نمایش «هزار شلاق» اگر به درستی دیده شود، الگوی راهگشایی برای آیندۀ نوین و مدرن نمایش ایرانی عرضه میکند، به همۀ علاقهمندان فرهنگ و هنر ایرانی، بویژه دانشجویان و هنرآموزان فرهیختۀ تئاتر ایران دیدن این نمایش را توصیه میکنم.
چرا باید کسی خم به ابرو بیاورد؟ اتفاق خاصی نیفتاده، فقط یک بازیگر تئاتر درگذشته است، یک غریب همیشگی.
مهرداد کوروشنیا نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر به تحلیل نمایش «بالاخره این زندگی مال کیه» به کارگردانی اشکان خیلنژاد که این روزها در سالن ناظرزاده کرمانی تماشاخانه ایرانشهر اجرای عمومی میشود، پرداخت.
اشکان تفنگسازان: نگرشم را از قضاوتهای مغرضانه بعضی ازدوستان دور ساختم و فقط در این میدان مقدس حضور یافتم تا عرضه کنم آنچه را که تا این زمان از هنر تئاتر فرا گرفته بودم.هنری که حالم را خوب میکند.
17 یا شاید هم 18سال پیش، به بهانه فرازوفرودهای بازیگری در سینمای ایران گفتوگویی با چندبازیگر ازجمله علی نصیریان داشتم. آقای نصیریان در صحبتهایش به نکتهای اشاره کرد که طی این سالها بارها به بهانههای مختلف مرورش کرده ام. نقل به مضمون میکنم؛
فرهاد مهندسپور برای نمایش«قصر» که این روزها به عنوان اثری دانشجویی روی صحنه است، یادداشتی نوشت.
دوران کودکی، بهترین زمان برای شروع آموزش است، به خصوص هنر، از خط گرفته تا سینما. برای داشتن آیندهای روشن در هنر کشور، هنر و تکنیکهای آن را مطابق استعداد و تواناییها باید از سنین پایین به کودکان آموخت.
تئاتر، هنری است ریشه دار و کهن که از دیرباز مردم، از سران حکومت گرفته تا اهل کوچه بازار به آن علاقه مند بوده، هستند و خواهند بود. تئاتر را هرگز نمی توان با سینما و تلویزیون مقایسه کرد، زیرا تئاتر هنری است زنده و پویا که رو در رو با مردم اجرا شده و هنرمندان و تماشاچیان نفس به نفس هم دارند. هر شهر و دیاری نمایش مخصوص خود را داشته که اکنون نیز آثار آن در گوشه و کنار جهان باقی است. هنر تئاتر مانند دیگر هنرها، مختص مرکزنشینان نیست، بلکه در سراسرشهرها و روستاهای جهان پهناور گسترده است.
یک نویسنده تئاتر گفت: شبه هنرمندان مدعی اپوزیسیون با بهرهگیری از امکانات سیستم و تریبونهای رسمی سعی در حذف هنرمندان واقعی دارند و این درست است که در ساختاری مدرن عمل میکنند، اما شخصیت مخالف توسعه و مدرنیته را دارند.
چندين سال است بيمارياي همچون خوره اما به آرامي، جان تئاتر ما را نشانه رفته و كمكم نشانههاي دگرديسي تئاتر ما در حال خودنمايي و جلوگر شدن است. اين دگرديسي را ميتوان «تئاتر كشور مساوي تئاتر لاله زار» نام نهاد.
علیرضا مهران، کارگردان و بازیگر تئاتر در مطلبی کوتاه نوشته است درد و دل تمام هنرمندان تئاتر یکی است، میخواهند راحت کار کنند، اجرا بروند و حقشان را بیمنت بگیرند. اما متاسفانه این روزها اکثر اهالی تئاتر معتقد هستند که: «دریغ از پارسال».
کرمی از نمایشنامهنویسان تئاتر،معتقد است یکی از مشکلات جدی در عرصه فرهنگ و هنر این است که آدمهای آن -منظور متولیان و مسئولان است که باید برای آن کاری کنند- رهگذر هستند.
رویا افشار بازیگر عرصه تئاتر معتقد است که جوانان تئاتری، خلاف جوانان در حوزه های دیگر، بنیه اندیشه شان، شگفت آور است.
سید جواد روشن دانش آموخته تئاتر که چند سال پیش دبیری جشنواره تئاتر دانشگاهی را بر عهده داشت،یادداشتی را درباره وضعیت تئاتر دانشگاهی، خانه تئاتر دانشگاهی و تالار مولوی نوشت.
سیدرضا اورنگ طی یادداشتی نگاهی داشته به موضوع نمایشهای لالهزاری که امروزه به صورت گسترده در سطح شهر اجرا میشوند.
عدم انتخاب دبیر تئاتر فجر و انتشار فراخوان جشنوراه مسئلهای است که این روزها آوازهاش به خارج از کشور نیز رسیده است.
علیرضا نادری، نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر طی یادداشتی خطاب به بهرام ریحانی، هنرمند جوان کشور او را به صبر، ادامه مبارزه و یقین به پیروزی در مواجهه با بیماری دعوت کرد
نمایش ˝آنتراکت بیآنتراکت˝ که این روزها در تئاتر شهر روی صحنه است، 5 اپیزود از نمایشنامه 9 اپیزودی ˝بیحیوان˝ ژان میشل ریب است.
