ساموئل بكت و هارولد پينتر از سال 1960 تا 1988 براي همديگر نامه مينوشتند. اين نامهها گواه دوستي پايدار و صميمي ميان اين دو نويسنده بزرگ است. در يكي از اين نامهها بكت نمايشنامه «بازگشت به خانه» پينتر را تحسين كرده و نوشته بود: «به نظرم بهترين اثري است كه از زمان «سرايدار» نوشتهاي و شايد بهترين اثرت باشد.»
اهميت و كيفيت «داستان اسباببازي ٤» فقط به پيشرفتهاي چشمگير و روزآمد تكنولوژي cgi محدود و خلاصه نميشود كه ميتوان آن را در بسياري از پرداخت جزييات اعم از دقت بر بافتها و رنگهاي صحنهها، طراحي شخصيتها و لوكيشنها، ظرافت در نورپردازي يا كوچكترين اشياء و خردريزها نيز مشاهده كرد. چهارمين قسمت از مجموعه «داستان اسباببازي» شايد بيش و پيش از هر چيز ارايه تصويري خيالانگيز و سرشار از فراز و نشيب است.
ترس از سطحي شدن در مورد افراد كمالگرا يك مقاومت و نگراني به وجود ميآورد. هنرمند در چنين موقعيتي خيلي با شور سراغ موضوع نميرود بلكه اجازه ميدهد كمي زمان بگذرد تا با رويكرد منطقي وجوه زيباييشناسانه خودش دست به بازنمايي و واكنش بزند.
از تمام فيلمسازاني كه اين روزها در تكاپو هستند تا فيلمشان را به جشنواره فجر برسانند حرف به ميان آمد اما يكسري فيلمسازان هم هستند كه به نظر ميرسد جزو غايبين جشنواره حتي در سالهاي آينده هم خواهند بود كه مهمترين آنها ناصر تقوايي است كه به غير از او اما فيلمسازان ديگري هم هستند كه چند سالي است نامي از آنها در جشنواره فجر به ميان نميآيد. رخشان بنياعتماد، احمدرضا درويش، خسرو سينايي، محمدمهدي عسگرپور، واروژ كريممسيحي، اصغر فرهادي و بهرام بيضايي فيلمسازاني هستند كه چند سالي ميشود نام آنها با جشنواره فيلم فجر گره نخورده است
شخصيتهاي فيلم همگي به نوعي دچار بيهويتي و بحران هويتند. در مورد خانواده كيوو، زماني كه سنگ ظاهرا شانس وارد زندگي آنها ميشود اين بحران خودش را به وضوح نشان ميدهد . يعني نپذيرفتن هويت خود و سعي در جايگزيني يك هويت جعلي براي رسيدن به مقاصد كه در اواسط فيلم، كيوو توسط همين سنگ مورد اصابت قرار گرفته و تا دم مرگ ميرود.
فيلم «مردي بدون سايه» به كارگرداني عليرضا رييسيان كه اين روزها روي پرده سينماها است در لايههاي آشكار و بيرونياش، فيلمي فمينيستي و عليه نظام مردسالار جامعه ايراني است. ساختار نامنسجم و دوپاره فيلم با موضوعات و خردهپيرنگهاي متعدد همراه است؛ موضوعاتي كه نهتنها كمكي براي پيشبرد مساله اصلي فيلم كه سوءظن است تلقي نميشوند؛ بلكه همچون اشياي باقيمانده از مسافران كشتي غرق شدهاي، روي سطح آب باقي ميمانند و در عمق درياي فيلمنامه نفوذ نميكنند.
چندي پيش تنها برنامه تئاتري سيما تعدادي مديران سالنهاي خصوصي را به استوديو دعوت كرد، نتيجه اظهارات بعضي از اين افراد به قدري نگرانكننده بود كه به نگارش و ثبت گزارش پيشرو شامل صحبتهاي اين افراد ضرورت بخشيد چراكه ثبت اينها امكاني به دست ميدهد تا متوجه شويم در پس ذهن افرادي كه صرفا به واسطه دوست و آشنا و پول پا به عرصه ميگذارند چه ميگذرد. قطعا در اين ميان نميتوان همه افراد را در يك گروه جاي داد اما كليت آنچه در ادامه ميخوانيد به نظر بايد زنگ هشدار را براي مسوولان به صدا درآورد. اگر...
حتما بارها خوانده و شنيدهايد كه سالنهاي تئاتري ايران خواه دولتي و خواه خصوصي وضعيت آشفتهاي دارند و دليل اصلي اين امر هم نبود برنامهريزي، قانون، مديريت هنري و رهاشدگي اين فضا توسط مديران هنرهاي نمايشي است. اين سالها مثلا تئاتر خصوصي در ايران پا گرفته است ولي در عمل شاهد تئاترهاي دولتي، نيمهدولتي و غيردولتي هستيم. تئاترهاي دولتي و نيمهدولتي كارمند رسمي دارند ولي تئاترهاي غيردولتي كارمند رسمي ندارند اما به شدت تحت نظارت و سانسور هستند.
