آئیش در هر نقشی که ظاهر میشود بخشی از ویژگیهای شخصی خود ازجمله طنز را به آن نقش اضافه میکند و همین موجب شده تا بیشتر نقشهایی که به او پیشنهاد میشود؛ نقشهای طنز و کمدی باشد و به قول خودش کارگردانها و تهیهکنندهها طنازی، شیرینی و شوخطبعی را برایش پیشفرض قرار دهند.
یک پروژه تئاتری حتما باید دارایاندیشه و دارای وجه تمایز باشد. از طرفی به تناسب منطقی هزینه و درآمد هم اهمیت میدهم. البته من قبل از قبول مسوولیت برای هر کاری باید آدمهای اصلی همکارم را دوست داشته باشم. گاهی هم مرتکب اشتباه در شناخت ظرفیت آدمها میشوم و بعدا خودم را سرزنش میکنم.
شهابالدین حسینپور که کارگردانی نمایش «گالیله» را به عهده دارد، اجرای این اثر را ادای دینی به حمید سمندریان میداند که هرگز نتوانست آن را روی صحنه ببرد. او با انتقاد از اداره کل هنرهای نمایشی به دلیل عدم حمایت مالی از نمایشش، گفت: برای اجرای «گالیله» از چند سال پیش تا امروز پانصد میلیون تومان هزینه کردهام.
برای من سوال است که چرا کارگردانهای شناخته شده ما درخواستی برای فیلم ساختن ندارند؟ من فکر میکنم خودمان کم آوردهایم، حداقل باید کمی صبورتر و آرامتر گامبرداریم تا جا بیفتیم، این جامعه اصلا جامعه دو سال گذشته نیست، از هر نظر تغییر کرده است.
مدیر کل هنرهای نمایشی درباره آخرین وضعیت حریم تئاتر شهر و چالش های برخی جشنواره ها سخن گفت.
هنر و تئاتر این روزهای ایران، موضوع نیازمند آسیبشناسی کم ندارد. موضوعاتی که یکی از برجستهترین آنها نسبت دولت با هنر و تئاتر این روزهای ایران است و موجب پیش آمدن سوالاتی از این دست میشود که چه اتفاقی رخ داده است که بخشی از اهالی تئاتر چنان از نزدیک شدن به هر آنچه نسبتی با هنر دولتی و هنرمندان دولتی داشته باشد، گریزانند که اساساً عطای بودن در این حوزه را به لقای آن بخشیده و صحنه را ترک گفتهاند.
حمیدرضا نعیمی که این روزها در حال اجرای نمایشی با عنوان «فردریک» است، میگوید: «در آستانهی شروع تمرین، ناگهان بازیگر اصلی ما به دلیل حضور در یک پروژهی تصویری، از بازی در نمایش انصراف داد. با رفتن او، اسپانسرها و تهیهکننده هم از همکاری و تهیه و تولید کنار رفتند. حالا من بودم و نمایشی که از سالها پیش رؤیای اجرای آن را داشتم. تصمیم گرفتم بزرگترین ریسک این روزهای زندگیام را انجام بدهم و خودم نقش «فردریک» را بازی کنم.»
مهرداد کوروشنیا با اشاره به اینکه «یادگار» نمایشی جنگی، ذهنی و انتزاعی است، میگوید: بررسی حماسهها و مصایب جنگ موضوعات مهمی هستند که نباید از آنها غافل باشیم. اینکه انسانها چگونه برای حفظ ارزشهای خودشان و حفظ کیان کشورشان حماسه تولید میکنند؛ موضوع با اهمیتی است. ما با مجموع همه اینها؛ بررسی پدیدهای «مذموم» به نام جنگ، و پدیدهای «ممدوح» به نام دفاع از ارزشها و دفاع از کیان کشور را داریم که در طول تاریخ مطرح بوده است.
کیومرث مرادی با اشاره به تجربیات جدیدش در تئاتر به جملهای از حمید سمندریان اشاره میکند که «نباید کار جدید یک کارگردان شبیه کار قبلیاش باشد»، از این رو تلاش میکند آثارش متفاوت از هم باشد.
نویسنده و کارگردان نمایش عروسکی «مامان» میگوید: اینطور جا افتاده که نمایش عروسکی به کودکان و نوجوانان اختصاص دارد. برای حل این موضوع به تولید و اجرای مستمر نمایشهای عروسکی بزرگسال نیاز داریم.
