«بروتالیست» درام تاریخی، حماسی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی بردی کوربت است و فیلمنامه‌اش را کوربت با همکاری مونا فستولد نوشته است. «بروتالیست» طراحی آمریکای پس از جنگ و تأثیراتی را که پایه‌های آن را شکل دادند، بررسی می‌کند. از ما می‌خواهد به این فکر کنیم که چطور «بروتالیسیم» می‌تواند در مورد چیزی غیر از معماری صدق کند.
چارسو پرس: «بروتالیست» درام تاریخی، حماسی به کارگردانی و تهیه‌کنندگی بردی کوربت است و فیلمنامه‌اش را کوربت با همکاری مونا فستولد نوشته است. این فیلم محصول مشترک بین‌المللی ایالات‌متحده آمریکا، بریتانیا و مجارستان است.

آدرین برودی، فلیسیتی جونز، گای پیرس، جو آلوین، رافی کسیدی، استیسی مارتین، اِما لیرد، ایزاک دو بانکوله و آلساندرو نیوولا در آن ایفای نقش می‌کنند. این فیلم داستان زندگی لاسلو توث، معمار یهودی زاده‌ی مجارستان را بازگو می‌کند که از هولوکاست جان سالم به‌در برده و به آمریکا مهاجرت می‌کند، جایی که برای رسیدن به رؤیای آمریکایی در تلاش است تا این‌که یک مشتری ثروتمند، زندگی‌اش را دگرگون می‌کند.

این فیلم در هشتادویکمین جشنواره بین‌المللی فیلم ونیز در یک سپتامبر ۲۰۲۴ به نمایش درآمد که کوربت جایزه‌ی شیر نقره‌ای بهترین کارگردانی را دریافت کرد. این فیلم مورد تحسین منتقدان قرار گرفت و به‌عنوان یکی از ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴ از سوی انستیتوی فیلم آمریکا انتخاب شد.

«بروتالیست» طراحی آمریکای پس از جنگ و تأثیراتی را که پایه‌های آن را شکل دادند، بررسی می‌کند. از ما می‌خواهد به این فکر کنیم که چطور «بروتالیسیم» می‌تواند در مورد چیزی غیر از معماری صدق کند.

اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلم‌های خارجی


این فیلم درباره‌ی یهودستیزی و ماجراجویی سرمایه‌داری است. همچنین درباره‌‌ی تجربه‌ی مهاجران همگون‌ نشده و ساده‌لوحی آمریکایی‌ها در مقابل اعماق غم‌انگیز و دردناک فرهنگ و تخصص اروپایی است. این فیلم دارای داستان‌سرایی مستقیم و قدرتمند است و با اطمینان از زمان پخش سه ساعت‌ونیم خود از وضوح و سادگی استفاده می‌کند. باوجود این، تاریکی اسرارآمیز و عجیب‌وغریبی را هم به‌شکل چشمگیری نشان می‌دهد. 

به‌نظر می‌رسد که این فیلم باید براساس یک داستان واقعی، یا حداقل یک منبع ادبی باشد، اما این فیلمنامه‌ی اورجینال توسط کوربت و مونا فستولد، فیلمنامه‌نویس همکارش نوشته شده است. این فیلم، زندگینامه‌ی یک معمار خیالی مجارستانی و بازمانده‌ی هولوکاست به‌نام لازلو توث که به ایالات‌متحده‌ی پس از جنگ می‌آید اما کار برجسته‌ی خود را با حمایت هیجان‌انگیز و عجیب مردی ثروتمند با نام ون بورن شروع یا بهتر است بگوییم احیا می‌کند. بورن، فردی پرمدعاست که باوجود شناخت استعدادهای توث، جنبه‌ی تاریکی دارد که درنهایت تعصب، خشونت و حسادت نسبت به متوسط بودن خود را بروز می‌دهد.

آدرین برودی نقش توث را با شور و اشتیاق شدیدی بازی می‌کند: که قطعاً بهترین بازی در حرفه‌ی بازیگری‌اش است و از بازی‌اش در «پیانیست» رومن پولانسکی هم پیشی می‌گیرد. همسرش ارزبت (فلیسیتی جونز) و خواهرزاده‌ش یتیمش سوفیا (رافی کسیدی) در اروپا به‌سر می‌برند و در یک درگیری بوروکراتیک گرفتار شده‌اند.  آتیلا (الساندرو نیوولا)، پسرعموی خوشبخت توث، ابتدا به او پیشنهاد شغلی در فروشگاه مبلمان فیلادلفیا می‌دهد، اما همسر کاتولیک آمریکایی‌اش - آتیلا به کاتولیک گرویده و نامش را هم عوض کرده – شدیداً با توث مخالف است. تنها دوست مذکر او، گوردون (با وقار و خویشتنداری توسط ایزاک دو بانکوله بازی شده) یک بیوه، کهنه سرباز و پدر مجردی است که توث در صف نان با او آشنا شده است. 

