حضور این افراد هنگامی بحثبرانگیز میشود که بسیاری از اهالی تئاتر حذف و کنار گذاشته شدهاند، همچنین بسیاری از دانشجویان و مشتاقان بازیگری با اینکه دورههای لازم را برای بودن در صحنه گذراندهاند، بنا به دلایل غیرتئاتری مجبورند به شغلی دیگر روی بیاورند.
نمایشنامههای ناتج چنان طیف موضوع گستردهای دارند که خودش آثارش را «شیزوفرنیک» توصیف میکند. «با این همه، این نمایشنامهها نقاط اشتراکی دارند که مثل نواری باریک آنها را به هم متصل میکند؛ همگی بر پایه تحقیق نوشته شدهاند و درباره نیمه تاریک جامعهاند. آدمهایی که دیده نمیشوند.»
برخی از روزنامهنگاران و روابطعمومیها که در سالنهای خصوصی کار میکنند در زمینه نوشتن نقد و گزارشهای انتقادی نیز فعالیت میکنند که قطعا محافظهکارند و بیشتر در حال تبلیغ آثار روی صحنه.
تصمیمگیرانی که برای باربا و گروه آرامش و امنیت پدید آوردند، آنها را از نروژ به اقامت دایم در دانمارک دعوت کردند تا طی نیم قرن، نهال کمپانی تئاتر «اودین» و ایده «تئاتر مردمشناختی» را به درخت تنومندی بدل سازند که هرساله میتواند هنرجویان و دانشجویان و محققان بسیاری را از سراسر اروپا به شهر هولستبروی دانمارک فرابخواند و حضورش در هر جشنوارهای مایه اعتبار و آبرو باشد.
بخش پایانی پیام مدیرکل به بهانه فرارسیدنِ هفتم فروردین، روز ملی هنرهای نمایشی بوی دستورالعمل دیکتهشده میدهد. «شایسته است که پیامآورانِ صحنه نیز در سراسر دنیا، در جهتدهی به هنر خویش و نگاه دقیق به آورده خود بر صحنه هم، چنین باشند و از رنج انسان معاصر بگویند... .» آیا شورای نظارت اجازه میدهد تئاتر از رنج انسان معاصر بگوید؟
حمید مرادویسی، دبیر پانزدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر دانشگاهی ایران، در یادداشتی به وقایع اخیر این رویداد واکنش نشان داد.
داشتنِ لهجه و شیرینیهای گفتاری، نهتنها بد نیست، که بسیار هم زیباست. اما در بازیگری، همین لهجهی شیرین میشود محدودیت.
یکی از ویژگیهای مهم تئاتر مستند، تحلیل و تفسیر اتفاقات تاریخی است. توجه داشته باشید که تاریخ انتقادی همان تاریخ اکنون است. مولفان اگر به تاریخ اکنون و مناسبات اجتماعی روز توجه نکنند، کاری بیهوده و فرمالیستی اجرا خواهند کرد که هیچ تأثیری روی مخاطبان نخواهد گذاشت؛ حتی اگر گذشته به تصویر در میآید باید وابسته به زندگی روزمره امروز باشد.
سید محمد طباطبائی حسینی، دبیر اسبق مجمع تئاتر دانشجویان کشور و دبیر ششمین جشنواره تئاتر دانشگاهی، در پی انتصاب رحمت امینی به عنوان دبیر علمی بیست و چهارمین جشنواره تئاتر دانشگاهی، این انتصاب را یک انحراف دانست و درباره آن یادداشتی نوشت.
اگر این بسته معیشتی با مواد غذایی تاریخ مصرف گذشته را یک بخش از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یا هر ارگان و نهاد دولتی برای هنرمندان تئاتر ارسال میکرد چه واکنشی داشتید؟ بیانیه یا اطلاعیه اعتراضی خود را چگونه و با چه لحن و استفاده از چه کلمهها و جملههایی تنظیم و منتشر میکردید؟ آیا حالا اشکالی ندارد همان بیانیه را خطاب به خودتان تنظیم کنید؟
سید حسین رسولی: سه نمایش «بهرام بیضایی» در آمریکا، «امیررضا کوهستانی» در آلمان و «علی شمس» در ایران را مهمترین رویدادهای تئاتری در سال ۱۴۰۰ میدانم.
