دولتهای مختلف در طول سالها کمترین توجه و حمایت را نسبت به تئاتر و هنرمندان آن داشته و دارند به گونهای که اکثر خانواده تئاتر به این باور رسیدهاند که مسئولان این هنر را نمیخواهند.
چند سال اخیر را میتوان روزگار به کما رفتن فرهنگ، هنر و اندیشه ایران دانست. تراکم بحرانهایی که از ۱۳۹۸ به اینسو در جامعه جمع شده بود، همه ساحات فرهنگ را در شوک فرو برده بود. انتخاب رئیسجمهور فقید و بعدتر اعتراضات سال ۱۴۰۱ بخش زیادی از عاملان فرهنگ را نه با این پرسش که چه کنند، بلکه با این مسئله مواجه کرد که اساساً باید کاری کنند یا نه و همین یک دوراهی همیشگی در تاریخ ما بهوجود آورد؛ دوراهیای که تهش هرچه باشد، هرگز بهبود وضعیت فرهنگ و اندیشه نبوده است.
وقتی این چهرهها تصمیم میگیرند به عنوان یک عنصر مالی خود را به بدنه تئاتر نوجوی کشور تحمیل کنند تا بهانهای برای فروش بیشتر باشد، چندین مشکل دیگر به وجود میآید که باید درباره آن حرف زد.
حالوهوای این روزهای تئاتر رسمی، دستکم در تهران، با تئاتری که برای اجرا مسیر اخذ مجوز از ادارهکل هنرهای نمایشی را طی نمیکند، متفاوت است.
حضور بلاگرها یا به زبان خودمانیتر شاخهای اینستاگرامی در فضای تئاتر این روزها در قالب نمایشنامهخوانی «آدمخوارها» داد خیلیها را درآورده و از مخاطبان جدی این هنر گرفته تا بازیگران معروف را به واکنش در رابطه با این مساله واداشته است. حضور شاخهای مجازی و اثرپذیری فضای هنرهای نمایشی از اینفلوئنسرها در یکی، دوسال اخیر شدت بیشتری گرفته است.
به گفته گودرزی «گردش مالی در حوزه تئاتر بسیار پایین است و امکانات ناچیز و فرسوده». او میگوید: «نگاه دولت نسبت به تئاتر واقعی نیست. در چنین وضعیتی اصلا شرایطی برای خانه تئاتر به عنوان یک نهاد تاثیرگذار به وجود نیامده است. با لایحههایی که دولت به مجلس ارایه کرد، هرگز فرصتی به وجود نیامد تا خانه تئاتر به نهادی متشکل و مستقل بدل شود. با مستقل شدن خانه تئاتر زمینهای برای فعالیت آن در سطح کشور به وجود میآید. متاسفانه در بیشتر مناسبهای تئاتری خانه تئاتر سهمی در تصمیمگیری و برنامهریزیها ندارد.
معاون هنری وزیر ارشاد این اواخر با حضور در یک نشست ظاهرا دیالوگمحور، علاوه بر کنایههای سیاسی و جاسوس خواندن بعضی هنرمندان تئاتر گفته بود «اگر سانسور را برداریم، یک «پهلوان اکبر میمیرد» نوشته میشود؟» یعنی در ذهن غیرتئاتری مدیر این پیشفرض وجود داشت که در چهاردهه اخیر دیگر نمایشنامهای مانند «پهلوان اکبر میمیرد» و نمایشنامه نویسی مانند «بهرام بیضایی» شکل نگرفته است.
برای سالندار دولتی و غیردولتی فروش است که اهمیت دارد و کسب درآمد. رسانههای دولتی هم گواهی میدهند مهم نیست افرادی که چه در عرصهی نمایشنامه نویسی و چه در زمینه زیباییشناسی صحنه و کارگردانی، تئاتر ایران را یک گام به جلو راندهاند امروز غایب صحنه باشند، مهم پر شدن سالنها است به هر قیمت: «کیومرث مرادی بعد از مدتها با نمایش «تنهایی و تنهایی وطنهایی» روی صحنه برگشته؛ نمایشی به نویسندگی سجاد افشاریان که خودش هم به عنوان بازیگر روی صحنه حضور دارد. به نظر میرسد نام و حضور افشاریان در میان کست یک نمایش حالا تضمینی برای فروش شده است.