منوچهر اکبرلو، مدرس دانشگاه، مترجم و نویسنده، به مناسبت برپایی جشن اردیبهشت تئاتر، که از 4 اردیبهشت ماه در خراسان رضوی آغاز می شود، یادداشتی را نوشته است.
اگر تردستی و جادوی تئاتر را میخواهید "مرداب روی بام" یک نمونه عالی است. نمایشی که ساده انگار و سهل الوصول نیست. تئاتری که مسله دارد و آن را در فرمی نو و بدیع نشان میدهد.
نمایش ˝سقراط˝ نوشته و كار حمیدرضا نعیمی که توانست عنوان پروفروشترین نمایش سال 1392 را كسب كند، از روز 7 فروردین 93 دوباره در تالار وحدت روی صحنه میرود.
کنسرتتئاتر «در روزهای آخر اسفند» یکی از باشکوهترین اجراهای چندسال اخیر است؛ اثری متفاوت با اجرایی دشوار که من در شب اول به تماشای آن رفتم. بینظیر بود. متن نمایش از نظر روایی شباهت زیادی به یک اپرای معاصر داشت. با این حال این اثر یک اپرا یا تئاتر موزیکال نیست. بلکه نمایش به معنی واقعی کلمه است؛ چرا که نویسنده و کارگردان آنقدر دقیق هنر تئاتر و موسیقی را تلفیق کردهاند که تماشاگر فراموش میکند که شاهد چه فرم اجراییای است.
در ایران ما هنوز هیچ کارگردانی نتوانسته اجرای موفقی از در انتظار گودوی ساموئل بکت به صحنه بیاورد. نه داود رشیدی، نه وحید رهبانی و نه علی اکبر علیزاد و اخیرا نه همایون غنی زاده نتوانسته اند این متن مهم قرن بیستم را آن طور که باید و شاید اجرا کنند. حتی در تقلید و کپی اجراهای خارجی هم ناموفق بوده اند و در مورد کار خلاق که اصلا جای بحثی نیست.
نوشتن درباره جشنوارهيي كه يك هفته مانده به شروع، دبيرش عزل ميشود و مديري كه او را منصوب كرده را جايش مينشانند اندكي سخت و اندكي هم سهل است زيرا خوبيها و بديهاي جشنواره سي و دوم را كسي گردن نميگيرد گويي همه دست به دست هم داده بودند، تا هر طور شده آن را تمام كنند و خلاص!
کارگردان پیشکسوت تئاتر در یادداشتی به بهانه اجرای نمایش بی بی بیدل به کارگردانی آزاده انصاری از این اثر نمایشی تقدیر کرد.
هنگامي كه صحبت از نمايشهاي محيطي به ميان ميآيد، ناگفته پيداست منظور آن دست از نمايشهايي است كه در مكاني خارج از محيط سالن بسته نمايش اجرا ميشوند اما لزوما هر نمايشي را كه در فضايي غير از سالن تئاتر اجرا بشود، نميتوان نمايش محيطي نام گذاشت، چراكه اين گونه نمايشي غير از اجرا در اماكن روباز، ويژگيهاي ديگري را نيز شامل ميشود كه مهمترين آنها استفاده صحيح و كاربردي از فضاي «محيط»ي است كه نمايش در آن اتفاق ميافتد.
دعوت شدم به تماشاخانه «سهنقطه» در نقطهای کوچک در شهر بزرگ تهران. وارد که شدم دیدم دنیایی از انرژی، شوروعشق جوانی در این حجم معماری کوچک سه نقطه متراکم شده است. همین انرژی متراکم سبب شده بود که این سه نقطه مسکونی به یک صحنه تئاتر تبدیل شود و بار دیگر برایم ثابت شد که فقر سبب خلاقیت میشود.
حضور مقتدرانهی تئاتر استانها در تهران، میتواند به برقراری تعاملی دو سویه میان هنرمندان مرکز و استانها و در نهایت رونق بیشتر تئاتر کشور کمک شایان توجهی نماید. یکی از نتایج تعامل و گفتمان بین هنرمندان استانها و هنرمندان مرکز، تبادل اندیشه، ارائه نظرات و راهکارها در جهت حل مشکلات پیش پای اهالی و دلسوزان هنر تئاتر است...
بارها از خود این سؤال را پرسیدهایم كه آیا تئاتر مسئله مهمی است؟
و همه میدانیم كه هست! و پاسخ به این پرسش آن قدر بدیهی است، كه هر بار كه به آن پاسخ دادهایم دچار شگفتی شدهایم. برای قبیله و قومی كه صاحب فرهنگ هستند و میدانند كه تئاتر مترادف فرهنگ است، واضح و مبرهن است كه صحنه تئاتر یكی از جاهایی است كه میتوان در آن احساس خوشبختی كرد. میتوان احساس غربت را به فراموشی سپرد. میتوان باور كرد كه در خانه هستیم و به همین علت مهم احساس آرامشی به ما دست میدهد. حس عمیق و دردناك غربت، غربت به معنای دقیق كلمه عبارت است از دوری از خانه یا بیخانمانی! مفهوم غربت عمیقاً با مفهوم خانه به هم پیوسته است...