انتخاب «ژان دیلمان» از سوی نشریه سایت اند ساوند در سال 2022 به عنوان بهترین فیلم منتقدان، بدون شک یکی از پرچالشترین و بحثبرانگیزترین گزینشهایی بود که از سوی منتقدان سینما در یک دهه اخیر اتفاق افتاده و همچنان و بعد از گذشته دو سال از این انتخاب، همچنان اما و اگرها و بحث و نظرها درباره این انتخاب جمعی ادامه دارد.
در آخرین تلاش نتفلیکس برای روایت یک افسانه فمینیستی ما با «دوشیزه» میلی بابی براون روبرو هستیم؛ باید بدانید فیلم Damsel اثری نیست که تأثیر ماندگاری از خود بر جای بگذارد. در واقع ما با یک افسانه فمینیستی عمیقاً ناقص روبرو هستیم که مشکل اصلی آن در فیلمنامه است.
«تالی» روح مسئولیت پدر و مادر بودن را بیرون میکشد و عریان به مخاطبش نشان میدهد. بچهدار شدن یک رویای شیرین نیست.
فیلم «بزرگترین شومن» لایههای عمیقی ندارد. شخصیتپردازیها حتی در مورد کاراکتر بارنوم پیچیده نیستند و همه چیز به سادگی قابل حدس است. چیزی که فیلم را سرپا نگه میدارد استفاده از کلیشههای هالیوودی است.
باید گفت که لحظهلحظههای کارنامه سینمایی این کارگردان یونانی مملو از ایدههای جذاب، جالب، نو و در عین حال آزاردهنده است که به خودشناسی آدمهای جهان فیلمیکاش منجر شده است و آن را مورد مداقه قرار داده است، ضمن آنکه جهان خلق شده توسط این کارگردان با اینکه بکر و غریب است، ولیکن به دلیل نگاه خلاقانه این سینماگر به شکلگیری روابط انسانی، پتانسیل بسیار بالایی در جهت سرگرمکنندگی تماشاگر را به همراه دارد.
نسلکشی نازیها در جنگ جهانی دوم، موضوع فیلمها، مستندها و سریالهای متعددی در چند دهه اخیر بوده است. پس از شاهکار تکرارنشدنی «شب و مه» ساخته آلن رنه در دهه ۱۹۵۰ که بیتردید نقطهعطفی در تاریخ سینمای مستند است، سینمای داستانی و هنری هم، خصوصا در چهار دهه اخیر توجه فراوانی به این موضوع کرده است.
این یکی از مدرنترین قصهها درباره بزرگ شدن است که این سالها روی پرده سینما دیدهایم. بزرگ شدنی که بخشی از آن به معنای این است که به درون خودت نگاه کنی و بپذیری باید آنطور که واقعا هستی زندگی کنی.
اگر من بخواهم فیلم آرگایل را در یک جمله تعریف کنم، میگویم این اثر مصداق سرگرمی شیرین است. در نتیجه با وجود این انتقادات، آرگایل همچنان یک سواری کاملاً لذت بخش است. این فیلمی است که هویت خود را در بر میگیرد و ترکیبی از اکشن، طنز و یک عاشقانه را به مخاطب ارائه میدهد.
شاید تماشای پشت سر هم «تلماسه» ۲۰۲۱ و «تلماسه: بخش دو» بهترین راهحل موجود باشد، اما منطقی است اگر بگوییم اغلب مردم این کار را نخواهند کرد، خصوصاً که مدت زمان فیلمها نسبتاً طولانی است. چیزی که مخاطبان میخواهند، یک فیلم جدید است و با «تلماسه: بخش دو» آنها دوباره نیمی از یک فیلم را دریافت خواهند کرد.
مالیخولیا یا افسردگی یکی از قدیمیترین و شناخته شدهترین حالات روانی انسان از قرنها پیش بوده است. حکمای قدیمی آن را ناشی از افزایش سودا در طبایع چهارگانه انسان میدانستند و برای درمان آن گیاهان سنتی تجویز میکردند همانگونه که امروزه نیز داروهایی برای درمان این فراگیرترین حالت روحی بشری توسط شرکتهای بزرگ داروسازی اختراع و ارائه شده است.
Poor Things با سبک منحصر به فرد روایت خود توانسته نظر مثبت مردم و منتقدین زیادی را را به خود جلب کند. Poor Things نخستین بار در هشتادمین جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمده و جایزه شیر طلایی را به خود اختصاص داده است. این فیلم جز ده فیلم برتر سال ۲۰۲۳ انتخاب شده. همچنین در یازده بخش مراسم اسکار نامزد و برنده دو جایزه بهترین فیلم کمدی و بهترین بازیگر زن کمدی گلدن گلوب شده است.
