«آرامش در حضور دیگران» اثر ماندگار ناصر تقوایی، فیلمی است که با تکیه بر فرم و ساختار، جهانی انتقادی و روانشناختی خلق میکند. این تحلیل بر نقش حیاتی معماری فضای روایت (خانه سیروس طاهباز) بهعنوان پیکرهای فعال برای نمایش وضعیت روانی شخصیتها تأکید دارد؛ جایی که پلهها محور میزانسن بوده و تقابل میان نظم و فروپاشی را نشان میدهند.
نتفلیکس اعلام کرد قصد ندارد عنوان داستانی را به سریال «تاج» بیفزاید.
جزئیات اعلام شده از چگونگی برگزاری سی و نهمین دوره جشنواره فیلم فجر در بهمن امسال نشان میدهد که بیش از هر چیز اکرانهای خصوصی فیلمها داغ میشود، رسمی که پیش از این هم با برگزاری حضوری جشنواره داغ بود.
امروز 24سال است «زنده یاد علی حاتمی» که نامش احترام آمیز و ستایش برانگیز است، دیگر میان ما نیست. یگانه مردی که در جای جای آثارش همچون «کمال الملک»، «دلشدگان»، «حاجی واشنگتن»، «مادر»، «هزاردستان» و... سنت ها، آداب، آیین ها، فرهنگ و هنر ایرانی موج می زند.
بیشک درگذشت هر شهروند و هموطنی در هر کسوت و مرتبهای بر اثر ابتلا به ویروس کرونا یا هر عامل دیگری، ناراحتکننده است. اما در این روزهای عجیب، برای بسیاری این پرسش پدید آمده است که ویروس مرگبار چرا بیش از شاخههای دیگر همچون اقتصاد، سیاست، ورزش و... بیشتر شخصیتهای فرهنگی و هنری را به کام مرگ میکشاند؟
کل کل عجیبی بین تشکلهای تئاتری بود. انگار علی حاتمی با اطلاع و آگاهی از همین بحثها آنها را کنار هم قرار داده بود تا تواناییشان را به رخ بکشند. پرویز پورحسینی از اعضای کارگاه نمایش بود. آن زمان کارگاه نمایشیها به اداره تئاتریها میگفتند تئاتر سنگلجیها.
پرتوي به خاطر سواد و سابقه پرافتخارش، جزو هيات داوري جشنوارههاي معتبر بود و علاوه بر اين مدرس فيلمنامهنويسي و به خوبي تجربياتش را به جوانان منتقل ميكرد و اغلب هنرجويانش از شيوه تدريس او به نيكي ياد ميكردند اما حالا، ديگر يك مدرس خوب سينما را هم از دست داديم.
همین که در این فیلم از نالهپروری رایج سینمایی که در آن عواطف، روابط و آلام انسانی بهراحتی نادیده گرفته میشود، خبری نیست و به اعتبار کاراکترهای درون فیلم که برخلاف روحیه آتشین و بیش از حد هیجانی مرسوم، روابطشان را در اوج احترام و محبت بنا کردهاند، باید قدر دقت و سلیقهای را که صرف ساخت فیلم دوئت شده است، دانست.
گفته میشود مجموعه تلویزیونی «021» برای تولید و پخش در چهار فصل، طراحی و برنامهریزی شده است؛ سریالی که در فصل نخستش هم نتوانسته توفیقی در جلب نظر مخاطب داشته باشد، با چه منطقی باید چهار فصل میهمان خانههای مردم باشد؟
حضرتي در اجرا كوشيده تا مايههاي تمثيلي و بلاغي (rhetoric) فيلم را تشديد كند. اين كيفيت را ميتوان در ترك اين ها و تركبكهاي متعدد دوربين، فضاي سرد داخل خانه در مقابل نورهاي گرم كافه يا احتراز بازيگران از برونريزي احساسات (كه اصطلاحا بازي كنترل شده خوانده ميشود) مشاهده كرد.
اولین تجربه سریالسازی هومن سیدی در شبکه نمایش خانگی هر چقدر در سکوت خبری و چراغ خاموش مراحل تولید را طی کرد، حالا در مرحله پخش خبرساز و پرحاشیه است. اولین خبرها در باره پخش «قورباغه» به ایام پس از اتمام سریال «همگناه» بازمیگردد.
