مساله من در تئاتر اين است كه مخاطب را اسكناس نبينم، كه بگويم بيا كارم را ببين تا من به پول برسم. چنين چيزي نيست، ولي الان اين اتفاق افتاده. تمام تلاشم آن است به اين پاسخ برسم كه «هدف من از تئاتر چيست؟». هدف از تئاتر اين است كه بتوانم تاثيري روي مخاطب بگذارم تا جامعه پيشرفت كند.
نمایش ˝آخرین نامه˝ که این روزهای در سالن سایه تئاتر شهر به صحنه میرود روایتی از جنگ تحمیلی است که رویکردی عام و جهان شمول به جنگ دارد
با توجه به عمر نزديك به 50 ساله بنا و ارزيابيهاي صورت گرفته توسط كارشناسان به اين نتيجه رسيديم ميزان خسارت و فرسودگي ساختمان به اندازهيي است كه بازسازي ما را به مقصود نميرساند به همين علت ساختمان اداره تئاتر به طور كامل تخريب ميشود تا محل جديد را با احترام به شكل اوليه جايگزين كنيم.
حسین طاهری بازیگر ایرانی - ایتالیایی که ضمن فعالیت هنری در اروپا، مجموعه تئاتر «واله» را نیز اداره میکند معتقدست تئاتر ایتالیا در دولت برلوسکونی روزگار خوشی نداشت. وی همچنین با تماشای چند تئاتر در ایران شگفتزده شده و اعتماد تماشاگر ایرانی به بازیگران را قابل توجه میداند.
کارگردان نمایش «قصه ظهر جمعه» میگوید: «متأسفانه آدم نوستالژی بازی نیستم، من فکر میکردم به خاطر فضا و تم نمایشنامه و حرفی که میخواهد مطرح کند آن دوران (دهه 60) بهترین دوره برای بازتاب دادن حرف نمایش است.»
رضا گوران اینروزها با «مرداب روی بام» در تالار استاد ناظرزاده کرمانی «خانه هنرمندان»، روی صحنه است؛ اثری که کاملکننده سهگانه او از کارهای «لورکا» و برگرفته از «دوشیزه رزیتا» است؛ اثری که گوران میگوید با آن نگاهش در تئاتر به پایان میرسد و شاید چندسالی باید به خودش وقت بدهد تا به نگاه تازهای در این رشته برسد؛ نگاهی که شاید در حوزههای دیگری چون سینما ادامه پیدا کند.
علی سرابی، بازیگر توانا و شناخته تئاتر معتقد است؛ بازیگر نه تنها باید در رشتههای مختلف هنری سررشته داشته باشد، بلکه در تمام مدیومهای بازیگری هم باید تسلط کافی و کامل داشته باشد.
مدیر سابق مجموعه تئاتر شهر گفت: واقعا من بلد نیستم دیوارهای تئاتر شهر را کش بدهم یا اینکه هم چون سالیان قبل جلوی تئاتر شهر چادر بزنم تا تئاتر اجرا شود،کاری که موقت است، باید نگاه ها کلان شود.
کارگردان نمایش «همهوایی» از دغدغههای برای سوژههای مستند سخن گفت و در عین حال تاکید کرد که ریز به ریز و براساس مستندها پیش نرفته است.
بالاخره وقتی فردی به عنوان بازیگر، حضور در نمایشی را میپذیرد، بیشتر از آنکه بخواهد کار خودش را بکند، باید با گروه و خواسته کارگردان هماهنگ شود و هرکجا بخواهد ساز خودش را بزند یا مخالفت کند، هم ضربه به خودش میزند و هم به کار.
در متنهای خانم رضا دیدید که در توضیح صحنه مینویسد استفاده از حداقل وسایل برای اینکه نشان دهد که مثلا در خانه اتفاق افتاده است. به آقای کامکاری گفتم صحنه با شکوه در این متن نمیبینم حتی دیوار هم نمیبینم. میخواهم حتی تماشاگر سوال کند که اینجا حیاط است؟ خانه است؟ کجاست؟
محمد یعقوبی معتقد است؛ نمایشنامه ˝مرگ یزدگرد˝ و یا ˝ندبه˝ بهرام بیضایی حتی اگر هر سال اجرا شود باز تماشاگر دارد، پس باید هر سال اجرا شود.
