فیلم «پدر، مادر، خواهر، برادر» تازهترین اثر جیم جارموش، در جشنواره ونیز ۲۰۲۵ با استقبال منتقدان روبهرو شد. این درام سهگانه خانوادگی با بازی ستارگانی چون آدام درایور، کیت بلانشت، ویکی کریپس، تام ویتس و شارلوت رمپلینگ، روایتگر لحظههای طنزآمیز و در عین حال تلخ از روابط میان والدین و فرزندان است. جارموش با بهرهگیری از لحن مینیمالیستی و نگاه شاعرانهاش، پرترهای تازه از خانواده و فاصلههای پنهان میان نسلها ترسیم میکند.
فیلم «The Lost Bus» به کارگردانی پل گرینگراس، روایتی مستندگونه و دراماتیک از فاجعه آتشسوزی «Camp Fire» در سال ۲۰۱۸ است. این اثر با تمرکز بر شجاعت یک راننده اتوبوس با بازی درخشان متیو مککاناهی، تماشاچی را به دل بحران میبرد. با این حال، فیلم با وجود صحنههای پرهیجان، تنها بخش کوچکی از داستان واقعی را بازگو میکند و بسیاری از جنبههای کلیدی فاجعه را نادیده میگیرد.
فیلم «Fuze» به کارگردانی دیوید مکنزی و با بازی ستارگانی همچون آرون تیلور-جانسون و سم ورتینگتون، داستان کشف یک بمب جنگ جهانی دوم در لندن را روایت میکند. با وجود پتانسیل بالای ایده و حضور بازیگران مطرح، این فیلم با سقوط در دام کلیشهها، به تریلری تبدیل شده که نتوانسته انتظارات را برآورده کند و بیشتر شبیه به یک اثر تلویزیونی پرهزینه است.
فیلم مستند-داکیودرامای «صدای هند رجب» به کارگردانی کاثر بن هانیا، روایتی دردناک از آخرین لحظات زندگی هند رجب، کودک پنجساله فلسطینی در غزه را به تصویر میکشد. این فیلم با تمرکز بر صدای واقعی و لرزان هند که از طریق تماس با مرکز هلال احمر فلسطین برای کمک خواهی ثبت شده، فاجعهای انسانی و دردناک را روایت میکند که پرسشهایی جدی درباره اخلاق و شیوه بازآفرینی آن برمیانگیزد.
فیلم «Duse» به کارگردانی پیترو مارچلو، روایتی از سالهای پایانی زندگی الئونورا دوزه، ستاره برجسته تئاتر ایتالیا، است. والریا برونی تدسکی با اجرای قدرتمند خود، به این شخصیت تاریخی جان میبخشد و قلب فیلم را در اختیار میگیرد، اما روایت فیلم در پرداختن به دلایل شهرت این هنرمند بزرگ کوتاهی میکند.
فیلم «در دست دانته» به کارگردانی یولیان شنابل، یکی از متفاوتترین آثار جشنواره ونیز است که روایتی پرخطر و پرهیجان از یک سرقت هنری بزرگ را با فلسفه، عشق و خشونت گانگستری در هم میآمیزد. در این فیلم، اسکار آیزاک و جرارد باتلر در نقشهای اصلی به ایفای نقش پرداختهاند و فیلم در تلاش برای ترکیب ژانرهای مختلف، گاهی از کنترل خارج میشود.
لوکرسیا مارتل، فیلمساز برجسته آرژانتینی، با نخستین مستند خود با عنوان «نشانهها» (The Signs) وارد عرصه جدیدی از فعالیت هنریاش شده است. این فیلم که نخستین نمایش جهانی خود را در جشنواره ونیز تجربه کرد، روایتی خشمگینانه و صریح از قتل یک رهبر بومی در آرژانتین و تبعیضهای ریشهدار در این کشور است.
فیلم «اچ مثل شاهین» به کارگردانی فیلیپا لوثورپ و با بازی درخشان کلر فوی، اقتباسی سینمایی از خاطرات مشهور هلن مکدونالد است؛ اثری که سوگ فرزند برای پدر از دسترفته را در قالب رابطهای عجیب و عمیق با یک شاهین گشوده میکند.
فیلم تازه «گییرمو دل تورو» با عنوان «فرانکنشتاین» پس از سالها انتظار سرانجام بهنمایش درآمده است؛ اثری پُرخرج، پرزرقوبرق و سرشار از جزئیات بصری، اما در عین حال آشفته و سنگین که به انتظارات بالای طرفداران این فیلمساز مکزیکی پاسخ نمیدهد.
فیلم «هملت» به کارگردانی انیل کاریا و با بازی رض احمد، تلاش کرده تا شاهکار شکسپیر را در بستر لندن مدرن و یک شرکت بزرگ بازآفرینی کند. اما به باور منتقدان، این اقتباس بیجان و بیمنطق، حتی با وجود بازی پرقدرت و درخشان رض احمد، در انتقال عمق تراژدی اصلی ناکام مانده است.