چیزی به آغاز فروردین و سال جدید باقی نمانده و تا این لحظه فراخوان برگزاری جشنواره منتشر نشده است.
دولت جدید حاضر است از شخصیتهای فاقد سابقه مدیریتی استفاده کند؛ اما کاری به کار مردان دولتهای گذشته نداشته باشد. از همین روست که کاظم نظری انتخاب مناسبی از سوی دولت سیزدهم به حساب میآید؛ اما آیا کاظم نظری، که نامش پس از جشنواره تئاتر فجر از سبد دولت سیزدهم بیرون آمده، میتواند کشتی به گلنشسته تئاتر را راهاندازی کند؟
بیایید دانشمند مسئول خود باشیم، به روز باشیم، و همپای جوانان نیکاندیش و تلاشگر و هنرمند کشورمان گام برداریم. اگر خدایناکرده در ذهن شما رقص، شما را به یاد جمیله و فروزان و آن سالها و از این قبیل میاندازد، باید با دانستگی آن را برطرف کنید، زیر رقص مدرن فرمی برای بیان فکرها و عواطف پاک انسانی و اخلاقی به دیگران است و در پی آن است که زبانی جهانی برای پیوند میان انسانها و برای تبادل فرهنگی بیابد.
روند «تئاتر خصوصی» در اکثر اوقات دستاورد ویژهای برای تئاتر ایران به همراه نداشته غیر از بالا رفتن بهای بلیت تئاتر و پایین آمدن سطح کیفی آثار؛ روندی که همچنان ادامه دارد.
قدرت بازیگری «طهمورث» را بیشتر در تئاترها میشود به یاد آورد که خانه اول و اصلی او نیز به حساب میآید و از دهه چهل و پس از تجربیاتی که با زندهیادان «نصیریان»، «انتظامی» و خصوصا «داود رشیدی» کسب میکند و نیز دورهای که با «پیتر بروک» میگذراند، تئاتر را به صورتی جدی ادامه میدهد.
آیا واریتههای شبانه تهران تئاتر به حساب میآیند؟ آیا میشود با نگاهی فوتوریستی به ماجرا نگاه کرد؟ آیا هواداری فوتوریستها از موسولینی و میلشان به سرگرمی، تفسیری برای مطالعهکننده واریته ایرانی دارد؟ هرچه هست، واریته دست کم گرفته میشود.
«قانون این است که تمام آثاری که مجوز اجرا گرفته و روی صحنه رفتهاند، برای اجرای مجدد در سالنی دیگر باید مجوز مجدد بگیرد. جشنواره هم از این قضیه مستثنی نیست.» معنی گفته این است که تمام نمایشهای حاضر در جشنواره تئاتر فجر بهرغم آنکه پیش از این در سالنهای سطح کشور بهصورت عمومی روی صحنه رفتهاند، یعنی مجوز داشتهاند، برای حضور در جشنواره باید مجوز روی مجوز بگذارند! یعنی دو بار بازبینی با نگاه ممیزی.
تحقق و پذیرش یک اثر هنری در به اشتراک گذاشتن مخاطبینش با یک اثر هنری ست که یک اثر هنری را تنها یک هنرمند به سرانجام نمی رساند، چه بسا تماشاگر در پایان خود به هنرمندی تبدیل می گردد و تنها چیزی که میان هنرمند و مخاطبینش مشترک است، همانا اثر هنری است.
هنگامی كه نام ما روی یك پژوهش علمی یا تخصصی در زمینه علم پزشكی حك میشود آن اثر جدی گرفته نخواهد شد. اما هنگامی كه نام یك پژوهشگر، متخصص یا جراح سرشناس روی آن پژوهش نقش میبندد اثر مورد توجه و استقبال قابل تاملی قرار میگیرد.
کارگاه همان چیزی است که شاید امروز با عبارت «از ایده تا اجرا» تبلیغ و ترویج میشود؛ اما چرا هیچیک از این دارندگان برچسب «از ایده تا اجرا» موفق به تبدیل شدن به کارگاه نمایش نمیشوند؟ آیا خجسته کیا یا شهرو خردمند در آن روزگار صاحب توانایی خارقالعاده بودند که امروز مدرسان این کارگاهها از آن بری هستند؟ یا آنکه هنرجویان این کارگاه مشهور از انگیزهها و تواناییهایی بهرهمند بودند که نسل جدید از آن تهی شدهاند؟