ویژگی اصلی شیمر، علاوه بر کارگردانی حسابشده رورواکر (بر خلاف ظاهر فیلم)، یک نوع رهایی و اورجینالیتی است که حاصل رجوع فیلمساز به ساحت فیلمسازی نیای خود و البته قائم به ذات بودن خودش است. شیمر همان فیلم خیالانگیز و پر دل و جراتی است که سینما را به یاد ما میآورد...
چارسو پرس: چارسو پرس: ایتالیاییها از سالها پیش، همنشینی آدمهای عادی در کوچه و خیابان با بازیگران فیلمهایشان و همنشینی میزانسنهای بازسازیشده این فیلمها با میزانسنهای موجود در کوچه و خیابان را تبدیل به سنتی کردند که تبدیل به یکی از شیوههای مورد علاقه فیلمسازان در سراسر جهان شد.
فلینی، دسیکا، ویسکونتی و...، همگی از این سنت بهره میجستند و اتفاقا نتایج شگفتانگیزی را هم رقم میزدند، حالا و در میان این همنشینی، خیالانگیزی و رویاگون بودن وقایع میتوانست فیلمهای اینچنینی را وارد ساحت دیگری هم کند و آن ساحت چیزی نبود جز خیالانگیز بودن خود سینما. حالا و در سال ۲۰۲۳، آلیچه رورواکر با وامگیری از پدران خود به خصوص فدریکو فلینی از آن سنت و همنشینی بهره جسته و همانند فیلم پیشیناش (لاتزاروی خوشحال) ما را وارد جهانی کرده که همانقدر که میتواند آشنا باشد، به همان میزان پر از ناشناختهها و کشفهای جدید است.
شیمر یا کیمرا در حال رقمزدن همنشینی دیگری هم هست، فیلم جهان زندگان و مردگان و تاریخ گذشته و لحظه اکنون را در هم تنیده و مرز بین آنها را برداشته است. پلات فیلم بر اساس الگوی ورود یک غریبه که گذشتهای در جغرافیای مد نظر فیلم داشته و نظم جمعی را بر هم میزند، بنا شده، اما این تنها محرک پیشبرنده داستان است، شخصیت اصلی فیلم، همانطور که غریب و مجهول وارد میشود، همانطور غریب و مجهول هم میرود و گویی به همانجایی که از آن آمده (جهان مردگان و پیوستگان به تاریخ) میپیوندد و در فاصله این ورود و خروج، رفت و آمدی هم برای ما بین این جهانها رقم میزند و تمام فیلم همواره بین ساکنین آشنا (آدمهای عادی شهر) و ساکنین غریبهاش (مثلا انگلیسی با بازی #جاش_اوکانر) دست به دست میشود و تمام اتمسفرش به نوعی وهمآلود میشود.
ویژگی اصلی شیمر، علاوه بر کارگردانی حسابشده رورواکر (بر خلاف ظاهر فیلم)، یک نوع رهایی و اورجینالیتی است که حاصل رجوع فیلمساز به ساحت فیلمسازی نیای خود و البته قائم به ذات بودن خودش است. شیمر همان فیلم خیالانگیز و پر دل و جراتی است که سینما را به یاد ما میآورد...
فلینی، دسیکا، ویسکونتی و...، همگی از این سنت بهره میجستند و اتفاقا نتایج شگفتانگیزی را هم رقم میزدند، حالا و در میان این همنشینی، خیالانگیزی و رویاگون بودن وقایع میتوانست فیلمهای اینچنینی را وارد ساحت دیگری هم کند و آن ساحت چیزی نبود جز خیالانگیز بودن خود سینما. حالا و در سال ۲۰۲۳، آلیچه رورواکر با وامگیری از پدران خود به خصوص فدریکو فلینی از آن سنت و همنشینی بهره جسته و همانند فیلم پیشیناش (لاتزاروی خوشحال) ما را وارد جهانی کرده که همانقدر که میتواند آشنا باشد، به همان میزان پر از ناشناختهها و کشفهای جدید است.
شیمر یا کیمرا در حال رقمزدن همنشینی دیگری هم هست، فیلم جهان زندگان و مردگان و تاریخ گذشته و لحظه اکنون را در هم تنیده و مرز بین آنها را برداشته است. پلات فیلم بر اساس الگوی ورود یک غریبه که گذشتهای در جغرافیای مد نظر فیلم داشته و نظم جمعی را بر هم میزند، بنا شده، اما این تنها محرک پیشبرنده داستان است، شخصیت اصلی فیلم، همانطور که غریب و مجهول وارد میشود، همانطور غریب و مجهول هم میرود و گویی به همانجایی که از آن آمده (جهان مردگان و پیوستگان به تاریخ) میپیوندد و در فاصله این ورود و خروج، رفت و آمدی هم برای ما بین این جهانها رقم میزند و تمام فیلم همواره بین ساکنین آشنا (آدمهای عادی شهر) و ساکنین غریبهاش (مثلا انگلیسی با بازی #جاش_اوکانر) دست به دست میشود و تمام اتمسفرش به نوعی وهمآلود میشود.
ویژگی اصلی شیمر، علاوه بر کارگردانی حسابشده رورواکر (بر خلاف ظاهر فیلم)، یک نوع رهایی و اورجینالیتی است که حاصل رجوع فیلمساز به ساحت فیلمسازی نیای خود و البته قائم به ذات بودن خودش است. شیمر همان فیلم خیالانگیز و پر دل و جراتی است که سینما را به یاد ما میآورد...
https://teater.ir/news/58896