فیلم "مرگ سفیدبرفی" ساخته جیسون بروکس یک نسخه کمهزینه و متفاوت از افسانه مشهور سفیدبرفی است که با افزودن خشونت، برهنگی و دیالوگهای رکیک، تلاش دارد دنیای این افسانه را به سمت ژانر وحشت و فیلمهای تاریکتر سوق دهد. این اثر که بیشتر شبیه به یک فیلم فَن است، با بودجهای به مراتب کمتر از فیلمهای بزرگ هالیوودی، تجربهای تازه از داستان کلاسیک سفیدبرفی ارائه میدهد.
چارسو پرس: در میان سیلاب انتقاداتی که از جنبههای زیباییشناسی و سیاسی به نسخهی اخیر لایو اکشن دیزنی از «سفیدبرفی» وارد شد، یکی از درخواستها که بهطور ویژه نادیده گرفته شد این بود: «این فیلم به خون، برهنگی و دشنام نیاز دارد!» با این حال بهنظر میرسد کسی این درخواست را شنیده است، زیرا حالا فیلمی به نام «مرگ سفیدبرفی» وجود دارد که این عوامل از دست رفته را بهوفور در خود جای داده است.
فیلم «مرگ سفیدبرفی»، اگرچه بهطور نزدیکی به ژانر وحشت تعلق دارد و از نظر بودجه نسبت به استانداردهای هالیوودی بسیار پایینتر است، اما نه آن چیزی است که ممکن است از یک فیلم ترسناک ارزانقیمت و سبک انتظار داشته باشید. این فیلم نه فقط یک اسلشری ارزانقیمت است که بخواهد از انقضای حق تکثیر یا انتشار فیلمهای بزرگ بهره ببرد، بلکه بهنظر میرسد یک نوع شاهکار فَن فیلم است که با امکانات محدود (گفته میشود که بودجهی آن حدود 1/200 بودجهی فیلم دیزنی است) ساخته شده است. هرچند این فیلم هنوز بهطور کامل آمادهی ارائهی یک دیدگاه خاص و مستقل نیست و بیشتر شبیه به یک کاسپلی هنری به نظر میرسد، اما با این حال در نوع خود یک اثر جالب و متفاوت است.
اینجا بخوانید: معرفی، نقد و بررسی فیلمهای خارجی
در مجموع، این فیلم بهعنوان یک اثر فانتزی کودکانه با عناصری از خشونت گرافیکی و صحنههای ناخوشایند برای تماشاگران جوان، بیشتر برای خود سازندگان و طرفداران ژانر وحشت جذاب خواهد بود. ممکن است مخاطب ایدهآل آن همان افرادی باشند که این فیلم را ساختهاند، زیرا از برشهای پشتصحنه در انتهای تیتراژ مشخص است که تمامی کسانی که در ساخت این فیلم دست داشتند از روند کار لذت بردهاند. فیلم از تاریخ 2 مه در تعداد محدودی از سینماهای ایالات متحده به نمایش درآمده و قرار است در پلتفرمهای دیجیتال در آینده نزدیک توسط Horror Collective منتشر شود.
جیسون بروکس، کارگردان این فیلم، پیشتر فیلم فَن «جمعه سیزدهم: انتقام 2: رگهای خون» را در سال 2022 ساخته بود. او در این فیلم نیز نقش جیسون وورهیز را ایفا کرده بود و در پروژههای مشابه دیگری نیز حضور داشته است. همچنین، او جلوههای ویژه بسیاری را در پروژههای مشابه خود بر عهده داشته است. «مرگ سفیدبرفی» بیشتر به یک جشن دستساز برای طرفداران ژانر وحشت شبیه است، پروژهای که جذابیت خاص خود را دارد، اما نمیتواند بهطور کامل مخاطب را درگیر کند. بهویژه در ابتدای فیلم، این حس وجود دارد که طرفداران ژانر وحشت بهطور غیررسمی به یک نمایشگاه رنسانس تسلط یافتهاند. هرچند که در این نمایشگاه سرگرمکننده است، اما بهطور کامل انتقالدهنده حس عمیقتری نیست.
