داود نامور به تشریح جزئیات دیدار هیئت مدیره انجمن با قادر آشنا (مدیرکل هنرهای نمایشی) پرداخت و برخی از موارد مطرح شده درباره مطالباتی که در این دیدار گفته شده را نادرست خواند و گفت: بخش عمده زمان این جلسه به ارائه آمار خسارات تعطیلی تماشاخانههای خصوصی در اسفند اختصاص داشت و با تاکید بر ضرورت حمایت دولت از سالنهای تئاتر، خواستار اجرایی شدن مصوبه پرداخت بخشی از اجاره املاک سالنهای خصوصی به مدیران شدیم که آقای شهرام کرمی (مدیرکل پیشین هنرهای نمایشی) وعدهاش را داده بود.
تئاتر ايران ظرف سالهاي اخير به علت كنار كشيدن دولت از پرداخت حمايت، ناچار شد تمام فرآيند پيشتوليد، پستوليد و غيره را با تماشاگران حساب كند. بنابراين درنظر گرفتن اينكه بعد از بحران چه اوضاعي پيش ميآيد چندان دور از ذهن نيست. تجربه تاريخي نيز نشان ميدهد در زمانه بحران، تئاتر بيش از گذشته به سوي سرگرميسازي و همراهي با خواست مردم رنج ديده ميرود كه در عمل افت كيفيت هنري را به دنبال ميآورد.
اقتباس از نمایشنامه در سینمای ایران آنقدرها پر و پیمان نبوده و در بررسی آن نمیتوان به فهرست بلندی رسید؛ اما در این گزارش مروری بر ۱۰ اقتباس سینمایی ایران از متون نمایشی داشتهایم.
گیرم که حال و هوای شهر خاکستری است. کافهها بسته است و تئاتر و سینما تعطیل. از قیل و قال مدرسه و دانشگاه خبری نیست و حتی بانکها هم نیمهتعطیلاند، اما در لابهلای رنگ خاکستری این شهر، هستند خانههایی با چراغهای روشن. اگر خوب دقت کنید میبینید دستانی چیرهدست را که نقش میزنند، مینوازند، مینویسند؛ دستانی که از حرکت بازنمیایستند.
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی تئاتر نشان داد که در شرایط بحرانی یکی از منفعلترین وزارتخانههای دولت است و اقداماتش تنها در حد توئیتهای وزیر ارشاد باقی میماند.
قادر آشنا که پس از دو سال مدیریت شهرام کرمی، از روز گذشته به طور رسمی بر مسند اداره کل هنرهای نمایشی نشسته، به نظر میرسد در اولین روزهای کاری خود علاوه بر تامین اعتبار برای پرداخت مطالبات میلیاردی تئاتریها، با چالشهایی روبرو خواهد بود که شاید لازم باشد در چند مورد، تصمیمهای مهم و حتی بحثبرانگیز بگیرد.
از قطعی اینترنت در آبان و اختلال در تبلیغات نمایشها، تا سقوط هواپیما و تعطیلی اجراها و تحریم جشنواره فجر، دستورالعملها و بخشنامههایی دولتی که در راستای اعمال محدودیت بیشتر برای تئاتر بود، مالیات بر ارزش افزوده و شیوع کرونا و تعطیلی تئاترها و... همه از اتفاقات ناگوار و تلخی بود که سال ۹۸ را به سالی تلخ برای خانواده تئاتر ایران تبدیل کرد.
سال ۹۸ برای فرهنگ و هنر ایران یکی از سالهای پر افت و خیز بود که تحولات سیاسی و اجتماعی آن بیشترین تأثیر منفی را برای تئاتر ایران در بخشهای مختلف، به همراه داشت.
در روزهای گذشته هنرمندان و مدیران تماشاخانههای خصوصی گفتوگوهایی با هنرآنلاین درباره وقفه پیش آمده در اجراهای نمایشی داشتهاند که گرچه آنها را متضرر کرده، اما جملگی آنها سلامت جامعه و مردم را اولویت خود دانستند.
همزمان با شیوع ویروس کرونا در کشور همسو با بسیاری از نقاط دیگر جهان، به منظور جلوگیری و مقابله با موج انتشار این بیماری، تمامی فعالیتهای فرهنگی و هنری یک هفته متوقف شد؛ اما آنچه در این میان بیشترین آسیب را با خود به همراه داشت، زیان و خسارت مالی هنرمندان به واسطه این یک هفته تعطیلی بود؛ اتفاقی که بیش از هر زمانی بدنه مدیریت کلان فرهنگ و هنر کشور را به یاری، مساعدت و همراهی با هنرمندان می طلبد.
