فیلم تازه «گییرمو دل تورو» با عنوان «فرانکنشتاین» پس از سالها انتظار سرانجام بهنمایش درآمده است؛ اثری پُرخرج، پرزرقوبرق و سرشار از جزئیات بصری، اما در عین حال آشفته و سنگین که به انتظارات بالای طرفداران این فیلمساز مکزیکی پاسخ نمیدهد.
فیلم «به خاطر آدام» (Adam’s Sake) دومین اثر بلند لورا واندل، کارگردان بلژیکی، پس از موفقیت «زمین بازی»، بار دیگر مخاطب را به دل فضایی محدود و پرآشوب میبرد. اینبار نه مدرسه، بلکه بخش کودکان یک بیمارستان دولتی صحنهی درامی انسانی و پرسشبرانگیز است؛ جایی که یک پرستار تلاش میکند از جدایی مادر و فرزند جلوگیری کند، درحالیکه سیستم پزشکی و حقوقی مقابل او ایستادهاند.
مستند «یک نوع جدید از طبیعت» (A New Kind of Wilderness) از سینماگر نروژی، سیلژا اوونسمو یاکوبسن، روایتگر داستانی غمانگیز است که پس از درگذشت عکاس ماریا واتنه در سال ۲۰۱۹، خانوادهاش باید با از دست دادن نه تنها یک عزیز، بلکه سبک زندگی خاصشان کنار بیایند. این فیلم در حالی که داستانی دردناک و پیچیده را مطرح میکند، به زیبایی تنشهای عاطفی میان گذشته و آینده را به تصویر میکشد.
مستند "زمستان آهنین" که بحران زیستمحیطی سال گذشته مغولستان را روایت میکند، زندگی دو جوان دامدار را در برابر سرمای شدید، برف سنگین و یخزدگیهای مرگبار به تصویر میکشد. فیلم با نگاهی دقیق به سختیهای زندگی عشایری در این کشور و تلاشهای این دو دامدار برای نجات ۱۰۰۰ اسب در طول چهار ماه، نه تنها زیباییهای طبیعی مغولستان بلکه واقعیتهای تلخ زندگی در یک محیط تهدیدشده را نمایش میدهد.
فیلم "گناهکاران" ساخته ریان کوگلر، با حضور مایکل بی. جوردن و هیلای استاینفلد، داستانی خونآشامی است که علاوه بر ایجاد هیجان و وحشت، به مسائل سیاسی و اجتماعی آمریکا و تبعیض نژادی میپردازد. این فیلم با تلفیق ترس و پیامهای اجتماعی، یک اثر متفاوت در دنیای سینمایی ایجاد میکند.
در اولین فیلم بلند تتسویا ناکاشیما پس از هفت سال، The Brightest Sun یک کارآگاه شکستخورده و دستیار تازهکارش مأمور حل پرونده قتلی میشوند که آنها را ناخواسته با زخمهای پنهان گذشته، شکستهای خانوادگی و نقش دردناک والد بودن مواجه میکند. «خورشید درخشان» با بازی تأثیرگذار هیدتوشی نیشیجیما، نهتنها یک درام جنایی، بلکه روایتی انسانی از گناه، پشیمانی و مسئولیت است.
این مستند خوشساخت، نگاهی نوستالژیک به زوج کمدی تأثیرگذار دهه ۱۹۷۰ دارد؛ اثری که شاید نسل جوان را به آرشیو آثار آنها علاقهمند نکند، اما برای طرفداران قدیمی، پایانی درخور برای این دو چهره ضدفرهنگ خواهد بود.
در «Thunderbolts*»، مارول با کنار گذاشتن ابرقهرمانان بینقص، به سراغ گروهی از ضدقهرمانان و افراد زخمخورده رفته تا نشان دهد هنوز هم حرفهایی برای گفتن دارد. این فیلم با تمرکز بر سلامت روان، اعتیاد و تنهایی، نگاهی تازه به دنیای گسترده MCU ارائه میدهد.
فیلم "جولیِت و رومئو" به کارگردانی تیموتی اسکات بوگارت، در تلاش است تا داستان عاشقانهی قدیمی شکسپیر را بهصورت موزیکال و با الهام از موسیقی پاپ دوباره بیان کند. با این حال، این بازسازی بیش از حد کاهش یافته و به شدت مخاطبان را سردرگم و خسته میکند.
فیلم «گوشه تیز» با بازی متفاوت بن فاستر، داستان مردی را روایت میکند که وسواس نجاتدادن دیگران در او به فروپاشی روانی و خانوادگی میانجامد. رواندرامی آرامسوز از جیسون باکستون که نگاهی نهچندان تازه اما تأملبرانگیز به مردانگی معاصر دارد.