فیلم با یک مقدمه آغاز میشود که در آن یک قلعهی قرونوسطایی توسط یک جادوگر مورد حمله قرار میگیرد. جادوگر موفق میشود که نگهبانان قلعه را بکشد و به ملکه باردار دست پیدا کند. سالها بعد، ملکه و پادشاه مردهاند، اما دخترشان سفیدبرفی که از بطن ملکه نجات یافته است، هنوز بهطور مستقیم به تختوتاج نرسیده است. در این دوران، تختوتاج بهدست مادرخوانده شیطانیاش، ملکهی شرور (با بازی چلسیا ادموندسون) افتاده است. این زن که در واقع همان جادوگر قاتل است، از آینهی جادویی برای حفظ زیبایی خود بهره میبرد و از روشهای وحشتناک الهامگرفته از داستانهای تاریخی مانند الیزابت بثوری، ملکهی خونآشامها استفاده میکند. یکی از این روشها، حمام کردن در خون دختران باکره است، و کسی که از او ناراضی باشد، عواقب وخیمی خواهد داشت.
ملکه از سفیدبرفی بهخاطر زیباییاش متنفر است، اما بهطور موقت او را زنده نگه میدارد تا نقشههای خود را پیش ببرد. زمانی که او شکارچیان خود را برای ربودن یکی از دوستان سفیدبرفی میفرستد، سفیدبرفی از خطرات درون قصر آگاه میشود و فرار میکند. او به جنگلی تاریک پناه میبرد، جایی که توسط هفت کوتولهای که پیشتر بهدلیل وفاداری به پادشاه از قصر رانده شدهاند، نجات مییابد. یکی از این کوتولهها، در واقع یک غول است (با بازی اریک پاپ بهنام Tiny) و دیگری، آستا (با بازی علی چپمن) که از مخالفان CGI بودن در نسخهی دیزنی است. این گروه با اکراه سفیدبرفی را تحت حمایت خود قرار میدهند.
بیشتر بخوانید: اخبار و مطالب سینمای جهان
همزمان، شاهزادهای که سفیدبرفی پیشتر با او در ارتباط بود (با بازی تریستان نوکز) وارد جنگل میشود تا او را پیدا کند. در این میان، جادوگر برای رسیدن به سفیدبرفی پیشدستی میکند و سیب جادویی معروف را برای او آماده میکند. در بخش پایانی فیلم، یک صحنهی اکشن طولانی به نمایش در میآید که در آن، شخصیتهای خوب به قصر حمله میکنند و ملکه شرور به اوج نقشههای شیطانی خود میرسد. در این فرآیند، خون و گوشت زیادی به هدر میرود، به ویژه در صحنههایی که متعلق به شخصیت منفی اصلی فیلم است.
در حالی که این فیلم بهطور قطع از نظر زیباییشناسی و اجرایی در سطح پایینتری قرار دارد، «مرگ سفیدبرفی» با بهرهگیری از جلوههای ویژه مناسب و طراحی تولید قابل قبول، توانسته بهطور نسبی نگاهها را جلب کند. اجرای کارگردانی بروکس و مشاورانش به نحوی بوده است که ریتم سریعتری را ایجاد کرده، هرچند که داستانگویی فیلم کمی بینظم و گاهی بیروح بهنظر میرسد.
این فیلم بهطور کلی یک اثر کمهزینه است که به طرفداران ژانر وحشت و فیلمهای کمبودجه پیشنهاد میشود، اما در عین حال با جوکها و ارجاعهای خود به فیلمهای دیگر، بیشتر شبیه به یک پازل از ایدههای مختلف است تا یک اثر سینمایی منسجم و مستقل.
منبع: ورایتی
نویسنده: نسرین پورمند
https://teater.ir/news/70920