نمایش مارمولک از شبکه چهار که اساسا دخلی به تغییر نگرش کلی مدیران رسانه ملی ندارد و در واقعیت امر آنچه میتوان به دلایل و انگیزه پخش فیلم اشاره کرد، بیشتر معطوف به نگرانی از بایکوت رسانه ملی از طرف مردم و در خوشبینانهترین حالت تغییر نگرش مدیران فعلی نسبت به پیام فیلم و به تعبیری تلاش برای بازسازی اعتبار و اعتماد عمومی از روحانیت است که در ذهنیت مردم به درست یا غلط مسبب معضلات و مشکلات و بحرانهای ریز و درشت اجتماعی و سیاسی میدانند.
هرچند نمیشود فیلم «مارتین ایدن» را ادای دینی به جایگاه «هربرت اسپنسر» و نظریاتش دانست. اما شخصیت مارتین و سرگذشتش، به روشنی چالشهای موجود در کشف واقعیت و پیداکردن راهی برای توقف بهرهکشی از نیروی ضعیف جامعه توسط ابزارهای مدرن امروز را مطرح میکند؛ چالشی که با گذشت سالیان دراز و انبوه نظریات علمی و جامعهشناسانه، سردرگمی متفکران اجتماعی در برابر واقعیتهای موجود و ناتوانی دستگاههای فکری حاکم را در جهت کسب هویتی انساندوستانه نشان میدهد.
«شکستن همزمان بیست استخوان» یا «رونا؛ مادر عظیم» را باید ستایشی از مقام و جایگاه مادر به شیوهای ظریف و هنرمندانه دانست. فیلمی که قصد دارد با نقب زدن به درونیترین ضعفهای بشری به این امر مهم دست یابد.
سمفونی نهم فیلمی در مورد مرگ و عشق و تاریخ است و نشان می دهد مرگ چندان ترسناک نیست و نمی توان از آن فرار کرد.
تروفو طرفدار سینمای کلاسیک هالیوود است، اما حاصلِ کار شباهتی به آن سینما هم ندارد. او در واقع، تنها یک «روشنفکر عشقِ فیلم» است در زمانهای که روشنفکر بودن با مارکسیست بودن تقریبا یکی است.
علیرضا داودنژاد در نوشتاری تحت عنوان «سیفالله داد، شورای صنفی و سینمای آینده» به حواشی این روزهای شورای صنفی نمایش واکنش نشان داد.
جذب مخاطب در سریالهای شبکه خانگی، باعث تشدید رقابت برای ورود به حوزههایی شده که در گذشته به سادگی قابل تصویرکردن نبود. نمایش تجمل و زرق و برق زندگی طبقه مرفه و تمرکز روی روابط عاشقانه و مثلثهای عشقی پایه و اساس اغلب این سریالهاست و عامل اصلی تفاوت بسیاری از این تولیدات با مجموعه دیدنی «شهرزاد» به عنوان نمونه موفق تولید در شبکه نمایش خانگی.
وقتی در سیوششمین جشنواره فیلم فجر به عنوان یکی از نامزدهای بهترین بازیگر مکمل مرد معرفی شد، باز هم با طعنه و نیشخند گفتند هنوز نان شهرتش در فوتبال را میخورد. فضا از «نقد» به سمت «نیش» رفت.
بالاخره بعد از چند هفته حرفوحدیث برسر جای خالی تیزرهای تبلیغاتی فیلمهایی که به صورت اینترنتی اکران میشوند در تلویزیون، تیزرهای فیلم «خروج» در کنداکتور آگهیهای بازرگانی سیما قرار گرفت.
سینمای جان کاساوتیس، تقلید ناپذیر است هر چند نمونههایی از بداههپردازی خاص او را در آثار فیلمسازانی چون مایک لی میتوان دید. فیلمهای او یک کارگاه بازیگری بداهه پردازانه را تداعی میکرد که در آن نه قصه که ایدههایی برای تسخیر لحظات ناب زندگی، که عموماً نیز پنهاناند، در سرلوحه کار گروه بازیگران و سرپرست آنها جان کاساوتیس قرار میگرفت.