پیمان معادی با اشاره به حضورش در نمایش «در انتظار گودو» و تلاشی که برای به تصویر کشیدن درست شخصیت ولادیمیر در این اثر نمایشی داشته است، شخصیت ولادیمیر و استراگون را دلقکهایی دانست که سالهاست مهارت خنداندن را از دست دادهاند.
من به عنوان كارگردان همهچيز را به تنهايي بر دوش بكشم، خستهام كرده. من از اينكه عدهيي سعي ميكنند به عمد چشمشان را به روي تاثيرگذاري شما در يك شاخه از هنر اين مملكت ببندند، عصباني هستم.
کار طراح صحنه در آنجا خیلی مهم است و بعد از کارگردان مهره اصلی کار است به همین خاطر در بروشور نامش کنار کارگردان ذکر میشود. پروسهاش هم با اینجا متفاوت است.
همایون غنیزاده میخواست رییس جمهور شود اما به جای آن کارگردان تئاتر شد!
اين نمايش از همان ابتدا من را به خود جذب كرد. هميشه «در انتظار گودو» را دوست داشتم. عاشق اين متن بودم. آن زمان كه فقط به عنوان يك نويسنده در سينما كار ميكردم، بارها آن را خوانده بودم. «ولاديمير» را هميشه دوست داشتم. «ولاديمير» برايم مثل «هملت» در نمايشنامه «هملت» بود
نمایش «خرمگس» کار علی عابدی که داستانی را در فضای جنگ با ساختار و موقعتی متفاوت روایت میکند با بازی بازیگرانی از نسلهای مختلف چون پرستو گلستانی،سوسن مقصودلو،وحید آقاپور و محمد صادق ملکی همراه است، نمایشی که برای بازیگراناش تجربهای متفاوت و ویژه محسوب میشود.
حسین پاکدل دور از قیل و قال مرکز هنرهای نمایشی یا دردسرهای تلویزیون،وسط باغ ایرانی در گوهردشتِ کرج کافه کتابی راه انداخته و حسابی مشغول است؛ نمایشنامههای تازه مینویسد و برای کافه کتابش کلی برنامه دارد.
خستگیناپذیر. این عبارت، بهخوبی توصیفکننده پری صابری است؛ کارگردانی که در 81سالگی بهدنبال اجرای نمایشی فاخر چون «باغ دلگشا» است؛ روایتی دراماتیک از زندگی و شعر استاد سخن سعدی. صابری از سال1344 بعد از بازگشت به ایران با گروه تئاتر «پازارگاد» و نمایش هویجفرنگی تئاتر را در ایران آغاز کرد؛ نمایشی که با بازی اسماعیل محرابی و محمدعلی کشاورز تحسین منتقدان سختگیر آن دوران یعنی جلالآلاحمد و ابراهیم گلستان را برانگیخت. صابری از معدود کارگردانان و نویسندههای ایرانی است که با وجود آموختن تئاتر در فرانسه بیشترین تمرکز و تلاشش را بر تصویر فرهنگ ایرانی روی صحنه گذاشته است؛ تلاشی که در نمایشهایی چون شمس پرنده، من از کجا عشق از کجاست، رستم و سهراب، سوگ سیاووش و... صورت واقع به خود گرفته و افتخاراتی چون نشان ابنسینای یونسکو، نشان شوالیه و نشان بینالمللی مولانا را بههمراه داشته است. او در آستانه پنجاهمین سالگرد فعالیت تئاتری و 81سالگیاش، نوشتاری را در اختیار «شرق» قرار داده که گویای نگاه هنرمندانه اوست به زندگی روی صحنه.