«یلدا» بیشتر از آن که مرهون موضوعش باشد، اساسا فیلمی شخصیت محور است و پی رنگ قتل (عمد یا غیر عمد) را با تکیه بر آنالیز کاراکتر های مسبب آن به نقد و چالش، کشیده است. گذشته را در همان گذشته قرار داده و با آدم هایی که از آن گذشته آمده اند، دادگاهی در پیشگاه مخاطب فراهم می سازد تا او با عنایت به هویت و احوالات امروزِ کاراکترها، ماجرا را داوری کند
انتخاب فیلم مجید مجیدی بهعنوان نماینده ایران برای آکادمی اسکار اصلا دور از انتظار نبود. در سالی که به دلیل شیوع ویروس کرونا وضعیت اکران فیلم در تمام دنیا سروسامانی ندارد و بسیاری از فیلمهای ایرانی در انتظار فروکش کردن بحران کرونا و بازگشایی سالنهای سینما، به سر میبرند، انتخاب فیلم برای اسکار از میان گزینههای موجود کار دشواری به نظر نمیرسید.
خوشبختم که شطرنج باد احيا شد اين را هديهاي ميدانم به جهاني فيلم: تا آنها كه بيش از 50 سال است تلاش ميكنند به ما بگويند كيستيم و چگونه بايد باشيم و كداممان هنر داريم و كداممان نداريم، درسي بگيرند و در ميان «منقدان» داخلي هم شايد اندكي بفهمند كه نيازي به ديدن بهترين نسخه فيلم نبود و نيست تا بفهمي اثري ارزش دارد و آن را نه فقط ستايش، بلكه تحليل كني، كاري كه من بارها و به صورت تفصيلي كردهام.
«آبادان يازده 60 » از سوژه نوين و جذابي برخوردار است. همانند فيلم هاي؛ روزهاي زندگي (پرويز شيخ طادي) و جنگ نفتكشها (محمد بزرگنيا) اين نكته را يادآور ميشود كه تنها نيروهاي مسلح ايران نبودند كه در برابر متجاوزان ايستادند و پزشكان، مهندسان، هنرمندان، خبرنگاران و... در جنگ هشت ساله به زيبايي و بدون ادعا و سهمخواهي به وظيفه مليشان عمل كردند.
جزئیات و توجه به آن ها از مولفه های همیشگی آثار بهرام بهرامیان است. این توجه به جزئیات حالا و در «پریناز» نیز به کارش آمده است و برخی ظرایف و ریزه کاری های به بار نشسته ی فیلم حاصل همین نکته بینی و نکته سنجی او هستند.
فیلمسازی در روزهایی که آمار مبتلایان و قربانیان کرونا در کشور صعودی شده، از بحثهای مهم چند وقت اخیر بوده و نگرانیها کار را به درخواست تعطیلی دو هفتهای پروژها در تهران کشانده است، در حالی که به نظر میرسد اگر پروتکلی مخصوص تهیه شده بود و نظارتی جدی وجود داشت، شاید کار به اینجا نمیکشید.
«گیلدا» در اجرا فیلم تمیز و شسته رفته ای است. زوایای نامتعارف دوربین و قاب هایی که گاه غافلگیرکننده می شوند، همچنین اهمیت کنتراست نورها و بهره گیری از تونالیته های رنگی خاصی در برخی صحنه ها که به نحوی تداعی کننده ی همان فضای جریان سیال ذهن هستند از انتخاب های درست دو کارگردان فیلم است.
جواد طوسی، منتقد سینما، در یادداشتی با عنوان «حکایتِ ما و ابراهیم و عیار تنها» به انتقاد از گفتههای اخیر ابراهیم گلستان و بهرام بیضایی پرداخت.
«وقتی خشم طبیعت هم نمیتواند آدمها را وادار کند که با هم جنگ نکنند، فکر میکنی انگار انسان هنوز به تکامل نرسیده است؛ پس فقط باید صلح و آرامش خواست» و این آرزوی فاطمه معتمدآریا در سالروز تولدش است.
هيچ چيز در اين ميان جدي نيست، نه مرگ و نه زندگي، نه دغدغه محيط زيست، نه ازدواج، نه دوستي، نه زيستن در هر شرايطي و نه حتي خود آدمها كه نه خودشان را جدي ميگيرند و نه آدمهاي اطرافشان را.