امیر اثباتی (سینماگر و طراح صحنه) در یادداشتی که به مناسبتی روز جهانی کارگر به نگارش درآورده، انتقاداتی را نسبت به خانه سینما مطرح کرده است.
با فیلمهای کیارستمی کاوش و نمایش واقعیت به بالاترین مرتبه رسید؛ اما هنر بنیادین او در این بود که واقعیت را به دستمایه شعر بدل کرد و به سینمادوستان نشان داد که تصویر چه ساده و روان به زبان شعر سخن میگوید.
پانتهآ پناهیها همانند بسیاری دیگر از بازیگرانِ استخواندار و حرفهای، ابتدا در تئاتر درخشید. او البته در کنار تئاتر بهعنوان منشی صحنه و دستیار کارگردان نیز در پروژههای سینمایی حضور داشت. حضور او بهعنوان بازیگر نقشهای مکمل سینما به نسبت پیشینه فعالیتهای هنریاش دیر اتفاق افتاد.
شخصيت «سنانِ» فيلم نوري بيگله جيلان قرابت بسياري با نسل دهه شصتي ايران دارد، همان نسلي كه از سرزمينهاي تاريخي پايش به دانشگاه گشوده ميشد و در برابر آزاديهايي از جنس دوم خرداد، ميخواست بدل به فرهيختهترين موجود روي زمين شود. مدام فلسفه ميخواند و براي برتري جستن بر همنسلان خويش هر چيزي را زير سوال ميبرد.
«من بدنم را گم كردهام»، پر از اشارات و موتيفهاي سحرآميز است، مرور خاطرات به ظاهر بياهميت اما قدرتمند و تاثيرگذار در كودكي كه در روح هر يك از ما ثبت شده است. سفري كه از بيرون به درون و با جبر و رنج آغاز ميشود، تحولي براي كشف دوباره خويشتن و درك عميقتر مزه زندگي و عشق.
«طلا» آخرین ساخته سینمایی پرویز شهبازی از جمله فیلمهایی است که دو سال از ساخت آن میگذرد اما طی این مدت نتوانست راه به اکران عمومی ببرد که احتمالا موضوع حساس و حواشی احتمالی آن دلیل آن بوده است. با این حال قرار است از این هفته روانه نمایش آنلاین شود.
چند سالی است که راههای خودنمایی، حتا خودنمایی مفرط و پولساز، خیلی پیچیده نیست و به لوازم زیادی نیاز ندارد. مواد لازم: اعتماد به نفس کافی و جسارت + زرنگی و بعضا بدجنسی + یک دستگاه تلفن همراه.
کیوان امجدیان روزنامهنگار و منتقد سینما با اشاره به بلاتکلیفی پروژههای سینمایی و شبکه نمایش خانگی که به دلیل کرونا تعطیل شده بودند، به انتقاد از انفعال مدیریت سینما در این زمینه پرداخت.
کلاهش را برعکس روی سرش گذاشته و سرمست با دوستانش در پارک قدم میزند. چشمش به یک پاکبان میافتد و با خنده میگوید: «لباسمو با رفیقم ست کردم!» وقتی پاکبان خسته به او میگوید «برو»، با صدای بلند میخندد و به دوستانش میگوید «فقط مونده این به من بگه برو»!
تماشای فیلمها با اکران خانگی، بیشباهت به کتابخواندن نیست که میتوان در آرامش و با فراغ خاطر، جملهها را چند بار خواند، در متن تعمق کرد و احتمالا ادامه خواندن را به فرصتی دیگر موکول کرد.
خروج ابراهیم حاتمی کیا از ضعیف ترین آثار کارنامه فیلمسازی وی به شمار می آید که اگر حضور فراموش نشدنی فرامرز قریبیان در فیلم نبود شاید می توانست سقوط وی نیز لقب گیرد!