در شرایطی که گروههای تئاتری و تماشاخانههای خصوصی چشم امیدشان به همین یک ماه آخر سال بود تا رکود چند ماه قبلشان جبران شود، تعطیلیهای اخیر بسیاری از این تماشاخانهها را در آستانه ورشکستگی قرار داده و حمایت ویژه دولت تنها راه باقیمانده آنها برای رهایی از این وضع است.
«ما بر سر گوری گریه میکنیم که مردهای در آن نیست.» این جملهای است که بارها در محافل تئاتری و از زبان هنرمندان این شاخه شنیدهایم اما گاهی این جمله به طرزی عجیب، سوالبرانگیز میشود که نمونه آن در چند ماه اخیر، برخورد دوگانه شهرداری با جشنوارههای تئاتر و سینما است.
سینما زرق و برق دارد و جنجال و هیاهو ؛ این ذات هنر هفتم است که با تئاتر متفاوت است. هر چند مخاطبان و دستاندرکاران دو حوزه مشترک هستند ولی سینما همچنان پر قیل و قال است و تئاتر همچنان هنر خواص و حال وقتی جشنواره این دو حوزه همزمان با هم برگزار شود، آنچه زیر سایه می ماند، تئاتر است.
عرفا معتقدند هر تغییری باید از درون رخ بدهد و روانشناسها میگویند تا زمانی که خودت را دوست نداشته باشی، دیگری هم ترا دوست نخواهد داشت و این حکایت ماست با «تئاتر شهر» که فردا ـ 7 بهمن ماه ـ چهل و شش ساله میشود.
واقعیتش این است که برای این نوجوان یازده ساله، فوتبال آنقدرها هم مهم نبود. او عاشق حرکات آن دروازهبان اصفهانی بود؛ ژستهایش با آن شیرجهها و پیچ و تابی که برای گرفتن توپ به تنش میداد، پسرک را مسحور میکرد...
تئاتر در سه ماه سوم سال جاری با حضور آثار متفاوتی روی صحنه تئاتر روبرو بود، آثاری در نوع خود با نقدهای متفاوتی روبرو شده و توانستند در حد توان مخاطبان را به حضور در تماشاخانه ها جذب کنند.
جامعه نابینایان و ناشنوایان کشور، بهصورت جدی پیگیر مطالبه بهحق خود از مسئولان فرهنگی برای تأمین امکانات حضورشان در سالنهای تئاتر و سینما هستند؛ مطالبهای که گویی هنوز شنیده نشده است!
زمانی بخش بهعلاوه فجر جشنواره تئاتر فجر برای ارتقای تئاتر خصوصی راه افتاد؛ اما به نظر میرسد این بخش جشنواره همانند بخش خصوصی به سوی دیگری میرود.
در این روزها با کاهش سال به سال بودجه و به دنبالش کاهش حمایتهای مالی دولت از تئاتر، هنرهای نمایشی رو به نابودی میرود، خبر از حذف معافیت مالیاتی این هنر به بهانه درآمدهای میلیاردی فعالانش میشود؛ این در حالی است که به گفته مدیرکل هنرهای نمایشی، در سال ۹۶ کل تراکنش مالی تئاتر ایران ۱۰ میلیارد تومان بوده است. برای رسیدن به یک تصویر کلی از وضعیت تئاتر ایران، خوب است نگاهی به جزئیات آن داشته باشیم و ببینیم یک تئاتر و به تبع آن یک هنرمند مشغول در این حرفه چقدر درآمد دارند؟ و در مقابل، هزینههای تولید یک نمایش چقدر است؟
طی سالهای اخیر، تبلیغات گروههای تئاتری از شکل سنتی فاصله گرفته و بیش از هر چیز به اینستاگرام و تلگرام متکی بوده است. در پی قطع ناگهانی اینترنت و تعطیلی یک هفتهای شبکههای اجتماعی، بحران تبلیغات و در پی آن، بحران نبود تماشاگر، دامن صدها تئاتر را گرفته است. در بروز بحرانهای سراسری اینچنینی در کشور، گروههای تئاتری چگونه باید بدون تبلیغات، اجرایشان را همچنان استوار نگاه دارند و از فروپاشی گسترده اقتصاد تئاتر جلوگیری کنند؟ آیا وزارت ارشاد و ادارهکل هنرهای نمایشی راهکارهایی را برای حمایت از خانواده تئاتر در این بحرانها مدنظر دارند؟