این فیلم، داستانی دروننگرانه و بیرحمانه دارد که زندگی گروهی از انسانهای اولیه را دنبال میکند، انسانهایی که در جستوجوی یک خانه جدید، در طبیعت سخت و وحشی با دشمنی ناشناخته روبهرو میشوند.
ایماژهایی از تصاویر موزه آشویتس در انتهای فیلم، جهانی سیاه و بسته را چون رازی بین حواس شنیداری و بویایی متصل میکند. «ووکاش ژال» فیلمبردار لهستانی فیلم که تجربه فیلم بزرگی چون «جنگ سرد» 2018 از «پاولیکوفسکی» را در پرونده خود دارد به تهیه راشهای ارزشمندی دست زده است تا دست تدوینگرش «پاول واتس» را برای تدوینی معناگرا باز بگذارد.
تروی کندی مارتین، فیلمنامهنویس و مایکل مان کارگردان، آدام درایور را در نقش انزو فراری گذاشتهاند، مردی آزرده، خاکستری و بینظیر، قهرمان سابق اتومبیلرانی که صاحب کسبوکار افسانهای خانوادگی شده است و بدون لبخند دور پیست مسابقهای زندگیاش در اواخر دهه 1950 در شهر مودنا میچرخد.
«حافظه» هشتمین فیلم بلند فرانکو کارگردان مکزیکی است که سال ۲۰۱۲ با فیلم «بعد از لوسیا» (After Lucia) در کن سر و صدا کرد. «دختر آپریل» (April’s Daughter) او هم سال ۲۰۱۷ جایزه ویژه هیئت داوران را از کن گرفت. او عمدتاً درام میسازد. دارمهای هنری و گاهی هم به سمت ژانر تریلر حرکت میکند. روابط خانوادگی، خانوادههای نابهنجار، مشکلات روحی یا جسمی از جمله موضوعاتی است که فرانکو در فیلمهایش به آنها میپردازد.
دروغی که نظام سرمایهداری با تواناییهای تکنولوژیک و رسانهای به انسان مدرن میگوید این است که رفاه ضامن رضایتمندی است. در حالیکه برانگیختن انسان برای تلاش فراتر از طاقت انسانی خود، در جهت به دست آوردن این رضایت نیست بلکه در خدمت تداوم بخشیدن به چرخه نظام سرمایهداری است و از این جهت بر خلاف منفعت انسان و رضایتمندی او عمل میکند.
«بیقرار»، ساخته سیریل شابلین، فضای پرآشوب اروپای دهه ۱۸۷۰ را بررسی میکند؛ دوره شکلگیری جنبش آنارشیستها در اروپا.
«منطقه مورد علاقه» مستقیما برپایهی نظریه «ابتذال شر» استوار است که فیلسوف آلمانی هانا آرنت در کتاب «آیشمن در اورشلیم» از آن صحبت کرد و برای نقد و بررسی فیلم هم باید مستقیم به آن رجوع کنیم.
فیلمسازان بسیاری همچون «اینگمار برگمان» و «لارس فون تریه»، با فیلمهایشان مرز باریک سینما و تئاتر را در هم آمیختند. اما هیچ فیلمی را به یاد ندارم که به اندازهی دوازده مرد خشمگین توانسته باشد به این امر نزدیک شده باشد.
«روی علفهای خشک»، آخرین ساخته نوری بیلگه جیلان، شاهکاری است همتراز آثار یک دهه اخیر او. سرشار از حساسیت و کمالگرایی بصری جیلان که در سینمای معاصر کمیاب و دستنیافتنی است. جیلان بار دیگر به فضای روستاهای حاشیهای ترکیه میرود تا تأکید کند ترکیه فقط استانبول، آنکارا و ازمیر نیست.
ما در سینمای سیاهپوستی معمولاً شاهد رفتار ظالمانه سفیدپوستان با سیاهپوستان به عنوان بردههایشان هستیم. رمان آلیس واکر فقط دغدغه استثمار سیاهپوستان را ندارد؛ زنانه است. حکایت زنهایی است که صرفنظر از رنگ پوستشان باید با مردان قلدر زورگو بجنگند تا بتوانند زندگی کنند. اینجا روایت یک قدم جلوتر از نمایش استثمار سیاهپوستان میرود؛ پدرسالاری را نشانه میگیرد که سیاه یا سفید نمیشناسد. سفیدپوستان در طول تاریخ رنگینپوستان را سرکوب کردهاند.