هریسون ون بورن، به‌طرز شگفت‌انگیزی توسط گای پیرس به تصویر کشیده شده است؛ شخصیتی با لباس‌های شیک، سبیل‌ و صدایی گرم و رسا. ممکن است از صدای جان هیوستون الهام گرفته باشد که دنیل دی لوئیس در نقش پلین ویو در فیلم «خون به پا خواهد شد»، اثر پل توماس اندرسون از آن بهره برد.  

از همان ابتدا، چیزی شوم در برخورد هنرمند اروپایی، دچار سوءتغذیه با ثروتمند چاق آمریکایی دیده می‌شود که شاید در مواجهه او با خود ایالات‌متحده باشد. هنگامی که توث از انبار کشتی مهاجر خود، تلوتلو خوران بیرون می‌آید تا اولین نگاه هیجان‌انگیزش را به مجسمه‌ی آزادی بیاندازد، مات و مبهوت است و مجسمه به‌طرز نگران‌کننده‌ای وارونه جلوه می‌کند (مانند عکس‌های وارونه در تمثیل مشابه اروپایی-آمریکایی «کودکی یک رهبر» کوربت.)

توث برای بازسازی کتابخانه‌ی ون بورن در املاک قصرش شغلی پیدا می‌کند، اگرچه ون بورن هیچ‌چیز در مورد آن نمی‌داند. این کار به‌عنوان سورپرایز تولد توسط هری ون بورن (جو آلوین) سفارش داده شده است تا زمانی که پدرش در سفر است انجام شود. توث از امکانات موجود در سقف‌های بلند کتابخانه و منبع نور دهلیزی بالای آن هیجان‌زده است، فرم‌هایی که به‌نظر می‌رسد الهام‌بخش کار او برای بقیه دوران کاری‌اش هستند، اگرچه تنها در پایان است که ما کشف می‌کنیم، الهام واقعی چیست.

ون بورن پدر در ابتدا از پسر احمق خود خشمگین است که تصور می‌کند این خارجی‌های افتضاح را مجبور می‌کند تا کتابخانه‌اش را در نبود او بازسازی کنند، اما بعد به این نتیجه می‌رسید که از تخیل متجدد مدرنیستی که باعث می‌شود کتابخانه بزرگ‌تر از آنچه هست به‌نظر برسد، خوشحال می‌شود. یکی از مهمانان شام ون بورن می‌گوید، به‌نظر می‌رسد که کتابخانه‌ی بی‌پایانی است که یک‌بار در داستان کوتاهی خوانده است (احتمالاً «کتابخانه‌ بابل» اثر بورخس).

بنابراین او به توث پول زیادی را پیشنهاد می‌دهد (همچنین از ارتباطات سیاسی خود برای آوردن ارزبت و سوفیا به ایالات‌متحده استفاده می‌کند) تا توث بتواند به‌یاد مادر فقیدش، یک مرکز اجتماعی بزرگ را در شهر طراحی کند؛ یک حماقت بزرگ که بیشتر شبیه عمارت زانادو در «همشهری کین» اورسن ولز است. ون بورن درواقع اصرار دارد که لحظه‌ی درک خود را با توث به اشتراک بگذارد ـ زمانی که با پدربزرگ و مادربزرگ فقیرش بدرفتاری کرده بود که به مادر عزیزش ظلم کرده بودند ـ اما به‌محض این‌که بزرگ شد، از او تقاضای پول کردند.

اما کمال‌گرایی توث، خلق‌وخوی تند، مشکلات نوشیدنی و موادمخدر او، این پروژه را به کاری شاق تبدیل می‌کند. مردم محلی پروتستان به توث به‌عنوان یک یهودی، مشکوک هستند و با وجود این‌که توث می‌گفت که بتن برعکس سنگ مرمر چقدر ارزان است، از همان ابتدا هزینه‌ها بیش از حد بود. علاوه بر این، به‌نظر می‌رسد که پدربزرگ و مادربزرگ منفور ون بورن عاشق مرمر بودند، که بیشتر ون بورن به سمت به‌کار بردن بتن سوق می‌دهد.
 
«بروتالیست» در به تصویر کشیدن تجربه‌ی مهاجرت و تلاش برای موفقیت از آین رند، برنارد مالامود و سال بلو الهام می‌گیرد، اما شاید کوربت و فستولد بیشتر و سریع‌تر به این موضوع می‌پردازند که چقدر سرگیجه‌آور و احساسی است. این فیلم خشونت و وحشی‌گری را به ما نشان می‌دهد - نه همان «بروتالیسم» - که با شکست و موفقیت سرمایه‌داری همراه است و ون بورن پدر (و شاید پسر)، متهم به تعرض جنسی هستند. این فیلم اثری شوکه‌کننده است که به‌طرز خیره‌کننده‌ای توسط فیلمبردار، لول کراولی فیلمبرداری شده و جودی بکر آن را به‌طور عالی طراحی کرده است.