این فروش میلیاردی اگرچه در سینمای ایران عددی معمولی به نظر میرسد اما برای اقتصاد همواره در آستانهی ورشکستگی تئاتر ایران چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی اعدادی غیرمعمول است. آن هم در شرایطی که درآمد ماهانهی بسیاری از هنرمندان تئاتر در ایران - بهخصوص آنان که در سینما و تلویزیون نیستند و کارشان فقط تئاتر است؛ چه بازیگر و کارگردان باشند، چه نمایشنامهنویس یا عواملی که در پشت صحنه مشغول کارند- بهطورمتوسط در طول سال از حداقل دستمزد کارگران -به عنوان قشری با دستمزدهای حداقلی- هم کمتر است.
ریزش در میان اجراکنندگان تئاتر و رویش نیروهایی که برخیشان به فرمان، روی صحنه آمدند بسیاری از اهالی پشتصحنه تئاتر را به صرافت ترک صحنه انداخت و در کنار آن جوانانی که هنوز مناسبات اجرایی حرفهای را نیاموخته بودند، پیشنهادی پیش روی این هنرمندان گذاشتند که دلزدهشان کرد. ریزش تماشاگران تئاتر هم که مستقیماً بر گیشه و بهتبعآن دستمزد این هنرمندان که همواره اولین کسانیاند که حق و حقوقشان با کسورات مواجه میشود، تاثیرگذار بود تا درنهایت گسستی ایجاد شود که اگرچه ناخوشایند اما بهظاهر اجتنابناپذیر است.
هنر تئاتر و مظلومیت، در ایران نسبتی وثیق دارند. تئاتر نه از رسانه سینما و موسیقی برخوردار است و نه گردش مالی اقتصاد آن بهپای دو هنر مزبور میرسد. مصائب صدور مجوز در تئاتر هم، سر دراز دارد. مثلا هفته پیش، کارگردان تئاترِ «657» از مشکلات مسیر اخذ مجوز گفت که فارغ از این مورد، مهمترین تنگناها و صعوبت کار تئاتر را مرور میکنیم.
شهرام گیل آبادی رئیس انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران طی نامهای خطاب به روسای جمهور و مجلس شورای اسلامی از هنرمندان و شرایط حاد اجتماعی، معیشتی صنفی و تولید تئاتر ایران نوشت.
در سالی که در پایانش هستیم، خانواده تئاتر شرایط عجیبی را تجربه کردند. آنها قرار بود بعد از دو سال کرونا کار کنند و نمایش روی صحنه ببرند و مخاطب داشته باشند، اما اتفاقاتی افتاد آنها باز هم خانهنشین شدند.
در گفتگو با یکی از سالندارانی که نخواست نامش افشا شود عیان میشود اداره کل هنرهای نمایشی به بهانههای مختلف از دادن هر گونه مجوز برای نمایشهای آینده ممانعت میکند. حتی شایعه بر آن است که مدیرکل هنرهای نمایشی نیز این روزها به دفترش نمیرود و اختلافات در معاونت هنری بر سر چگونگی مدیریت تئاتر به اوج خود رسیده است
تئاتر زیستن با دغدغهها است. بیان هنرمندانه دردها، تجربههای مشترک بشری و گفتن از آرزوهای انسان هاست اما در شرایطی که این هنر فاخر خود اسیر صدها گیر و گرفتاری است، ماندن و از دغدغهها و دردها گفتن هنری انسانی است
گروههای تئاتری بدون حمایت دولت نمیتوانند سرپا بایستند ولی الان به نظر میرسد هم گروههای تئاتری و هم سالنها به حال خود رها شدهاند. بعضی سالنها که در دوران کرونا ورشکست و تعطیل شدند. دولت نباید اجازه دهد اینها ورشکست شوند، به این ترتیب میتواند قوانین نظارتی هم وضع کند و اجازه ندهد سالنداران هر قیمتی دلشان خواست روی بلیت نمایشها بگذارند. مگر در سینما روی قیمت بلیت نظارت نیست؟ یا موزهها و غیره.
