آنچه این روزها درباره ساعدی خبرساز شده، نه یک واقعه بلکه محصول یک روند استبدادی مبتذل است.
صدرالدین زاهد یکی از تأثیرگذارترین چهرههای تئاتر دهه 50 شمسی است. اما در سالهای اخیر هم او بیکار نبوده و نمایشهایی را در معتبرترین جشنوارههای فرانسه و ایتالیا روی صحنه برده است. او زمانی که در ایران بود، با دعوت پیتر بروک به گروه بازیگران نمایش «اورگاست» پیوست؛ همچنین در تبدیل یکی از انبارهای تئاترشهر به سالن نمایش و تأسیس سالن چهارسوی مجموعه تئاترشهر نقش داشت. زاهد بهاتفاق بیژن مفید، آربی اوانسیان، سوسن تسلیمی، فردوس کاویانی، حسین محباهری، فرحناز منافیظاهر، آتیلا پسیانی، فاطمه نقوی و... شماری از تأثیرگذارترین نمایشهای آن دوره همچون «جاننثار» و «اژدها» را روی صحنه برد. او پس از 30 سال به ایران آمد و نمایش «افسانه ببر» را که اقتباسی از اثر داریو فو، نمایشنامهنویس ایتالیایی است، در تهران بهصورت محدود روی صحنه برد، اما اینروزها او در تدارک کاری دیگر است. قرار است «افسانه ببر» در شهرهای مختلف استان کرمان روی صحنه برود و در کنار این اتفاق، ورکشاپهایی هم در این استان برگزار شود. این تور 29 تیر در سیرجان آغاز میشود و 16 مرداد در شهر کرمان خاتمه مییابد. به بهانه این برنامه، با صدرالدین زاهد، مترجم، کارگردان، طراح و بازیگر «افسانه ببر» و حاشیههایی که چندی پیش در جریان اجرای نمایش از سوی دیگر کارگردانها بهوقوع پیوست، گفتوگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
مهدي نصيري، منتقد، نمايشنامهنويس، کارگردان و مدرس تئاتر است. او دکتراي ادبيات نمايشي دارد و درحالحاضر علاوهبر اينکه رئيس کانون ملي منتقدان تئاتر ايران است، نمايشنامه مينويسد و کارگرداني ميکند. «اين قصه را با من بخوان» تازهترين نمايش اوست که اين روزها در تالار مهر حوزه هنري روي صحنه است. نمايشنامهاي که از يک داستان کوتاه در مجموعه «کتاب ويران» ابوتراب خسروي اقتباس شده است.
كوروش نريماني در زمينه تئاتر كمدي هنرمند شناخته شدهاي است. نمايشنامهنويس و كارگردان خوشذوق و خلاقي كه با اجراي نمايشهايي مثل «شبهاي آوينيون» ١٣٨٧، «والس مردهشوران» ١٣٧٩ و «جنگير» ١٣٨٨ با خود پيشنهادهايي قابل تامل از جمله در زمينه ايدهپردازي، كارگرداني و معرفي بازيگر به همراه آورد اما مجموعه عواملي موجب شد اين هنرمند چند سالي عطاي نوشتن و كارگرداني را به لقايش ببخشد. نريماني براي ٣ سال كنار نشست و حالا بعد از ماهها تمرين با هنرجويان جوان در «كارگاه كمدي خلاق» به صحنه بازگشت؛ هنرجوياني كه بعضي از آنها شايد پيش از اين نه فقط رنگ صحنه كه اصلا نمايش نديده بودند. نام نمايش؟ «شپش»! شك ندارم لبخند زديد.
کارگردان نمایش سیندرلا گفت: این نمایش روایتی مدرن از داستان سیندرلا است که با موقعیتهای غیرواقعگرایانه، قصه رئالیستی را مطرح میکند.
