چهارشنبه , ۹ آبان, ۱۴۰۳
نقد نمایش
درباره نمایش‌های «کلنل» و «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»؛ تئاتر بر مدار انبوهی تولید و کمیابی تماشاگر 13 آبان 1402
درباره نمایش‌های «کلنل» و «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»؛ تئاتر بر مدار انبوهی تولید و کمیابی تماشاگر

درباره نمایش‌های «کلنل» و «حقایقی درباره سگ‌ها و گربه‌ها»؛ تئاتر بر مدار انبوهی تولید و کمیابی تماشاگر

همچنان تعداد اجراهای تئاتری که در سالن‌های دولتی، نیمه‌دولتی و خصوصی کلانشهر تهران این شب‌ها بر صحنه آمده موجب شگفتی ناظران است. در غیاب تماشاگران پرتعداد، چرایی این حجم از اجراهای هر روزه با توجه به اقتصاد نحیف تئاتر، مقدمه‌ای است چالش‌برانگیز برای پژوهش‌گران در باب میل همگانی برای حضور در صحنه.

نقدی بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی و نویسندگی سجاد افشاریان؛ تعاملات بی‌بنیان 10 آبان 1402
نقدی بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی و نویسندگی سجاد افشاریان؛ تعاملات بی‌بنیان

نقدی بر نمایش «تنهایی و تن‌هایی وطن‌هایی» به کارگردانی کیومرث مرادی و نویسندگی سجاد افشاریان؛ تعاملات بی‌بنیان

نور تعریف و کارکرد مشخصی در این اجرا ندارد و کارگردان از ظرفیت بصری آن به راحتی گذشته است. پرده‌های سفید حریر ارگانزا که دورتادور سالن را در برگرفته به طراحی صحنه و ظرفیت‌های اجرا کمک شایانی نمی‌کند و می‌توان بود و نبودش را یکسان در نظر گرفت. طراحی لباس و چهره پردازی ساده و بی‌اثر است و در کل امضای کیومرث مرادی به عنوان کارگردانی پرکار و با تجربه پای کار نیست و این باعث تعجب من می‌شود.

نقد در انتظار گودو ( اولین اجرا در نیویورک آمریکا ۱۹۵۶) 25 مهر 1402
نقد در انتظار گودو ( اولین اجرا در نیویورک آمریکا ۱۹۵۶)

نقد در انتظار گودو ( اولین اجرا در نیویورک آمریکا ۱۹۵۶)

در انتظار گودو یک نمایشنامه‌ي مهم است. حالا پرسش این است که آیا این اثر، مهمتر از آن چیزی است که دستاوردهایش نشان می‌دهد؟ این نمایشنامه برای من نه با نیروی مکاشفه و نه با عظمتی مطلق تمام شد. صدای آقای بکت جالب است؛ اما آن را کاملاً فردی نمی‌دانم، زیرا کاملاً هم جدید به نظر نمی‌رسد. مطمئناً اگر کسی از این واقعیت به طرزی ناعادلانه سوءاستفاده کند، می‌گوید که آقای بکت، تحت تأثیر جویس است.

درباره  «محاکات قبر» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی؛ سه قطره خون بر سنگ قبر هدایت 15 مهر 1402
درباره «محاکات قبر» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی؛ سه قطره خون بر سنگ قبر هدایت

درباره «محاکات قبر» به نویسندگی و کارگردانی فرزاد امینی؛ سه قطره خون بر سنگ قبر هدایت

نمایش محاکات قبر به مانند خود فرزاد امینی، عزلت‌نشین است‌. جهانی که بر صحنه آورده کمابیش مرزهای محافظت‌شده‌ای را بر گرد خویش ترسیم کرده تا آسیب چندانی از هجوم نیروهای مهاجم ناشناس نبیند. این اختلاف فاز و نابهنگامی با تئاتر این روزهای ما، گاهی تماشایی است و گاهی پس‌زننده. تماشاگر عجول طبقه‌متوسطی این روزها، چندان حوصله ندارد ذهن خود را درگیر آثار پیچیده‌ای کند که فهم‌ناپذیر می‌نمایند.

