چارسو پرس برخی فیلمها بهواسطه حاشیههای تولید، حتی پیش از اکران مورد توجه قرار میگیرند؛ از جمله فیلم هنگکنگی «پسران شب نئون» به کارگردانی جونو مک که مراحل فیلمبرداری آن در سال ۲۰۱۸ پایان یافت، اما اکران آن تا سال ۲۰۲۵ به تعویق افتاد. اثری که در ظاهر با تیم بازیگری قوی، طراحی صحنههای بصری چشمگیر و موسیقی متن از ریویچی ساکاموتو نوید یک اکشن متفاوت را میدهد، اما بهمرور در آشفتگی روایی و شخصیتهایی فاقد عمق گم میشود. در این مقاله، به بررسی کامل نقاط قوت و ضعف این فیلم میپردازیم.
هر فیلمی که هفت سال در قفسه خاک خورده، بالاخره سزاوار دیدهشدن است. اما فیلم «پسران شب نئون» به کارگردانی جونو مک – که فیلمبرداری آن در سال ۲۰۱۸ به پایان رسیده بود – بهنظر میرسد هنوز هم به پختگی کامل نرسیده است. در واقع، عجیبترین نکته درباره این اثر شاید همین باشد: در عین حال که بیشازحد پرزرقوبرق و پیچیده است، همچنان ناقص و نیمپز بهنظر میرسد.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی
داستان فیلم در هنگکنگی برفی و جایگزین در میانه دهه ۹۰ میلادی میگذرد؛ فضایی جذاب و کمتر دیدهشده که در همان دقایق ابتدایی، نوید دنیایی متفاوت را میدهد. مورِتن لی (با بازی تاکشی کانشیرو)، مدیرعامل و وارث یک شرکت بزرگ دارویی، از خواب در تختی مجلل در پنتهاوسی بیدار میشود که در دل یک تونل بزرگ زیر آب ساخته شده است؛ صحنهای بصری و خیالانگیز که خیلی زود نشان میدهد با چه دنیای عجیبی روبهرو هستیم. اما متأسفانه، این اولین و آخرین باری است که فیلم چنین جهانی را بیرون از قابش بهطور ملموس و واقعی القا میکند.
چندی بعد، تیراندازی خشنی در یک میدان عمومی رخ میدهد؛ صحنهای پرتحرک که با حضور مهاجمانی با نقابهای کنفی آغاز میشود. هرچند بهظاهر اکشن و پرانرژیست، اما بیشتر شبیه نسخهی آزمایشی یا فوتیج خام طراحی مفهومی است تا صحنهای تمامعیار. گرچه میتوان به فیلم در مراحل اولیه کمی ارفاق کرد – بهویژه که جونو مک در قاببندی بصری استعداد دارد – اما این سکانس یکی از معدود لحظات پرتحرک فیلم باقی میماند. تا زمانی که صحنهی اکشن دوم، با نبردی تنبهتن، فرا میرسد، ما هنوز شخصیتها را به درستی نمیشناسیم؛ در نتیجه درگیری فیزیکی نهتنها هیجانی نمیسازد، بلکه گسسته و بیاثر به نظر میرسد. طراحی صحنهی جذاب یک چیز است، اما پیوند ساختاری و روایی آنها با یکدیگر، مهارتی است جداگانه که در این فیلم غایب است.
خط داستانی – که حول تجارت غیرقانونی دارو میگردد – با سرعتی بیقاعده پیش میرود. عناصر جدیدی به سرعت معرفی و به همان سرعت رها میشوند. یک مأمور پلیس بهطور اسرارآمیز در بیمارستانی بمبگذاری میکند؛ همانجایی که پدر بیمار مورتن بستریست. اما اینکه واقعاً چه ارتباطی میان این دو اتفاق وجود دارد، هرگز بهطور شفاف توضیح داده نمیشود.
در همین حین، شخصیت دیگری به نام ونگ چیتات (با بازی شان لاو) به عنوان پلیس کهنهکار وارد داستان میشود. معرفی او بهشدت فشرده و در حد چند خط مونولوگ سریع درباره شغل و خانوادهاش است. شاید ابتدا این خلاصهگویی کارآمد به نظر برسد، اما هرچه فیلم جلوتر میرود، بیننده آرزو میکند کاش سایر بخشهای داستان نیز تا این حد موجز بودند.
با ورود کاراکترهای تازه در فواصل منظم ۲۰ تا ۳۰ دقیقه، فیلم بیشتر شبیه یک مینیسریال پراکنده میشود تا یک فیلم سینمایی منسجم. برادرها، همسرها، دوستان قدیمی و دشمنان تازه – همگی با زیرپیرنگهایی جداگانه و عجولانه وارد داستان میشوند؛ روایتهایی که بیش از آنکه بر راز اصلی متمرکز باشند، درگیر بیان ریشههای مرگ ناشی از دارو و فساد داروییاند.
در نهایت، دامنه حماسی فیلم هرگز با ریتم کند و گفتگوهای بیجانش همخوان نمیشود. صحنههایی از گفتگو با زاویههایی سردرگم و بیربط، بهسختی مفاهیم انسانی یا فلسفی ادعاشده در پایان هر سکانس را حمایت میکنند. موسیقی متن از آهنگساز فقید ریویچی ساکاموتو نیز با وجود کیفیت بالا، در فضایی خالی از احساسات واقعی، کارکردی سطحی پیدا میکند.
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
در مجموع، «پسران شب نئون» فیلمی پر از شعارهای بلندپروازانه است، اما در عمل فلسفهای سست دارد. دنیای خیالیاش پرداخت نشده، و داستان فساد و خشونت داروییاش در میان ژستهای آشفتهی کارگردانی گم میشود.
«پسران شب نئون» با وجود پتانسیلهای فراوان، از جمله فضای بصری متفاوت، بازیگرانی مطرح و مضمونهایی همچون فساد دارویی و بحران هویت، نتوانسته است ساختاری منسجم و قابلپیگیری ارائه دهد. روایت تکهتکه، دیالوگهای بیاثر و شخصیتهایی بیریشه باعث میشوند که تماشاگر نه با قهرمان همراه شود و نه پیام فیلم را دریابد. جونو مک شاید در خلق قابهای سینمایی استعداد داشته باشد، اما برای ساخت یک فیلم کامل و تأثیرگذار، نیاز به انسجام روایی و باورپذیری درونی است؛ چیزی که «پسران شب نئون» از آن محروم است.
منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند