«آرامش در حضور دیگران» اثر ماندگار ناصر تقوایی، فیلمی است که با تکیه بر فرم و ساختار، جهانی انتقادی و روانشناختی خلق میکند. این تحلیل بر نقش حیاتی معماری فضای روایت (خانه سیروس طاهباز) بهعنوان پیکرهای فعال برای نمایش وضعیت روانی شخصیتها تأکید دارد؛ جایی که پلهها محور میزانسن بوده و تقابل میان نظم و فروپاشی را نشان میدهند.
همزمان با اکران نوروزی آثار سینمایی سال ۱۴۰۰ گران شدن بلیت سینماها در سال جاری اعمال شد و هم اکنون مخاطبان برای تماشای آثار باید مبلغ ۳۰ هزار تومان را پرداخت کنند، این گرانی در حالی رخ میدهد که سینمای سال ۱۴۰۰ با بحران شدید نبود مخاطب روبرو است.
تماشای لوکیشنهای دیدنی و گویشهای جذاب بدون اغراق برای مخاطب عموما شهرزده و آپارتمانی جذاب است و «حال خوب کن». نون.خ3 یکبار دیگر نشان داد که مخاطب ایرانی همچنان به شنیدن و دیدن قصه و روایتها علاقهمند است و فرمول طلایی قصه سرراست به اضافه شخصیت جذاب همیشه جواب میدهد.
سالها پیش مجموعهای در ایام عید نوروز از تلویزیون ایران پخش شد با نام «وفا»؛ یک مجموعه امنیتی که تم عاشقانهای هم در پسزمینهاش داشت و به اوج محبوبیت رسید. با توجه به تجربه سریال وفا میشود گفت هر سریالی که در ایام عید از تلویزیون پخش میشود، لزوما نباید کمدی باشد و حتی میتواند سوژههای امنیتی را پی بگیرد و به اوج محبوبیت هم برسد اما مسلما بین گاندو۲ و وفا تفاوتهایی اساسی وجود دارد.
نیروی قورباغه هرچقدر که وسوسهبرانگیز باشد، برخلاف تصور کارگردان، قدرت کافی برای پابرجا نگهداشتن آدمهای کشتی در دریایی توفانی را ندارد.
شاید اگر همین فیلم چند سال پیش ساخته شده و شاخصههایش تداعیگر دیالوگنویسی آثار سعید روستایی یا فضاسازی اگزوتیک «مغزهای کوچک زنگزده» اثر هومن سیدی نمیبود زیر سایه آن آثار متقدم قرار نگرفته و امتیاز بالاتری کسب میکرد. ولی درحالحاضر با فیلمی صرفا خوشساخت طرفیم که در انتها وقتی گرههایش را گشود و تعلیقش فروکش کرد دیگر چیزی برای ارائهکردن ندارد
در سینمای هومن سیدی شما با سكانسهای خوب كپی شده برخورد میكنید اما یك اثر كلی خوب نمیبینید. البته نباید از كسی كه در مقام بازیگری به استاندارد كارگردان «عاشقانه» تن میدهد و این همكاری را هم تا همین امروز ادامه میدهد توقع زیادی داشت، اما سر و صداهایی كه تحتتاثیر فضای پروپاگاندا به وجود میآید اجازه بیتفاوت گذشتن از كنار چنین اثری را نمیدهد.
منگی از همان نقطه كه آغاز میشود به پایان میرسد؛ گویی این دقایق پرالتهاب هیچگاه سپری نخواهند شد و تنها میشود از منظرهای مختلف به تماشایش نشست. یك دایره بسته بدون امكان خروج كه محدودیتهای تولید و پخش به آن حد زده و مهارش كرده است كه شاید توهمی از به پایان رسیدن را برساند.
«قورباغه» اما باور نکرده که زیبایی باید در نگاه تو باشد، نه در چشمان تو، همه چیز را ویترینی میخواهد، برای همین هم سطحی و آبکیست، گاهی «دل» را داریم که از پوستر تا قسمت آخرش ابتذال را فریاد میزند و گاهی هم «قورباغه» را داریم که در نگاه اول جدی، موقر و قابلتوجه به نظر میرسد، اما ابتذالش پنهان و دیریابتر است، نه این که مبتذل نباشد، اتفاقا این جنس ابتذال پیچیدهتر و چهبسا خطرناکتر باشد، یک کار معمولی ببینیم و گمان کنیم یک اثر «هنری» دیدهایم.