دبیر هفدهمین جشنواره تئاترعروسکی با اعلام اینکه مراسم «شادپیمایی» این دوره در بوستان «آب و آتش» برگزار میشود، از تاثیر گرانی ارز و تحریمها و تخصیص کم اعتبارات بر عرصه هنر گفت.
محمد رحمانیان میگوید کتمان نمیکنم در «لیلا و چند مسافر» برخلاف سایر آثار مذهبیاش به روایت مرسوم از دین نزدیک شده چراکه این نمایش مذهبی برخی از نشانههایش را از اتفاقاتی بیرون از چهارچوب ذهنی روشنفکران میگیرد
حسین پارسایی با اشاره به انتقادهای مطرح شده درباره عملکرد شورا گفت: من اخلاقی و حرفهای کار کردم و با کسی زد و بند نکردم اما اگر خروجی اشکال داشته میپذیرم. معتقدم تئاتر مدیریت قاطع و کوبنده را برنمیتابد. باید ملاحظه روابط و آدمها را کرد او همچنین وعده داد سه مساله را از خروجی این نشست با خبرنگاران به شورای سیاستگذاری ایرانشهر منتقل کند که شامل دریافت تضمین اجرا از گروههای اجرایی، بررسی تعداد پیشنهاداتی که ربط پیدا میکند به یک تهیهکننده خاص و برخورد با انصرافدهندگان میشود.
شهرام عبدلی که این روزها در تماشاخانه شهرزاد نمایش «دلاکها» را روی صحنه برده است معتقد است تیم تازه شهرداری تهران شرایط را برای تبلیغات شهری تئاتر سخت کرده است.
«ما نسبت به خیلی از کشورهای دیگر که ادعای سابقه در تئاتر کودک و نوجوان دارند، وضعیت بهتری داریم. اما وقتی در جشنوارههای بین المللی شرکت میکنیم از ما سوال میکنند که مگر شما تئاتر کودک و نوجوان هم دارید؟»
سالن استاد انتظامی خانه هنرمندان میزبان نمایشی با نام «هملت» است که هر روز ساعت۱۹ و بهمدت ۷۰دقیقه روی صحنه میرود.
سهیل ساعی گفت: با بیان اینکه «فکر میکنم علیرغم شرایط سخت اجتماعیمان، اینجور متنها میتواند در زندگی ما و جامعه تئاتریمان تاثیر بگذارد» ادامه داد: این روزها که تئاتر ما به سمت کارهای گیشه و کارهای کمدی میرود با تکیه بر آثاری مانند «افرا»ی آقای بیضایی میتوانیم به سوی اصالت تئاتری که میشناختیم و پرداختن به هنر به خاطر هنر نه چیزهای دیگر، برگردیم.
اختر تاجیک معتقد است برخی عکاسان تئاتر چندان حرفهای نیستند چرا که بیشتر به دنبال هیاهو بوده و به ثبت عکسی میاندیشند که بیش از هر چیز دیگری در عرصه رسانه غوغا و هیاهو به راه بیندازد.
شهرام کرمی درباره استقلال عمل و گستره فعالیت دبیر هنری در آئیننامه جشنواره تئاتر فجر میگوید: اختیارات دبیر هنری، به مدیرعاملی میماند که قرار است مصوبات هیئت مدیره را اعمال کند ولی خودش مستقل است، تصمیم میگیرد و وارد جزئیات میشود اما نهایتا مصوبات کلی را هیئت مدیره تبیین و تائید میکند.