بهروز غریبپور به بهانه اجرای اپرای «عاشورا» از مشکلاتی میگوید که در طول این سالها با آنها مواجه بوده، مشکلاتی که بخش عمدهای از آنها به نگاه مدیران به تئاتر و تئاتر عروسکی و رفتن او به سمت موضوعاتی همچون واقعه عاشورا برمیگردد.
سه گروه نمایشی که مشغول اجرای نمایشهایشان در تماشاخانه سیمرغ بودند، دیروز، جمعه ۱۴ مرداد ماه، ساعتی پیش از اجرا و در وضعیتی که تماشاگران برای دیدن آثارشان به سالن مراجعه کرده بودند، با ممانعت سالن برای اجرای کارهایشان رو به رو شدند.
نمایش «مرثیهای بر قتل ژولیوس سزار و چند مرغ از سیمرغ» طبق برنامه قبلی و اقدامات لازم صدور مجوز، قرار اجرای عموم در سالن اصلی تئاترشهر، برای نوبت مردادماه داشت؛ اما چند روز پیش از اجرا، ناگهان نمایش «شکوفه های گیلاس» کار محمد مساوات که به تازگی دوره یک ماهه خود را در خرداد سال جاری، در سالن استاد سمندریان تماشاخانه ایرانشهر پشت سر گذاشته، برای اجرای مرداد از سوی مجموعه تئاترشهر اعلام و نمایش گروه «آماتور» ملغی شد.
اصغر دشتی: از سال 88 به بعد دولت وقت، یک بدبینی محض نسبت به جامعه روشنفکری پیدا میکند که کمکم در سیاستگذاری دولت هم ریشه میدواند و شورای ساخت که موظف بود بر اساس قرارداد تیپ به تئاترها بودجه بدهد، تبدیل به «شورای حمایت» میشود. تفاوت شورای ساخت و حمایت در چه بود؟ «... میگفت براساس چیزی که خواندم حاضرم از این نمایش اینقدر حمایت کنم و از نمایش دیگر آنقدر. بعضی کارها را هم اصلا حمایت نمیکرد و فقط سالن میداد. به بعضی کارها حتی سالن هم نمیداد.»
در جای خالی بانک اطلاعات حرفهای، منابع انسانی هنرمندان تحصیلکرده، نخبه و باتجربه و منابع مالی قطرهچکانی تئاتر برای همه علاقهمندان یا شاغلان غیرواقعی تئاتر هزینه میشود تا همچنان شعارهای زیبای یارانه به سود فقرا و تئاتر برای همه در بیلبوردها و بیلانهای مدیران حزبی هر دولتی رخنمایی کند و هر روز هنرمند تئاتر رو به سقوط و فراموشی برود تا هنر دولتی جایگزین هنر مستقل شود.
بررسی تاریخ فرهنگ و هنر ما هم نشان میدهد کمتر اتفاق افتاده هنرمندان امکان تنفس در هوای آزاد را تجربه کرده باشند اما هرگاه همین سعه صدر حداقلی افزایش یافته، آثار درخشانی خلق شده و فرهنگ و هنر گام بلندی رو به پیش برداشته است.
هر نوع توبیخ غیرتئاتری و غیرهنری به تئاتر ضربه میزند. همه ما چارچوبهای فرهنگی را به خوبی میشناسیم و نیازی نداریم کسی به ما بگوید چه کنیم یا نکنیم. متاسفانه چون این افراد - ممیزها - به زبان تئاتر و تکنیک و ارزشهای زیباشناسی تئاتر مسلط نیستند، دستور حذف میدهند. هرچه که متوجه نشوند، دستور حذفش را صادر میکنند. من اگر از یک شخصیت خارجی هم دفاع کنم به من میگویند ترویج فرهنگ غربی کردهای، اگر وضعیت داخلی را نقد کنم هم میگویند سیاهنمایی است.
محمدرضا مالکی که این روزها نمایش «شکلات فرنگی» را در کانون پرورش فکری اجرا میکند، با انتقاد از قیمت پایین بلیت تئاتر در این مرکز هنری میگوید: قیمت بلیت تئاتر در کانون بیست هزارتومان است. یعنی اگر پنج ۵ تماشاگر بلیت بخرند، تازه میشود با آن پول یک همبرگر خرید، آن هم بدون نوشابه!