«قورباغه» در کنار نقاط قوتش، نقاط ضعفهایی هم دارد که تا حدودی روی کیفیت سریال تاثیر گذاشته است. در ادامه برای بررسی بهتر این سریال، نگاهی به نقاط قوت و ضعف «قورباغه» داریم تا به تحلیل بهتری از کیفیت سریال برسیم.
ژانر فیلم «شنای پروانه» تركیبی از ژانرهای درام خانوادگی، درام رازآمیز، درام گنگستری و تریلر (تعقیب و گریز دلهرهآور) است. جالب است كه ژانرهای محدودی چون كمدی مسخرهبازی، كمدی نوستالژیك و درام بدبختی در كنار درام سیاسی پروپاگاندا و ملودرامهای آپارتمانی، بخش بزرگی از سینمای ایران را تشكیل میدهند.
فیلم گیجگاه حتی توالی رویداد هم ندارد كه موقعیتی را از یك به دو برساند بلكه توالی صحنههایی است كه تنها كنار یكدیگر چیده شدهاند.
آنچه در بازیهای تسلیمی محسوس است، توانایی همزمان او در تلفیق سویههای حماسی، تاریخی و رئال شخصیت است. این سویهها گاه به شكل مستقل و گاه در یك فیلم ظهور و بروز دارند. از این روی شخصیتهایی كه تسلیمی بازی كرده با وجود تنوع و در برخی موارد تضاد شخصیتی اما در ماهیت بر همسویی و شباهتهای مضمونی و ماهوی واحدی دلالت و تاكید دارند.
«تی تی» بر سر چند راهی شاعرانگی، درام و مضامین شعاری به سرگشتگی و بیراهه افتاده است و به وفاق آرمانی فیلمساز نزدیك نمیشود.
فیلم بیش از آنكه بازتابی انتقادی از جامعه باشد تنها آن را استوارتر میكند، زیرا در رویكرد بازتابی به چالش كشیدن و انتقاد از وضعیت است كه اثر را ارتقا میبخشد نه یك گزارش صرف و صدالبته القای آن كه برای آرامش و پرهیز از قصاص بهتر است سكوت كنیم.
«زالاوا» فیلمی متوسط اما جسورانه در بخشهای ایده، روایت، صحنه پردازی و تدوین در پرونده «ارسلان امیری» فیلمنامهنویس با سابقه و كارگردان نوپا و خوش آتیه كشورمان ثبت خواهد شد و ما را به مسیر روشن خود خوشبین میكند.
فیلم سینمایی «مامان» به کارگردانی «آرش انیسی» از جمله آثاری بود که در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، اثری که در کاخ رسانه با اقبال خوبی روبرو نشد اما در عین حال توانست در پنج بخش نامزد دریافت سیمرغ بلورین شود. با وجود پرتعداد بودن نامزدی این فیلم در نهایت تنها یک سیمرغ آن هم بر شانههای «رویا افشار» بازیگر نقش اول اثر تکیه زد.
فیلم سینمایی «ابلق» همچون نام خود درگیر چند رنگی در فرم و محتوا است، اثر حاوی موضوع و حرف مهمی است اما نمی تواند به درستی و همگام با مشکلات جامعه آن را بیان کند، انگار که کارگردان چندین گام از زمانه خود عقب مانده و موضوعی را مطرح می کند که جامعه امروز عکس آن را طلب می کند.
فیلم کوتاه «وضعیت اورژانسی» که به عنوان بهترین فیلم کوتاه جشنواره سی و نهم فجر انتخاب شد و سیمرغ بلورین دریافت کرد؛ نمونه خوبی از درک درست مدیوم فیلم کوتاه به جهت انتخاب زاویه نگاه به قهرمان و وضعیت بحرانی او است.
شاعرانگی فیلم «تیتی» محصول احساسات لطیفی است که بین آدمها رد و بدل میشود. فیلم بدون آنکه در دام احساسگرایی بیفتد، یک عشق واقعی را به تصویر میکشد. عشقی که پر سوز و گداز و هیجانی نیست؛ بلکه ریشههای عمیقی دارد و نتیجهاش بهبود اوضاع طرفین است.
شاید بتوان فیلم «مصلحت» را تلاشی دانست از سوی طیفی که همواره سعی در پاسخ به پرسشهای مردمی دارند که با بی عدالتیهای امروز در جامعه دست و پنجه نرم میکنند.