آروند دشت آرای همزمان با آخرین اجراهای دو نمایش «پدر» و «آوازهای عاشقانه دختر دیوانه» در تالار اصلی مجموعه تئاتر شهر از اقتصاد لرزان تئاتر میگوید، از قدرناشناسیها و اظهار تاسف می کند که به جای خوشحالی از موفقیت یکدیگر، شروع به ایرادگیری میکنیم. او همچنین تاکید دارد که در این سالها به فحش خوردن عادت کرده است.
دو عروسک دوستداشتنی، دکوری جمع و جور و داستانی ساده در عین حال آشنا؛ تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر این شبها میزبان تماشاگرانی است که برای دیدن همینها به این سالن میآیند.
سیامک صفری خود را بازیگری خوش شانس میداند که بخت با او یار بوده و در بخش بزرگی از آثار درخشان تئاتر بازی کرده و به قول خودش کمتر در انتخابهایش به جاده خاکی زده است.
مدیر عامل خانه تئاتر با تاکید بر رسمی بودن استعفای خود از این سمت، درباره دلایل کنارهگیری خود توضیحاتی داد و به تشریح بخشی از مشکلات موجود پرداخت.
حسین کیانی: «تئاتر همواره هنری پیشرو در طرح و بیان مسائل ازطریق نمادینهسازی بوده و کوشیده است با امکانات موجود، راه تغییراتی هرچند کوچک را به سوی بهبود شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه نشان دهد. صدچندان بودن تاثیرگذاری تئاتر به نسبت یک قطعهی موسیقی یا تابلوی نقاشی، زاییدهی ابزار ارائهی آن؛ انسانی زنده با گوشت، پوست و استخوان روی صحنه است که نسبت به اشیای بهکار گرفته شده در دیگر هنرها، اثری چندین برابری بر مخاطب خود میگذارد. برای همین است که تئاتر همواره موردتوجه نهاد قدرت، سیاستمداران و مسئولان فرهنگی هر جامعهای بوده است؛ چرا که به قدرت آن آگاهند.»
یون فوسه در ایران بیش از همه با نمایشنامههایش و بهواسطۀ ترجمههای محمد حامد، مترجم و اهل تئاترِ مقیم سوئد، شناخته میشود که تاکنون عمده آثار نمایشی فوسه را ترجمه و منتشر کرده است.
هادی مرزبان را عموما با اجرای نمایشنامههای اکبر رادی (درامنویس فقید معاصر) میشناسند. این بازیگر و کارگردان تئاتر بر خلاف روال همیشگی خود اثری تخت حوضی را روی صحنه برده است. او میگوید پیش از این قصد داشته نمایشنامه «طربنامه» بهرام بیضایی را روی صحنه ببرد که میسر نشده است. او معتقد است گونههای نمایشهای ایرانی در حال نسیان و فراموشی است.
فرزین محدث، علی نصیریان را فصلالخطاب خود در بازیگری میداند، رقیب خود را بچه های دهه هشتاد مینامد، از فحشهایی که شنیده، ناخوشنود است و آنها را بُرندهتر از تیغ و تیر میداند و تاکید دارد که اهل نق زدن نیست و بازیگری عملگراست.
مدیر کل هنرهای نمایشی با تایید اینکه برخی مداخلهها در کار این اداره وجود دارد، تاکید میکند که تا به حال اجازه نداده کسی در امور تئاتر دخالت کند.
حسن معجونی: بهترین دوره تئاتر بیشک همان دوره اصلاحات بود. دوره احمدینژاد سختترین دوره بود از این منظر برایم مهم بود که در آن دوره گفتم گروه تئاتریام را بالا میکشم و با خودم گفتم که باید این کار را در بدترین دوره انجام بدهم که دوره احمدینژاد بود و این کار را کردم. در همان دوره «لیف» شکل گرفت از همان زمانی که از دانشکده بیرون آمدم 10 سال با آقای رفیعی بودم و هیچ پیشنهادی را در سینما، تئاتر یا جای دیگری نپذیرفتم. فقط به آقای رفیعی وفادار بودم. 5، 6 کار هم در آن 10 سال نکردیم، اما تمام مدت با هم صحبت میکردیم و درواقع آقای رفیعی در خانهشان برایمان کلاس میگذاشتند. از تئاتر، متن، طراحی و... صحبت میکردیم