نیست» راهکارهای تازهای برای رفع معضل اعتیاد و کارتنخوابی مطرح میشود، تأکید کرد: باید اجازه دهیم، معتادان ترککرده به جامعه برگردند.
وقتی از بودجه 10 میلیاردی یک فیلم، 8 میلیارد به دو بازیگر به اصطلاح سلبریتی فیلم برسد و دو میلیارد صرف دستمزد سایر عوامل و پروداکشن فیلم شود، این باعث میشود توازن بین بخشهای فیلم رعایت نشود و فیلم دچار ضعف ساختاری شود. درحالی که فیلمهای ورزشی در بخش سختافزاری نیاز به هزینه بالا دارند. به نظر من از 100 درصد هزینه یک فیلم 20 درصد باید به بازیگران فیلم تعلق بگیرد و 80 درصد دیگر بین بقیه عوامل و پروداکشن فیلم تقسیم شود
بعد از روی کار آمدن آقای خزاعی بارها با ایشان در مورد دستمزدهای بالای بازیگران که ساختار فیلم را به هم میریزند صحبت کردم اما ایشان در جواب من گفتند که نمیتوانند کاری کنند. من هم عرض میکنم مدیری که توانایی اصلاح ندارد، لطف کند برود تا مدیر توانایی در پست او قرار بگیرد که توانایی اصلاح داشته باشد.
مسعود اطیابی باور دارد با اینکه ساخت فیلم کمدی بسیار سخت است؛ اما در شرایط فعلی که جامعه عبوس شده و سینما از فیلمهای اجتماعی اشباع شده، بهترین کار شاد کردن مردم برای دو ساعت است و هدف «بخارست» هم چیزی به غیر از این ماجرا نیست.
مهرداد کوروشنیا با اشاره به اینکه وجدان یکی از قدیمیترین و مهمترین مفاهیم تاریخ بشریت است، تأکید کرد: «بیآبان» به مفاهیمی میپردازد که جامعه امروز ما به آن نیاز دارد.
احمد زیدآبادی، روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی باور دارد، صداوسیما بیش از آنکه دستگاه توزیع آگاهی باشد، به یک رسانه برای توزیع جهل تبدیل شده است.
چگونگی ساخت فیلم سیاسی در سینمای ایران و اینکه آیا اساسا در تمام سالیان گذشته فیلمهایی صرفا سیاسی در سینمای ما ساخته شده، پرسشی است که سینماگران ایرانی پاسخهای متفاوتی برای آن دارند. محمدمهدی عسگرپور تهیهکننده و کارگردان سینما معتقد است موضوعات سیاسی در خوانشهای رسمی خیلی به رسمیت شناخته نمیشوند. او در صحبتهایش به گونههای دیگر سینمایی اشاره کرد که سعی کردهاند نگاهی به برخی موضوعات سیاسی هم داشته باشند.
رییس هیأت مدیره خانه سینما گفت: آیا نمیدانستند وضعیتی که در جامعه شکل گرفته به چه سرانجامی میرسد؟ آیا نمیدانستند با یک رسانه ملیِ تکصدا مواجهیم آن هم با یک سیستم فربه که توان اداره کردن خودش را هم ندارد؟ همه اینها روشن بود. به همین دلیل معتقدم در این بین با گروهی مواجهیم که قدرت اداره کردن مسائل را ندارد و هزینههای روزافزون برای مجموعه کشور ایجاد میکنند.
شاد بودن برای مخاطب کودک ایرانی یک ضرورت است. گرچه در دنیا هم بهطور عمده انیمیشنهای روز دنیا فضای شادی دارند. کودک نیاز به تفریح شاد دارد و نیاز کودک ایرانی به شادی و سرگرمی، با توجه به شرایط، قطعا بیشتر هم هست.
سینما و بهطور کل هنر اعتراضی ناشی از شرایط اجتماعی و سیاسی است. هر جا عدالت حاکم است، هنرمندان بیشتر متوجه نفسیات انسانی و روانشناسی جامعه و مقولههایی از این دست میشوند. مثل برگمان و آثار فلسفی روانشناختیاش در سوئد اما هرجا عدالت و دموکراسی برقرار نیست هنرمندان از هنر به ویژه سینما به عنوان ابزاری برای آگاهیرسانی بهره میگیرند تا مردمان آن جامعه بیشتر با واقعیتها آشنا شده و تشویق و تحریک شوند تا با نابسامانیها مقابله کنند.
کار سینمایی ساختن کار راحتی نیست. بهخصوص سختی تولید کار در شهرستان دوبرابر بیشتر است چون تعداد نیروی انسانی متخصصی که مطمئن باشی کار را از آبوگل درمیآورد و مطمئن باشی که کار به آخر میرساند کم است و امکانات هم نیست. مثلا برای رندر کار یا مدام باید راهی تهران بشوی یا تجهیزات را بخری که خیلی گران است و پیداکردن یک راه میانه این موارد یکی از چالشهای تولید است.
اینکه چرا در ایران فیلم سیاسی نداریم دلیلش این است که فیلم سیاسی بیانیه و ضوابط مشخص و تفکر سیاسی میخواهد و نه ایدئولوژی. یعنی فیلم در چارچوب بیانیه سیاسی ساخته شود و مسائلی را به چالش میکشد که در اجرای آن منشور سیاسی در جامعه پدید آورده است. در ایران چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب مرامنامهای راجع به جناح سیاسی نداریم که مانا و پویا و حداقل پنجاه سال باشد و نمیتوانیم به مباحث سیاسی حزبها ورود کنیم.