نقد نمایش‌ «آنتیگون» به‌ کارگردانی‌ محمدرضا آگاه ؛ درام‌های ثانویه‌ 11 مهر 1402
نقد نمایش‌ «آنتیگون» به‌ کارگردانی‌ محمدرضا آگاه ؛ درام‌های ثانویه‌

نقد نمایش‌ «آنتیگون» به‌ کارگردانی‌ محمدرضا آگاه ؛ درام‌های ثانویه‌

«آنتیگون» به‌ روایت‌ محمدرضا آگاه امر سیاســی‌ را در فرا‌پرده‌ای‌ شبه‌ پســت‌ دراماتیک‌ کشانده است‌ تا اثرش در پایان‌بندی‌ از منظر کارکرد درونی‌ بی‌‌آنکه‌ خواسته‌ باشد به‌ »اهانت‌‌ به‌‌ تماشاگر/پیتر هاندکه‌« اتریشی‌، نمایشنامه‌‌نویس‌ وُنووِلیست‌ آوانگارد معاصر شبیه‌ شده باشد؛ به‌‌واقع‌ پرولوگ (پیش‌‌درآمد) بلند هاندکه‌‌ای‌ در فراینــدی‌ آلترناتیو جایش‌ را به‌ِاپی‌‌لوگی‌(مؤخره) کوتــاه در نمایش‌ پیش‌‌روی‌ داده است‌.

نگاهی به نمایش «سوسمار»؛ حمید جبلی و کابوس هجوم «سوسمار»ها 3 مهر 1402
نگاهی به نمایش «سوسمار»؛ حمید جبلی و کابوس هجوم «سوسمار»ها

نگاهی به نمایش «سوسمار»؛ حمید جبلی و کابوس هجوم «سوسمار»ها

سوسمار جبلی روایت ساده‌ای دارد و چندان پیچیدگی‌ جهان مابعد جنگ جهانی دوم را بازتاب نمی‌دهد؛ بنابراین معناباختگی‌اش کمابیش اینجا و اکنونی و تقلیل‌گرایانه است. به هر حال بحران‌های تمدن غرب، به نسبت جهانی که جبلی ساخته، پیچیدگی بیشتری را نشان می‌دهد و از آن سادگی نمایش سوسمار فرسنگ‌ها فاصله دارد.

نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی 27 شهریور 1402
نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی

نقدی بر نمایش «بدل» به نویسندگی و کارگردانی آهو امیرصمیمی؛ در سایه‌سار زیست بدلی

«بدل» می‌توانست با کوتاه‌تر کردن روایت‌هایش و حذف برخی زواید که کمکی به پی‌رنگ اصلی نمی‌کند سبک‌تر و رهاتر خودش را به وجه تئاتریکالیته نزدیک‌تر کند و درام اصلی مدنظر نویسنده نیز به سرانجام قابل قبولی برسد. «بدل» در متن به نسبت کارگردانی قدری جلوتر نشان می‌دهد و می‌توان این‌گونه تصور کرد که «آهو امیرصمیمی» در اولین تجربه نویسندگی و کارگردانی صحنه‌اش به تئاتری قصه‌گو و تجربه‌محور دست زده است.

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت 27 شهریور 1402
نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر / واحه‌ای میان ترس و خیانت

«فریز مکبث فریز» که سازوکارش را بر پایه «خیانت»، آشکارا به کنش‌مندی‌های بازیگرانش متصل می‌کند با مخاطبش قرار می‌گذارد تا اقتباسی از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر را به گونه‌ای پیشرو در روزگار پسا مدرنیته و سیاست زده عرضه کند. به تبع حصول آوانگارد صحنه‌ای آکسسوار‌هایی چون تلفن همراه و ادوات دیجیتال پایشان را به اثر باز کرده و ما را در اتمسفری ملموس قرار می‌دهند. اما آیا چنین ادوات صحنه‌ای در میان مینیمال صحنه‌ای به کارکردی قابل قبول می‌رسند؟

نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید 16 شهریور 1402
نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید

نقد نمایش «سندروم روسمر» به کارگردانی داوود زارع؛ رهایی اسب‏ سفید

«داوود زارع» در مقام کارگردان، مخاطبش را در فضایی تعاملی و البته تیپیکال قرار می‌دهد. اجرا در فضایی با میزانسن‌های مینیمال و با حداقل طراحی صحنه و کمترین آکسسوار و البته با پخش ویدئو پروژکتورهای زنده، به سازوکار تعاملی‌اش صحه می‌گذارد و تماشاگر را با خودش همراه می‌کند. با این کمینه‌گرایی، کارگردان به‌دنبال تأثیرپذیری از بازی بازیگران و دیالوگ‌های سازنده آنان برای تماشاگران نمایش خواهد بود.

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش 16 شهریور 1402
نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش

نقد نمایش «فریز مکبث فریز» به کارگردانی آرش دادگر؛ رام کردن اسب سرکش

نگاه براندازی نظام طبقاتی در «فریز مکبث، فریز» اگرچه متکی به فضای سرمایه‌داری نیست، ولیکن دیدگاه سیاسی نوین در آن مشهود است که حاضر است جام زهر را به هرکس بخوراند. چه این جام زهر به کاراکتر لیدی مک داف به‌عنوان سمبل اندیشه‌ورزی خورانده شود، چه به کاراکتر بَنکو به‌عنوان نماد و دلالتی بر رفاقت و صمیمیت جاودانه، همه‌وهمه فرازهایی از حذف انسانیت در وادی آدمیان جنون‌زده و دیوانه‌شده می‌باشند.

 نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم 2 شهریور 1402
نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم

نگاهی به سه نمایش، همراه با محمدجواد ظریف؛ حاشیه‌نشینان تئاتر را مرور کنیم

این هفته به سه اجرایی می‌پردازیم که در سالن‌های کوچک و حاشیه‌ای شهر بر صحنه آمده و شاید در نگاه نخست، اتفاق چندان ویژه‌ هنری محسوب ‌نشوند. اما قسمتی از فعالیت تئاتری کلانشهری مثل تهران را این قبیل نمایش‌ها نمایندگی می‌کنند و اغلب در هیاهوی گروه‌های حرفه‌ای و پرفروش، از یادها رفته و به فراموشی سپرده می‌شوند.

نگاهی به نمایش «گربه نره و روباه مکار»/ پینوکیو؛ مقهور اقتدارگرایی در فضایی فانتزی 21 اردیبهشت 1402
نگاهی به نمایش «گربه نره و روباه مکار»/ پینوکیو؛ مقهور اقتدارگرایی در فضایی فانتزی

نگاهی به نمایش «گربه نره و روباه مکار»/ پینوکیو؛ مقهور اقتدارگرایی در فضایی فانتزی

تکلیف ما با اجرای «گربه نره و روباه مکار» کمابیش روشن است: یک نمایش تر و تمیز که تمنای نقد سیاست و اخلاقیات جامعه را دارد و در این وادی پیروزمندانه شکست می‌خورد

 نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی 25 اسفند 1401
نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی

نگاهی به نمایش‌ «تاناکورا» اوشین، در پی تعزیه‌ای ناشدنی

می‌توان نمایش تاناکورا را اجرای متوسط از یک نمایشنامه متوسط دانست. این البته در زمانه‌ای که اغلب اجراها کیفیت لازم را ندارند می‌تواند نکته‌ای مثبت تلقی شود. اما تئاتر این روزها برای فراتر رفتن از این عسرت و حسرت، به جسارت و دانش بیشتری نیاز دارد. شاید ترکیب خلاقیت، نابهنگامی و امر نو. از یاد نبریم که حضور شخصیت اوشین تاناکورا در نمایش «چشم برهم زدن» محمد زیکساری چقدر مخاطبان را شگفت‌زده می‌کرد اما در نمایش تاناکورا، همان حضور همیشگی این سال‌ها است و نوعی عقبگرد.

نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام 14 اسفند 1401
نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام

نگاهی به نمایش «آرامش فقط یک ساعت»؛ ناکام

تلاش این گروه نه چندان شناخته‌شده آن‌چنان که باید مورد پسند مخاطبان قرار نگرفته و می‌توان محصول رضا بهدادنیا را چه به لحاظ زیباشناسی، چه از منظر گیشه و رضایت مخاطبان، تجربه‌ای شکست‌خورده دانست.

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی 14 اسفند 1401
درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

درباره نمایش «اهل هوا» به کارگردانی محمد حاتمی؛ روایتی غامض از قتل‌های ناموسی

نمایش اهل هوا را گام مثبتی در کارنامه تئاتری محمد حاتمی دانست که در این سال‌ها، بعضی اجراهایش مثل نمایش «دیگری» ناموفق بوده و حواشی متعددی ایجاد کرده است.

درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا» 12 اسفند 1401
درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا»

درباره نمایش «مرگ»/ محصول کلاس‌های «از ایده تا اجرا»

بر صحنه آمدن این قبیل اجراها می‌تواند نشان آن باشد که فرآیند آموزش تئاتر در بخش خصوصی دستخوش بحران است. مخاطبان تئاتری حق دارند در ازای پرداخت بلیت تقریباً صد هزار تومانی، اجراهایی با کیفییت تماشا کنند و فی‌المثل به طنز وودی آلنی «مرگ در می‌زند» از ته دل بخندند.

نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت 12 اسفند 1401
نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت

نگاهی به نمایش «می‌خواهم میوسوف را ببینم»/ بدون قصه و روایت

کارگردان این نمایش با بازیگران جوان تلاش کرده طنز موقعیت و کمابیش سیاسی نمایشنامه را اجرایی کند. اما به نظر می‌آید آن چنان نتوانسته ظرایف دراماتیک متن را به صحنه آورد.

 آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است 24 دی 1401
آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است

آنچه تماشای سه نمایش این شب‌های تهران به رخ می‌کشد؛ آسمان تئاتر هم برفی است

 اجراهای تئاتری اخیر، دامنه وسیع‌تری از کارگردانان ناشناخته‌ای را به سالن‌های تئاتری گسیل کرده که قبل از این نامی از آنان در میان نبود. اما با تمامی این گسترش اندک، همچنان رونق چندانی در سالن‌های اجرایی وجود ندارد و اغلب اجراها با تماشاچی‌های اندک بر صحنه می‌آیند.

 درباره تئاتر امروز و نمایش‌هایی که این روزها روی صحنه می‌روند/ در غیاب حرفه‌ای‌ها 15 دی 1401
درباره تئاتر امروز و نمایش‌هایی که این روزها روی صحنه می‌روند/ در غیاب حرفه‌ای‌ها

درباره تئاتر امروز و نمایش‌هایی که این روزها روی صحنه می‌روند/ در غیاب حرفه‌ای‌ها

این روزها به تماشای اجراهای تئاتری نشستن نوعی مواجهه با سردی زمستان است. اجراهایی که رونق چندانی ندارند و بنا به هر دلیل نتواسته‌اند انبوه تماشاگران را جذب خود کنند. حتی از آن دیدارهای قبل و بعد اجرا هم خبری نیست که گفتگویی شکل می‌گیرد و در باب کیفیت آثار، بحث و جدل می‌شود. این هفته نگاهی انتقادی به چهار نمایشی خواهیم داشت که این شب‌ها در سالن‌های کلانشهر تهران اجرا می‌روند و به نوعی نماینده نسل‌های مختلف از کارگردان‌های تئاتر کشور محسوب می‌شوند.

