تازه ترین فیلم محمد حسین مهدویان شبیه هیچ کدام از فیلم هایش نیست، چون این بار از یک واقعه تاریخی معاصر که در اذهان زنده است، رونمایی کرده است و به شکل هولناکی بر روح و جان مخاطبش می تازد و احساسات او را با تکیه بر عناصر درام هدف می گیرد.

پایگاه خبری تئاتر: درخت گردو تلخ است چون درام حاکم بر فضای قصه آزار دهنده است، او این بار ماهرانه تر قصه سردشت را که سال ها روی آن سرپوش گذاشتند را به تصویر می کشد، فیلم التهاب درونی اش ویران کننده است، یک رئالیسم سیاه و تلخ است که برای مخاطب نفس گیر است و قلبش از این همه تراژدی به درد می آید و همین نکته یعنی این که موفق عمل کرده است، اما سوال اینجا است که زمانی که این تصاویر را به زبان سینما خلق می کرده است، چه قدر به هولناک بودن قصه اش ایمان داشت و ظرف ذهن مخاطبش را شناسایی کرده است؟! در تمام زمان روایت قصه قلبم تیر می کشید و به این فکر می کردم که چطور می شود این همه تلخی را تحمل کرد و همزمان غبطه می خوردم و متحیر بودم از این همه تکنیک و عناصر سینمایی، موسیقی اش بر روی تصاویر مردم که شیمیایی شدند همانند پُتک بر روی مغز عمل می کند و اشک ناخودآگاه از چشمان مخاطبان روانه می شد و این همان سینما است، سینمایی که می خواستیم و دنبالش بودیم، درخت گردو پر از رنج و تنش است و اوس قادر قصه درخت گردو یک قهرمان تمام عیار است، قهرمانی که سال ها به دنبالش بودیم و در اینجا پیدا کردیم، فیلم یک پیمان معادی دارد که در مقام بازیگر کاری می کند که جادوی توانایی اش بشویم و به طرز ترسناکی درست و اصولی بازی می کند، فیلم مهدویان، نه مثل ایستاده غبار پر تلاطم است نه مثل ماجرای نیمروز غرور را تهییج می کند، این بار با عشق یادمان می اندازد که خانواده چه مفهوم گسترده ای است و جنگ چه قدر ویران کننده است، حضور مهران مدیری را در فیلم درک نکردم، شخصیت خنثی و ابتری که حضورش در فیلم باور پذیر نیست و این انتخاب لطمه بزرگی به فیلم می زند و فقط باعث می شود که پیمان معادی بیشتر بدرخشد، درخت گردو نماد صبوری ملت ایران است که سال ها رنج می کشد و اما هنوز با امید زنده است، مهدویان ثابت کرد که هرسال که می گذرد از گذشته اش پخته تر می شود و استاد به تصویر کشیدن التهاب های تاریخی در سینمای ایران است.


منبع: سینماسینما
نویسنده: سام بهشتی