نمایش مارمولک از شبکه چهار که اساسا دخلی به تغییر نگرش کلی مدیران رسانه ملی ندارد و در واقعیت امر آنچه میتوان به دلایل و انگیزه پخش فیلم اشاره کرد، بیشتر معطوف به نگرانی از بایکوت رسانه ملی از طرف مردم و در خوشبینانهترین حالت تغییر نگرش مدیران فعلی نسبت به پیام فیلم و به تعبیری تلاش برای بازسازی اعتبار و اعتماد عمومی از روحانیت است که در ذهنیت مردم به درست یا غلط مسبب معضلات و مشکلات و بحرانهای ریز و درشت اجتماعی و سیاسی میدانند.
بی حسی موضعی شاید در نگاه اول مسخره و خنده آور باشد، خنده ای که حتی گاهی به نظر پوچ و احمقانه می آید. اما در لایه های زیرین خود درکی عمیق از انسان امروز و رابطه با خویش و دنیای اطرافش را به نمایش می گذارد و مخاطب اهل تفکر را وادار به اندیشیدن می کند. فیلمی شریف که با دیدنش لحظاتی مفرح را نیز می شود تجربه کرد.
«بنفشۀ آفریقایی» به دلیل قصۀ تازه و جالبی که تعریف میکند و بیشباهتیاش به سینمای گیشه و تکرارنکردن مداوم تولیدات سینمای ایران، فیلم قابل دفاعی است که پس از مدتها مخاطب را به دیدن قصهای دعوت میکند که پیش از این مطرح نشده است.
در طول این مستند مدام به چهرههای آشنای سینمای ایران برمیخوریم که اغلب بار اول نامشان را از تیتراژی منتخب از یکی از آثارشان میخوانیم و معمولا بعد از آن، تیتراژی را میبینیم (و میشنویم) که یا، به آن علاقه دارند، یا از جنبه زیباییشناسانه بررسیاش میکنند.
دومین اثر مونا زندی به تهیه کنندگی علیرضا شجاع نوری، یک درام عاشقانه و روانشناسانه است. در این فیلم سعی شده تا سه عنصر عشق، اخلاق و انسانیت در جزئیات و کلیات روایت مورد توجه قرار گیرد. نمودِ آن را می توان در چگونگی شکل گیری روابط میان کاراکترها و پیشامدها به وضوح رویت کرد.
نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی با حضور عوامل این فیلم در موزه سینما برگزار شد.
دختر نوجوانی که تا سال گذشته در متروی تهران دستفروشی میکرد، جزو کودکان خوشاقبالی بود که هنر زندگیاش را یکباره زیر و رو کرد و شب گذشته در یکی از معتبرترین جشنوارههای دنیا (جشنواره فیلم ونیز) روی صحنه حضور یافت.
«خط باریک قرمز» موضوعی را دنبال میکند که مسئله روز همه جوامع است. فیلم ما را با آدمها و موقعیتهایی روبرو میکند که در جامعه به راحتی به آن دسترسی نداریم. شرح وقایع و حوادث از زبان آنها حتما پندآموز است.
مهمترین شباهت حسن فتحی با علی حاتمی نه در سبک فیلمسازی و علاقههای تاریخی که در نگاه شاعرانه است و مگر مهمترین و دیرپاترین هنر در این سرزمین، شعر نیست؟
فضای بصری «حمال طلا»، بیان زیباشناسانه سازمندی را پیروی نمیکند و شیوهپردازی کارگردان در میزانسنهای مختلف، رنگ ویژه و منحصربهفردی به لحن او در اجرای فیلمنامه نمیدهد. بنابراین نمیشود روبنای ظاهری اثر را مبنای تحلیل فیلم در بازگویی قصه «کارگران در سیاهی دستوپا میزنند» قرار داد.
سالنهای سینمایی پس از گذشت بیش از 10 روز تعطیلی در حالی فعالیت خود را از سر گرفتهاند که خبری از یک فیلم تازه برای جذب مخاطب در روزهای پایانی تابستان نیست.
انتشار نسخه قاچاق بعضی فیلمهای مشکلدار این سوال را به همراه دارد که آیا در روزهای کمفروغ و آسیبدیده سینما بخاطر شیوع کرونا، نمیشود مُهر توقیف را از این فیلمها برداشت تا در اکران پردهای یا آنلاین به جذب بیشتر مخاطب کمک کنند؟
خرس ساخته توقیفی خسرو معصومی به تازگی قاچاق شده است و سازندگان توقیف آن را علت و زمینه قاچاق آن دانستهاند. اما این ادعا چقدر صحیح است؟
یک عضو انجمن برنامه ریزان و دستیاران کارگردان سینمای ایران در نوشتاری نقطه نظراتش را پیرامون انتخابات اخیر خانه سینما مطرح کرد و معتقد است که "این انتخابات باید باطل شود."
این زنی که میتواند انقلابی را در زندگیاش صورت دهد، چگونه است که این همه سال کاری نکرده که خودش را از زیر سایه دهشتناک مردش نجات دهد؟ او که خوب میداند بدون مرد چگونه از پس خیلی از کارهای سخت برآید. این پرسشی اساسی است که فیلم نتوانسته به آن جواب دهد.
اینکه چرا فیلم «یلدا» در داخل ایران با انتقادهای فراوان و خارج از مرزهای این سرزمین با ستایش منتقدان مواجه شده، از اتفاقات عجیبی است که فقط در سینمای ما میتواند رخ دهد
آنچه اين دست از بازيگران را از آنچه استحقاق آن داشتند، محروم كرد، شتابزدگي ناشي از تنگدستي و سختيهاي متحمل شده در زندگي بود. خاطره بهمن مفيد از دريافت پنج هزار تومان دستمزد در آن وضعيت و بابت فيلم قيصر بر اين وضعيت تاكيد دارد.
فيلمفارسيها پر از ستاره و قهرمان بودند كه اتفاقا بيشتر آنها وابسته به فرهنگ عامه مردمند مخصوصا شهر تهران كه در آن مسالههايي چون خانواده، روح جوانمردي، تضاد سنت و مدرنيته و نبرد طبقاتي بهشدت در جريان است.
تلویزیون باز هم دارد مختار نشان میدهد و مردم باز هم دارند مختار را نگاه میکنند. واقعا این اتفاق، پدیدهای است که میشود آن را بررسی کرد و در مورد آن حرف زد.
اهمیت فیلم از سویه اجتماعی آن، بررسی نزدیک جوانانی است که نشان می دهد عنصر خانواده تا چه اندازه در بی آیندگی و تباهی آنان نقش داشته است. پسرانی که به محض ورود به ۱۸ سالگی، اگر دوره شان تمام نشده باشد؛ ادامه محکومیت های سنگین خود را در زندان های عادی سپری خواهند کرد.
«جايی برای فرشته ها نيست» بيش از آنكه به تعاريف قديمي مستند نزديك باشد و تلاش كند تا درباره موضوعات مطروحه توضيح دهد يا چيزي به بيننده بياموزد، بيشتر پيروي نگاه تازه به مستند به عنوان ابزار قصهگويي و فرمي از روايت است.