«تو مشغول مردنت بودی» عنوان نمایشی است که این روزها در سالن قشقایی تئاتر شهر روی صحنه میرود. اثری تجربی و متفاوت با جریان اصلی حاکم بر تئاتر. متن نمایش که توسط کامران شهلایی نوشته شده برنده جایزه بهترین نمایشنامه از سیوچهارمین جشنواره تئاتر فجر است و مژگان خالقی که بهعنوان بازیگر تجربه همکاری با کارگردانهای مطرحی چون ناصر حسینی مهر، محمد یعقوبی، داود دانشور، پیام لاریان و علی اکبر علیزاد را داشته کارگردان این نمایش است. او پیش از این نمایش، کارگردانی نمایشهایی چون بازی استریندبرگ، کلاغ و واگویههای گاه و بیگاه مردی را که بهخاطر نمیآوردم در کارنامه دارد. خالقی این نمایش را بر اساس آموزههای اجرایی کارگردان مطرح جهان، تادئوش کانتور خلق کرده است و به تازگی کتابی را نیز با عنوان «از کانتور تا کانتور» منتشر کرده که در آن علاوه بر شرح اندیشههای کانتور، مراحل تمرین و آماده شدن نمایش«تو مشغول مردنت بودی» را شرح داده است. درواقع این کتاب نوعی تمرین نگاری از نمایش «تومشغول مردنت بودی» است.
الگو گرفتن از یک متن، طرح و ایده اتفاقی است که در فضاهای مختلفی وجود دارد، این موضوع در ادبیات و نگارش داستانها، فیلمنامهها و نمایشنامهها نیز به شکل دیگری کاربرد دارد. شیوهای که آن را با عنوان آثار اقتباسی میشناسیم و قالبی که توانسته مخاطبان و طرفداران خود را در رشتههای گوناگون پیدا کند.
يك سال از تاسيس سالن نمايش «شانو» با مديريت قطبالدين صادقي گذشته است. اين هنرمند (البته مشابه بسياري ديگر) در مدت اخير دشواريهاي زيادي متحمل شده تا چراغ اين مجموعه فرهنگي روشن بماند. ولي اينطور به نظر ميرسد كه حفظ حيات مجموعهاي هنري آنهم تئاتري به ويژه در شرايط امروز، كاري بس دشوار است. به ويژه اگر قصد نداشته باشيد به مناسبات و معادلات جاري توليد، حول محور چهرهها و تبليغات بازار پسند تن دهيد. اظهارات صادقي درباره تجربه يك سال گذشته و اوضاع فعلي تئاتر را در ادامه ميخوانيد.
این روزها نمایش «شبیه رهایی ورای یک نفس» به نویسندگی سروناز زمانی و کارگردانی ساناز زمانی و بازی مهدی بوسلیک، جواد پولادی، سارا شاهرودیان، شهاب عباسیان، مریم نقیبی و صدای الهام شعبانی در «تئاتر باران» روی صحنه رفته است. چهارشنبه هفته گذشته به دیدن این نمایش نشستیم که یک درام رئالیستی اجتماعی است و به موضوع اهدای عضو میپردازد. نمایش «شبیه رهایی ورای یک نفس» پیش از این در جشنواره تئاتر شهر نیز برگزیده نمایشنامهنویسی و کارگردانی شده بود. برای شناخت بیشتر این نمایش سراغ ساناز زمانی رفته و با او گفتوگو کردهایم.
روزبه حسینی که سال 81 نمایش «عکس خانوادگی» محمود استادمحمد را در تئاتر پارس لالهزار روی صحنه برده، میگوید برای دیدن این تئاتر از همه هنرمندان دعوت کرد اما جز عده معدودی کسی نیامد چون هنرمندان حس میکردند «لالهزار جای بدی است و تئاتر پارس رفتن دور از شان ماست و نکند الان لباسمان به این در و دیوار بخورد چروک شود!»
ورژن قدیمیتر این نمایش را در جشنواره تئاتر تکنفره نیاوران، در سال 85 اجرا کردم. همچنین در سال 87 در جشنواره تئاتر فجر اجرا داشتم و پس از آن سال 88 اجرای عموم داشتیم.
چقدر سریال در تلویزیون ساخته میشود که هرکدام برای سه ماه پخش میشود اما با ریزش مخاطب مواجه است چون مخاطب فکر میکند این ترکیببندی، قصه دمدستی و کارگردانی و شکل اثر، به شعور او توهین میکند.