نمایش مارمولک از شبکه چهار که اساسا دخلی به تغییر نگرش کلی مدیران رسانه ملی ندارد و در واقعیت امر آنچه میتوان به دلایل و انگیزه پخش فیلم اشاره کرد، بیشتر معطوف به نگرانی از بایکوت رسانه ملی از طرف مردم و در خوشبینانهترین حالت تغییر نگرش مدیران فعلی نسبت به پیام فیلم و به تعبیری تلاش برای بازسازی اعتبار و اعتماد عمومی از روحانیت است که در ذهنیت مردم به درست یا غلط مسبب معضلات و مشکلات و بحرانهای ریز و درشت اجتماعی و سیاسی میدانند.
مسعود بخشی کارگردانی که سابقه مستندسازی بسیاری دارد حالا در تازهترین ساخته بلند داستانی خود یعنی «یلدا» موضوعی مستند مانند را به تصویر کشیده است.
«سمفونی نهم» آخرین ساخته سینمایی محمدرضا هنرمند کارگردان مطرح سینما و تلویزیون که حالا در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر شرکت کرده، سعی دارد روایت جدیدی از مرگ را ارائه کند. روایتی که در خلال داستان چند لایه و پر مضمون آن بعضا به کنایه تبدیل می شود.
فیلم سینمایی «جمشیدیه» با نگاهی به ماجرای قصاص، زندگی امیر و ترانه را روایت میکند، فیلمی که به نظر میرسد در نوع روایت خود برای جذب مخاطب خاص و عام دچار نوعی سردرگمی است.
سرخپوست فیلم کارگردان است، هوشمندانه و از روی تعقل پیش رفته، شخصیت پردازی کرده و با ظرافت تمام کاراکتری خلق کرده است.
سرگرد صمد مجیدی که مشکلاتی را در زندگی زناشویی خود دارد در پی یافتن ناصر خاکزاد یکی از سرکردگان توزیع مواد مخدر است. کشمکش سرگرد با همکارانش و رویارویی او با ناصر پس از دستگیری ماجراهای متفاوتی را رقم می زند.
«بیست و سه نفر» وامدار یک موضوع مستند و واقعی است که از قصه آن فیلم مستند هم ساخته شده و حالا این قصه که در ورژن مستند قرار گرفته و در قالب یک فیلم سینمایی ثبت شده از اهمیت بسیاری برخوردار است.
آخرین ساخته رضا میرکریمی فیلمی در تکریم خانواده است، خانوادهای که حتا داس مرگ هم نباید اعضا آن را از هم جدا کند.
بهرام توکلی هم مانند محمدحسین مهدویان در فضاسازی و روایت کردن قصه در لانگشات، کارگردان چیره دستی است ولی وقتی قرار است به یک کاراکتر نزدیک شود و روابط انسانی و دراماتیک را به شکلی تاثیر گذار به تصویر بکشد از تعریف کردن قصه خود درمیماند.
“طلا” فیلم تازه پرویز شهبازی گرچه خوشساخت است و اجرای نسبتا قابل قبولی دارد، ولی با سطح کیفی نفس عمیق، عیار ۱۴ و حتی دربند فاصله دارد و توقع از شهبازی را برآورده نمیکند. یک قصه معمولی که به نظر شتابزده نوشته شده و باگهای منطقی در فیلمنامه کم ندارد.
اگر «مالاریا» را یکی از ضعیف ترین فیلم های کارنامه پرویز شهبازی به شمار آوریم، «طلا» می تواند بازگشت نسبتاً قابل قبول این کارگردان به فیلم های بهترش تلقی شود اما به باور من فیلمنامه ی این اثر در قیاس با کارهای شاخص و درخشان شهبازی چون «نفس عمیق»، «عیار ۱۴» و حتی «دربند» سر و گردنی پایین تر قرار می گیرد.
من هنوز متأسفانه فیلم «مسخره باز» واپسین بازی به نمایش درآمده استاد علی نصیریان را ندیدهام ولی از آنها که دیدهاند، شنیدهام که بازی غیرمتعارفی از وی در این فیلم نقش بسته است و مگر جز این باید انتظار داشت؟ علی نصیریان است و کوهی از تجربه. هم روی صحنه و هم جلوی دوربین؛ یکی از استوانههای قرص و محکم تئاتر کلاسیک و سینمای ایران. در واقع آنها چندنفر بودند؛ نصیریان، انتظامی، مشایخی، فنیزاده و... که با ورودشان به سینما، در اواخر دهه 1340 با فیلم «گاو»، معیارهای بازیگری سینمای ایران را تغییر دادند و برای نخستین بار که نه، بهعنوان نخستین تجربه موفق، تماشاگر را با نوعی دیگر از بازیگری آشنا کردند.
پنجمین روز جشنواره، نمایش فیلمهایی با موضوع خشونت خانگی، قتل ناموسی، عذاب وجدان، قصاص و بخشش یا اعدام بود:
دیدن این فیلم جرم است برای اکثر تماشاچی های حرفه ای سینما، یک بازسازی ضعیف از آژانس شیشه ای ابراهیم حاتمی کیا است که برای مخاطب دهه ۹۰ ساخته شده است.
در مورد فیلم بحثهای زیادی وجود دارد اما تم سوداگری اقتصادی، در این قواره در سینمای مطرح میشود و از این حیث ایده بکری را در سینمای ایران مطرح میکند که نسبت به کلیشههای رایج فیلم متفاوتتری است.
یلدا با پی رنگ نخ نمای قصاص وبخشش دورنمای کلیشه وتکراری دارد.کیفر(حسن فتحی)،دهلیز(بهروز شعیبی) و…خیلی دور که نرویم همین مجموعه ماه عسل با حال وهوای ماه رمضان نمونه های قابلی در انتخاب همین موضوع وپی رنگ بوده اند.اتفاقا بستر روایتی یلدا هم یک شوی تلویزیونی انتخاب شده وقرار است مخاطب موضوع را در قالب یک برنامه تلویزیونی پُرمخاطب دنبال کند
فیلم یک ایده مرکزی خوب داشته ولی تا پایان در همان ایده مرکزی باقی میماند و یک سانتیمتر جلوتر هم نمیرود و اجرای فاجعه بار صدرعاملی برای این قصه ناقص، ضعیفترین کار او را در کارنامه پر و پیمانش ثبت میکند.
سالهاست بخش عمدهای از سینما درگیر فیلمهای آپارتمانی است که داعیه سینمای اجتماعی و انسانی دارند اما «شبی که ماه کامل شد» سالها از این شکل فاصله گرفته و پا به عرصه واقعی سینما گذاشته است
اگر طبقه متوسط تیپیکال روشنفکر آنچنان که در ناگهان درخت میبینیم بچه ننه و ننر هستند، ادعاهای بعدی روشنفکران برای چیست؟
یک کارگردان فیلم کوتاه و رئیس سابق انجمن فیلم کوتاه ایران معتقد است تصمیماتی که سینمای جوان را تبدیل به یک اداره لحظهای برای انجام کار ارباب رجوع کند، از اساس اشتباه است.
پالتو شتری پیکان انتقادش را به سمت طبقه متوسط شبه روشنفکر گرفته است، طبقه ای که در طول چند دهه گذشته جایگاه خاصی را در رخدادهای فرهنگی و سیاسی جامعه به خود اختصاص داده است.