روسي مثل ظرف ميوهاي است كه در آن پوست سيب و موز و گلابي و هسته هلو و تخمههاي هندوانه به چشم ميخورد اما ميوهاي در كار نيست. بازيهاي اگزجره با تاكيدات دوربين روي چهره كه ما را ياد سينماي اكسپرسيونيستي مياندازد، برداشتهاي طولاني و تراولينگهاي بيدليل دوربين كه ميخواهد سينماي شرق اروپا را تداعي كند، مثلث عشقي فيلم كه نشان دهنده وجه رمانتيك اثر است و البته اين سه ضلعي هيچگاه به يك مثلث تبديل نميشود و در نهايت سه خط پاره از هم جدا باقي ميمانند.
پيرنگ فيلم از طريق گونهاي به اصطلاح «وارونگي» يعني تغيير از احترام و خوشبختي به شكاكيت و نفرت ميان ماهان و همسرش پيش ميرود و آنچه هم در اين ميان سبب گسترش اين دگرگوني در جهات معكوس در خط اصلي فيلم ميشود، ورود دست ناشناختهاي به طريق پنهان است كه به نظر ميرسد ماهيتش در هالهاي از ابهام خواهد بود. در واقع، يكي از جذابيتهاي بصري در اين فيلم عمقبخشي به نماها از لابلاي نورپردازي و ساير عناصر ميزانسن، در ميانه فيلم و در زمان بحرانها يكي پس از ديگري است به ويژه زمان بالا گرفتن تنشهاي ميان ماهان با همسرش كه هنرمندانه گاه حس غم و اندوه، احساس تنهايي سوژه را به تصوير در آوردهاند.
در يك باغ سيب خرس به طرفمان حمله كرد. خرس بالاي تپه بود و تا ما حركت كنيم و سوار شويم، سريع به ما رسيد و به گلگير ماشين ضربه زد. شبي هم گلهاي هفت تايي از گرگها كمين كرده بودند كه ما از كمپ بيرون بياييم. ما تمام اين تصاوير را داريم كه بهزعم من اين صحنهها خيلي جذابتر از صحنههاي اصلي است.
روابط عمومی سازمان سینمایی طرح برخی مباحث مبنیبر الزام استفاده از لباس واحد و یا یونیفورم برای حضور بازیگران در مراسم سینمایی و اکران فیلمها را تکذیب کرد.
چین با نامزدی در ۱۳ شاخه، بیشترین تعداد نامزدی را در سیزدهمین دوره جوایز سینمایی آسیاپاسیفیک به خود اختصاص داد و سینمای ایران نیز در ۶ شاخه برای کسب جایزه رقابت میکند.
آخرین آمار فروش سینما با توجه به نزدیک شدن به پایان مهرماه نشان میدهد در بین آثار روی پرده کمتر از پنج اثر هستند که توانستهاند به فروش میلیاردی دست پیدا کنند.
پیمان معادی بازیگر ایرانی به عنوان دریافت کننده جایزه دستاورد سینمایی سیامین جشنواره فیلم استکهلم در کشور سوئد معرفی شد.
سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه این کمیسیون هنوز تصمیمی در مورد حاشیهها درباره پوشش نامتعارف برخی هنرمندان اتخاذ نکرده، گفت که کمیسیون فرهنگی در جلسه دوازدهم آبان خود این موضوع را مورد بررسی قرار میدهد.
معاون ارزشیابی و نظارت سازمان سینمایی با بیان اینکه در موضوع ردهبندی سنی فیلمهای سینمایی سوءبرداشتهایی شده است، گفت: آنچه توسط دیوان عدالت اداری متوقف شده، پیشتر توسط خود سازمان سینمایی باطل شده بود و موضوع رده بندی سنی با هدف فرهنگ سازی و بهداشت روانی کودکان و نوجوانان با قاطعیت دنبال میشود.
«خُرامان» ساخته آرش اسحاقی و «اِکسُدوس» به کارگردانی بهمن کیارستمی، موفق به کسب ۲ جایزه از جشنواره «یاماگاتا» ژاپن شدند.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در واکنش به حواشی ایجاد شده پیرامون موضوع پوشش تعدادی از بازیگران در مراسم آغاز اکران یکی از فیلمهای سینمایی گفت که این افراد از کسانی هستند که در برنامههای تلویزیونی نیز حضور دارند و همچنین فضای آن مراسم رسمی نبوده که آنها بخواهند برای حضور از ما اجازه بگیرند.
شواهد نشان میدهد برخی مالکان فیلمهای سینمایی با سه هدف متفاوت در این اتفاق نقش دارند و با خرید گسترده بلیت فیلمهایشان، عملاً آمار فروش را بالا میبرند. در مواردی این اقدام در روزهای نخست اکران مشاهده شده که نشان میدهد هدف یک فروش انفجاری در ابتدای اکران و افزایش توجه عمومی در قالب «استقبال ویژه» بوده، تا بدین ترتیب تماشاگران برای دیدن فیلمی که با استقبال گسترده در افتتاحیه مواجه شده، راهی سالنهای سینما شوند.