فیلم «Shadow Force» با بازی کری واشنگتن و عمر سی، تلاش میکند در سبک اکشن-زوجی موفق شود، اما فیلمنامه ضعیف، اکشنهای بیروح و نبود شیمی بین شخصیتها باعث شده تنها به اثری قابل تحمل و نهچندان ماندگار تبدیل شود.
در نخستین تجربه بلند سینمایی زوج کارگردان انگلیسی فرانکلین و مارچتا، توبی کِبِل در نقش یک بوکسر اهل ولز درگیر کشمکشهای درونی و بیرونیست؛ فیلمی با بازی شایا لباف و جیمز کازمو که با وجود فضاسازی چشمنواز و بازیهای قابل قبول، نتوانسته از کلیشههای ژانر بوکس فراتر برود.
فیلم «هنری جانسون | Henry Johnson» به کارگردانی دیوید ممت، با وجود بازی قدرتمند شایا لاباف، بیشتر از آنکه روایتی دراماتیک از واقعیت باشد، به تمرینی در خودستایی کلامی تبدیل شده که از درک مخاطب فراتر میرود؛ نمونهای دیگر از انزوای فکری نویسندهای که زمانی در قلب سینمای جهان قرار داشت.
بازسازی مدرن رمان کلاسیک «سلام بر غم | Bonjour Tristesse» با حضور کلوئی سونی و لیلی مکاینرنی، روایتگر بلوغ، حسادت و پیچیدگیهای روابط زنانه در بستری معاصر و دیجیتالی است. فیلمی که با نخستین تجربه کارگردانی دورگا چو-بوز، نویسنده تحسینشده، رنگی تازه به سینمای جهان میزند.
فیلم «راست» (Rust) با بازی الک بالدوین، پس از سالها حواشی و یک فاجعه مرگبار در پشت صحنه، بالاخره به نمایش درآمد. اما آیا این وسترن مستقل که در دل ماجرایی تراژیک شکل گرفته، میتواند در دنیای سینمای جهان جایگاهی شایسته پیدا کند؟
فیلم "تاندربولتز" از دنیای سینمایی مارول، گروهی از ضدقهرمانان فراموششده را در مرکز داستان خود قرار میدهد. با لحن طنزآمیز و بررسی بحرانهای روانی شخصیتها، این فیلم به تلاشهای گروهی برای مقابله با تهدیدات جدید مارول پرداخته و نشان میدهد که حتی در دنیای قهرمانان، بهدست آوردن هویت واقعی کاری دشوار است.
فیلم «آوریل» ساخته دیآ کولومبگاشویلی، تجربهای متفاوت از سینمای جهان است که بیپرده و بیرحم، نگاهی عمیق به مسئله سقط جنین، زایمان و کنترل بر بدن زنان در گرجستان امروز میاندازد. داستان پزشکی زن که با شجاعت در برابر ساختارهای مذهبی و اجتماعی ایستادگی میکند، این اثر را به یکی از تلخترین اما مهمترین فیلمهای سال تبدیل کرده است.
فیلم «آوریل» به کارگردانی دئا کولومبگاشویلی، روایتی تلخ و بیپرده از مبارزهی زنان برای حفظ حق تولیدمثل در جهانی سرشار از خشونت و سرکوب ارائه میدهد. نقد کامل این فیلم تکاندهنده را در چارسو پرس بخوانید.
فیلم «هاوک» به کارگردانی گرت ایوانز با بازی تام هاردی، با شروعی کند و پر از کلیشههای ژانر نوار، در نهایت با یک پایان هیجانانگیز و پر از اکشن به نقطه اوج خود میرسد. در حالی که ریتم کند فیلم تا لحظات پایانی به ضعفهای آن افزوده، صحنههای پایانی با شجاعت و انرژی زیاد، فیلم را از سقوط کامل نجات میدهند.
فیلم «دوستی» به کارگردانی اندرو دی یانگ، اولین تجربه تیم رابینسون در نقش اصلی یک فیلم سینمایی است. رابینسون که به خاطر کمدیهای زجرآور و دردناک خود شناخته میشود، در این فیلم نقش کریگ، یک گیک بیاعتماد و خودویرانگر را بازی میکند که تلاش میکند دوستی با آستین (پاول راد)، یک پیشگوی هواشناسی محلی، برقرار کند. این فیلم با ترکیب طنز سیاه و درام، ارتباطات مردانه و بحرانهای شخصیتی را به شکلی متفاوت و جذاب به تصویر میکشد.
«شوالیههای آلتو» یک فیلم مافیایی متفاوت است؛ نه بهخاطر خلاقیت، بلکه بهخاطر بیرمق بودن. فیلمی که شاید در یک بعدازظهر بارانی، از صندلی راحتی پدرتان با چشمهایی نیمهباز دیده شود و پس از پایان، تنها پاسخی که به آن داده شود این باشد: «بد نبود.»