فیلم «Tuner» ساخته «دنیل روهر» که کارگردان مستند «Navalny» است، نخستین اثر داستانی او به شمار میرود و با بازیهای درخشان «داستین هافمن» و «لئو وودال»، دنیای خاص و حرفهای یک تیونر پیانو را با لحنی خندهدار، دلنشین و عاطفی به تصویر میکشد.
فیلم «آمادگی» (Preparation) به کارگردانی لیو، یک داستان عاشقانه متفاوت را روایت میکند. این فیلم جرقه عشق میان «آیشه»، یک مهاجر اویغور بدون مدارک، و «اسکینر»، یک سرباز سابق با اختلال استرس پس از سانحه را به تصویر میکشد. این دو شخصیت که هر کدام با مشکلات خاص خود دست و پنجه نرم میکنند، در نیویورک با یکدیگر آشنا میشوند و پیوندی عمیق میانشان شکل میگیرد.
فیلم ترسناک و خلاقانه «The Holy Boy» ساخته «پائولو استریپولی» با فضایی وهمانگیز و هوشمندانه، خطرات سرکوب غم و اندوه را در یک روستای رازآلود ایتالیا بررسی میکند؛ جایی که هیچکس به ظاهر هیچ دردی ندارد.
مستند سهساعته «Highway 99: A Double Album» به کارگردانی «ایتن هاوک» ادای دینی عمیق به خواننده و ترانهسرای فقید موسیقی کانتری «مرل هیگارد» است. این فیلم با ترکیبی از آرشیوهای صوتی و تصویری، روایتهای شخصی و اجرای ستارههای معاصر موسیقی «آمریکانا»، تصویری تازه و انسانی از «مرل هیگارد» ارائه میدهد.
فیلم مستند «Broken English» ساخته «Iain Forsyth» و «Jane Pollard» با ترکیبی از روایتهای مستند و عناصر داستانی، تصویری متفاوت و پرشور از زندگی و صدای «Marianne Faithfull» ارائه میدهد. هرچند بخشهای ساختگی فیلم گاه اضافی به نظر میرسند، اما مصاحبهها و اجراهای موسیقی این خواننده افسانهای نفسگیر و ماندگار هستند.
فیلم مستند «زیر ابرها» تازهترین اثر «جیانفرانکو روزی»، مستندساز تحسینشده ایتالیایی است که در جشنواره ونیز رونمایی شد. این فیلم سه سال تصویربرداری در ناپل و اطراف آتشفشان وزوو را در بر میگیرد و زندگی مدرن مردم را در همزیستی با میراثی باستانی و تهدیدی همیشگی به تصویر میکشد.
فیلم «Relay» به کارگردانی «David Mackenzie» و با بازی درخشان «Riz Ahmed»، یک تریلر پرتعلیق و کلاسیک است که یادآور بهترین آثار دهه ۷۰ میلادی مانند «The Parallax View» و «Three Days of the Condor» است. این فیلم با فضاسازی نفسگیر، شخصیتپردازی دقیق و بازیهای قدرتمند، نشان میدهد که هنوز هم سینما میتواند تماشاگر را با یک داستان محکم و دلهرهآور میخکوب کند.
فیلم Night Always Comes محصول نتفلیکس، با بازی ونسا کربی، داستان یک زن جوان را روایت میکند که در شهری پر از مشکلات اقتصادی و اجتماعی، تلاش میکند آیندهای برای خود و خانوادهاش بسازد. این نوآر مدرن تاریک، اقتباسی از رمان ویلای ولاتین، با تمرکز بر شخصیت اصلی و جدالهای درونی او، مخاطب را با خود همراه میکند.
فیلم سهساعته «Dry Leaf» ساخته الکساندر کوبردزه، تجربهای بصری و شاعرانه است که با استفاده از یک گوشی قدیمی «Sony Ericsson» ساخته شده و واقعیت و خاطره را در سفری عجیب میان زمینهای فوتبال روستایی گرجستان درهم میآمیزد.
هشت سال پس از نمایش «Canto Uno»، کارگردان بحثبرانگیز عبدللطیف کشیش، سومین و احتمالاً آخرین قسمت سهگانه عاشقانه خود را با فیلم «Mektoub, My Love: Canto Due» در جشنواره لوکارنو به نمایش گذاشت؛ اثری کوتاهتر، پراتفاقتر و سرگرمکنندهتر از قسمتهای پیشین که پس از سالها بلاتکلیفی در مرحله پستولید به اکران رسید.
فیلم «Cielo» ساخته «آلبرتو سکیاما»، روایتی فانتزی، بیپروا و بهشکلی غافلگیرکننده دلنشین از دختری کوچک است که جسد مادرش را در جستوجوی بهشت، با خود از صحراهای خشک تا کوههای مرتفع بولیوی میکشد. ترکیبی از واقعگرایی جادویی، طنز تلخ و ایمان کودکانه، این فیلم را به بهترین و پختهترین اثر کارنامه کارگردانش تبدیل کرده است.