کشاورزان اهل جنوب میدانند که تفاوت هست میان کاشتن هسته خرما در خاک به شکل افقی یا عمودی؛ آنها باخبرند که نتیجه هر دو در نهایت میشود درخت زیبای نخل ولی با یک تفاوت مهم، یکی محصول میدهد و دیگری خیر! حال باید دید آقایانی که دوستانشان یک دهه قبل هسته خصوصیسازی تئاتر را کج در خاک فرو کردهاند برای کاهش بیعدالتی فرهنگی و کمبود زیرساخت چه راهحلی دارند.
نمونههای مورد اشاره در این گزارش تنها چند نمونه از فهرست بلندبالای توقیف آثار نمایشی است که پیشبینی میشود ظرف روزها و هفتههای آینده از راه خواهد رسید. عملکرد مدیرکل هنرهای نمایشی در همین چهار ماهه نخست، نوید سالی نکو داده که از بهارش پیداست. به این اعتبار اداره کل هنرهای نمایشی دولت سیزدهم را میتوان رکورددار و صاحب سبک در انواع توقیف دانست. عملکردی سراسر متناقض با کلیدواژه «عدالت فرهنگی» جاری در شعار دولتمردان.
تئاتر ایران سال ۱۴۰۱ را با تغییر در بدنه معاونت هنری وزارت ارشاد آغاز کرد و انتظار میرفت شرایط برای تئاتر ایران در دولت جدید بهبود پیدا کند اما اتفاقات به گونهای دیگر رقم خورده است.
دولت در حوزه تئاتر بیبرنامه و مستأصل و سردرگم است و هیچ ایده ویژهای ندارد؛ اما بازار بدون توجه از رویدادهای درونسازمانی کار خودش را میکند. بازار ژانر مناسب این روزها را هم خوب دریافته است.
سرپرست گروه تئاتر «تی تووک» که این روزها نمایش «هملت پشت کوهی» را در شهر بندرعباس روی صحنه دارد از نبود توجه مسئولان و کمبود امکانات سختافزاری تئاتر در استان هرمزگان، انتقاد کرد.
رئیس انجمن هنرهای نمایشی استان قزوین گفت: تئاتر قزوین اصلاً وضعیت مساعدی ندارد و این هنر بهخوبی در جامعه شناخته نشده؛ اگر تعداد جمعیت مردم قزوین را تقسیم کنید به تعداد صندلیهای سالنهای تئاتر یا تماشاخانههایی که در شهر قزوین وجود دارد میبینید که بین مخاطب و تئاتر فاصله است و چقدر تئاتر مظلوم است و هیچ عزم راسخی وجود ندارد که این فاصله را در این سالها کمتر کند.
هدایت هاشمی بازیگر تئاتر میگوید، وقتی جامعه تئاتری از ابتداییترین حقوق خود بیبهره است، دیگر از کدام مطالبه سخن بگوییم؟!
حسین کیانی با بیان اینکه اجرای نمایش «پروین» در سال جاری منتفی است، ابراز امیدواری میکند که مدیران جدید فرهنگی برای ساختن آمده باشند نه تقابل و تنازع .
در دو روز گذشته واکنشهای زیادی به حذف رشته هنرهای نمایشی برای وردیهای جدید هنرستان سوره نشان داده شده و اگرچه دائمی بودن این اتفاق تکذیب و فقط منوط به یک سال شده است، اما تصمیم گیریهایی از این دست، موقتی بودن این اتفاق را برای خیلیها غیرقابل باور کرده و آنچه در هنرستان سوره رخ داده را آغاز یک اتفاق ناخوشایند تئاتری در تاریخ کشور میدانند.
ساختار اداری ما پاسخگوی نیاز امروز نیست و وزارت ارشاد مبتنی بر وضعیت سی سال قبل عمل میكند. بنابراین در صورت ادامه روند فعلی نمیتوان مشكلات تئاتر را برطرف کرد.
تعدادی از هنرمندان و چهرههای شناخته شده تئاتر ایران در مطالبه از وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولت سیزدهم خواستار برنامهریزی برای تعریف شغلی تئاتر و امنیت شغلی تئاتریها شدند.
