فیلم «Guns & Moses» ساخته‌ی سالوادور لیتواک با ترکیب عجیبی از کمدی، اکشن و پیام‌های اجتماعی، تصویری نامتعارف از یک خاخام مسلح ارائه می‌دهد که در دل صحرای کالیفرنیا با تهدیداتی پیچیده‌تر از نفرت‌پراکنی مذهبی مواجه می‌شود. آیا این فیلم یک تریلر سیاسی‌اجتماعی هوشمندانه است یا صرفاً نمایشی پرهیاهو اما ناهماهنگ از دغدغه‌های یهودی-آمریکایی؟

چارسو پرس: اگر در وسترن‌های اسپاگتی دهه ۶۰ میلادی کشیش‌های مسلح شخصیت‌هایی آشنا بودند، حالا در فیلم «Guns & Moses» شاهد نسخه یهودی همین مفهوم هستیم؛ خاخامی با اسلحه کمری که شعارش این است: «باشد که خدا و گلاک تو، مراقبت باشند.» همین تضاد تصویری، اصلی‌ترین ترفند بازاریابی فیلم است.


اما آنچه در ابتدا ممکن است طنزی خلاقانه به نظر برسد، خیلی زود جای خود را به تردید می‌دهد: آیا این فیلم یک نقد جدی بر خشونت و یهودی‌ستیزی است یا فقط ترکیبی آشفته از پیام‌های اجتماعی، اکشن و طنز؟

نگاهی به داستان

در شهری خیالی در جنوب کالیفرنیا، مرکز یهودیان ارتدوکس در حال برگزاری مراسم سالانه‌اش است؛ جایی که قرار است آلن روزنر (درموت مالرونی)، نیکوکار بزرگ جامعه، هدیه‌ای سخاوتمندانه برای احداث محل دائمی مرکز اعلام کند. اما شلیک گلوله‌ها مراسم را به هرج‌ومرج می‌کشاند. یک نفر کشته می‌شود و این سوال مطرح می‌شود: آیا این حمله یک اقدام تروریستی ضدیهودی بود یا ترور هدفمند؟


پلیس خیلی زود مظنون اصلی را بازداشت می‌کند: کِلی گیبونز ۱۹ ساله، جوانی که سابقه اظهارات یهودی‌ستیز دارد. اما خاخام مو زالتزمن (با بازی مارک فایراستین) به این نتیجه می‌رسد که پسرک فقط یک نوجوان گمراه است، نه یک قاتل. پس خودش دست به تحقیق می‌زند و خیلی زود با شبکه‌ای از فساد، رقابت‌های تجاری، جاسوسی اسرائیلی، و زدوبندهای زمین‌خواری مواجه می‌شود.


همان‌طور که مو عمیق‌تر پیش می‌رود، مشخص می‌شود این ماجرا بیش از آنکه درباره نفرت مذهبی باشد، درباره پول و قدرت است.


بیشتر بخوانید: نقد فیلم «Out of Love» | وقتی مادر ناپدید می‌شود و خواهر بزرگ‌تر باید نقش والد را ایفا کند


ترکیبی ناهماهنگ از ژانرها

فیلم سعی دارد ترکیبی از تریلر سیاسی، کمدی خانوادگی، اکشن و درام اجتماعی باشد، اما این ژانرها آن‌طور که باید با یکدیگر هم‌خوانی ندارند. سکانس‌هایی با ریتم تند و تدوین خوب، توسط کاراکتر اصلی که بیش از حد خونسرد و شوخ‌طبع است، دچار تناقض می‌شوند.


در برخی لحظات، مانند سخنرانی کریستوفر لوید در نقش یک بازمانده هولوکاست، فیلم با چکش به سر مخاطب می‌کوبد تا پیامش را منتقل کند — بی‌نیاز به ظرافت یا باورپذیری.


در اوج ماجرا، فیلم به سبک «خانه‌محاصره‌شده» وارد فاز اکشن می‌شود. اما این‌که گروهی آدم غیرمسلح بتوانند یک تیم شبه‌نظامی را شکست دهند، از باورپذیری فاصله زیادی دارد.

تضاد ایدئولوژیک و پیام‌های ضدونقیض

فیلم از یک سو به خشونت و نفرت‌پراکنی مذهبی می‌پردازد، و از سوی دیگر در پایان‌بندی‌اش، کارگردان به‌طور مستقیم از مخاطب می‌خواهد از فیلمش حمایت کند، درحالی‌که موضوعاتی مثل حمله ۷ اکتبر حماس، حق حمل سلاح و نقش رسانه‌ها را به هم گره می‌زند. این کار اگرچه از اعتمادبه‌نفس (یا به‌قول آمریکایی‌ها “chutzpah”) بالایی حکایت دارد، اما اثرگذاری پیام را زیر سوال می‌برد.


بیشتر بخوانید: نقد فیلم «Madea’s Destination Wedding» | بازگشت مادرِ شلوغ تایِر پری به سبک همیشگی


موسیقی و فضاسازی

موسیقی اصلی فیلم ساخته‌ی آرون گیلهاوس، با الهام از وسترن‌های کلاسیک و گروه‌هایی چون Calexico، لحنی خاص به اثر می‌بخشد و به ایجاد فضایی نیمه‌طنز کمک می‌کند. این یکی از معدود عناصری‌ست که به‌درستی کار می‌کند.

جمع‌بندی

«Guns & Moses» فیلمی‌ست پرشور، گاهی سرگرم‌کننده، اما سرشار از تضادهای روایی و سبک‌شناسی. مخاطب گاهی نمی‌داند باید بخندد، ناراحت شود یا نسبت به پیام فیلم بی‌اعتماد باشد. آنچه می‌توان گفت این است که این اثر، در عین ضعف‌های فراوان، تجربه‌ای متفاوت و گاهی جسورانه ارائه می‌دهد — هرچند نتیجه نهایی بیشتر سردرگم‌کننده است تا تأثیرگذار.


منبع: variety
نویسنده: نسرین پورمند