مهدی پاشایی با اشاره به شرایط نامناسب تئاتر در دوران کرونا از ورود افراد کم تجربه و کم دانش به فضای حرفهای تئاتر گلایه کرد.
تئاتر ایران این روزها در حالی که کرونا جولان می دهد، وضعیت "شهر هرت" را پیدا کرده است.
حالا دیگر تعطیلی و بازگشایی تئاتر در دوران کرونا به قصهای تکراری تبدیل شده که به سادگی نمیتوان درباره آن قضاوت کرد و این چنین است که به فاصله اندکی بعد از تازهترین تعطیلی تئاتر که از شنبه هفته سپری شده آغاز شده است، سالنهای خصوصی تصمیم گرفتهاند فعالیت خود را از روز یکشنبه ۲۰ تیر ماه از سر بگیرند ولی مجموعههای دولتی تا لحظه انتشار این گزارش، همچنان تعطیل هستند.
مهتاب نصیرپور با ابراز تاسف از کمتوجهی به مقوله فرهنگ و هنر میگوید تا وقتی مطالبه و درخواستی از جانب جامعه هنری مطرح نشود، مدیران هم فکر میکنند مشکلی نیست و همه چیز امن و امان است.
شهر تهران وارد شرایط قرمز کرونایی شده و تنها حوزه تئاتر به عنوان یکی از مشاغل گروه ۲ ستاد ملی مقابله با کرونا تعطیل است و باقی مشاغل همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند.
علیرضا معروفی با اشاره به اینکه در نمایش «تنها» شکنجه ۸ رزمنده را در یک سلول یک در یک متر مربع به نمایش میگذارد، عنوان کرد در این اجرا به واسطه اثری با موضوع جنگ حرفی انسانی مطرح میشود.
شاهین چگینی با بیان اینکه مدیرکل هنرهای نمایشی نسبت به تعطیلی تئاتر بیتفاوتست او را شایسته مدیریت در این شرایط بحرانی ندانست.
دبیر اسبق مجمع تئاتر دانشگاهیان کشور و جشنواره تئاتر دانشگاهی نوشتاری را با عنوان «تئاتر بدون تماشاگر» منتشر کرد.
حمیدرضا نعیمی با گلایه از وضعیت تئاتر در یک سال و نیم گذشته و بیتوجهی دولت به مقوله فرهنگ و هنر، عنوان کرد فعلا تصمیم گرفته به تئاتر فکر نکند و به دنبال شغلی دیگر باشد.
اشکان خطیبی از اجحافی بزرگ سخن میگوید که این روزها در حق یکسری از جوانان تئاتری انجام میشود.
کانون کارگردانان خانه تئاتر در واکنش به شرایط اسفناک و بحرانی تئاتر ایران خطاب به تاریخ، سیاست مداران و مسئولین کشور بیاینه ایی منتشر کرد.
فراهم کردن شرایط مناسب برای تولید تلهتئاتر و تئاترآنلاین از جمله امکاناتی بود که دولت در زمان کرونا میتوانست روی آن تمرکز کند اما تنها شاهد فعالیتهای جسته و گریخته در این زمینه بودیم.
شکرخدا گودرزی که قصد داشت ۵ نمایشنامه اجرا شدهاش (بهرام چوبینه، سیاووش، رستم و اسفندیار، خواجه نظام الملک و سهروردی) را در لرستان با هنرمندان لرستانی نمایشنامهخوانی کند، به دلیل مهیا نشدن شرایط لازم برای این کار، در نامهای به مدیرکل هنرهای نمایشی از تئاتر کنارهگیری کرد.
دومین مناظره نامزدهای سیزدهمین دوره از انتخابات ریاست جمهوری که قرار بود با تمرکز بر موضوعات فرهنگی و اجتماعی پخش شود، با حداقل اشاره ها به این موضوعات و بدون ارائه برنامهای برای آینده و راهکاری برای حل مشکلات حوزه فرهنگ و هنر، آب پاکی را روی دستان هنرمندان ریخت.
وزیر فرهنگ در واکنش به مناظرههای انتخاباتی نوشت: فرهنگ و هنر بخش مغفول مناظرات بود، حتی در دومین مناظره با عنوان فرهنگی و اجتماعی.از کدام برنامه سخن میگوییم.