 درباره نمایش «پرده خانه» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی گلاب آدینه/ خروج زنان از پرده‌نشینی 15 دی 1401
درباره نمایش «پرده خانه» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی گلاب آدینه/ خروج زنان از پرده‌نشینی

درباره نمایش «پرده خانه» به نویسندگی بهرام بیضایی و کارگردانی گلاب آدینه/ خروج زنان از پرده‌نشینی

 گلاب آدینه بعد از اجرای موفق نمایش «بانوی محبوب من» در سالن اصلی تئاتر شهر، این بار و در فضای پر التهاب این روزهای کشور، به پردیس تئاتر شهرزاد آمده و نمایشنامه «پرده‌خانه» را کارگردانی کرده است. اجرایی وفادار به متن که به اجبار صحنه‌هایی را کنار گذاشته تا بتواند در مدت زمان دو ساعت و چهل دقیقه، نمایشنامه بهرام بیضایی را بر صحنه آورد.

 از مقاومت سیا سی عبدالر ضا تا تادیب طبقاتی آلن 15 دی 1401
از مقاومت سیا سی عبدالر ضا تا تادیب طبقاتی آلن

از مقاومت سیا سی عبدالر ضا تا تادیب طبقاتی آلن

«دو دوز سایتوتک» برداشتی آزاد از نمایشنامه «خوک هندی» و شاهد مثالی بر اینکه بهتر است گروه‌های جوان و ناشناخته، دست از برداشت‌های بیش از حد آزاد و دلبخواهی از متون نمایشی بردارند و با پرداخت هزینه به ناشر و مترجم، نمایشنامه‌های خوب معاصر را به صحنه آورند.

از سکونت در یک «خونه» ایرانی تا حضور وودی آلن در دادگاه 20 آذر 1401
از سکونت در یک «خونه» ایرانی تا حضور وودی آلن در دادگاه

از سکونت در یک «خونه» ایرانی تا حضور وودی آلن در دادگاه

نسیم تاجی سعی دارد در نمایش «خونه» در زمانه‌ای که میل به مهاجرت زیاد است اهمیت ماندن در وطن و بازسازی خانه یا موطن را گوشزد کند. اما گویا از بخت‌یاری ساکنان است که توسعه شهری به سراغ این مکان فراموش‌شده آمده تا با تخریب بنای فرسوده و ساختن یک اتوبان، این جماعت را از غرق شدن در نوستالژی یک «خونه» با اصالت و روابط صمیمیانه خلاص کند.

اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر 29 آبان 1401
اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر

اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر

اجرای نمایشی چون «اهانت به تماشگر» از دل مناسبات تئاتر دانشجویی بیرون آمده و از این باب قابل تحسین و تامل است. خوانشی تازه که از خشونت هانتکه فاصله می‌گیرد و یادآور سوژه سیاست‌زدایی شده نئولیبرال است. اهانت‌زدایی از اهانت به تماشاگر ادامه منطقی مسیری است که مناسبات مادی تولید در این روزهای اقتصاد سیاسی گرفتار رکود تورمی، ایجاد کرده است

نقدی بر نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» به کارگردانی مژگان خالقی و نگاهی به تئاتر تجربی در ایران/ تاریک‌تر از شب 22 شهریور 1401
نقدی بر نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» به کارگردانی مژگان خالقی و نگاهی به تئاتر تجربی در ایران/ تاریک‌تر از شب

نقدی بر نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» به کارگردانی مژگان خالقی و نگاهی به تئاتر تجربی در ایران/ تاریک‌تر از شب

نمایش «سگ‌ها و استخوان‌های مادرم» اثری ضد جنگ و زنانه است که فضایی تاریک‌تر از شب را نمایش می‌دهد. نویسنده تلاش کرده تا از شعارهای رایج در آثار جنگی، ملودرام‌های آبکی و پروپاگاندا دوری کند که نکته بسیار مثبتی است.

درباره نمایش «پیش از کشتن»/ مشوش و مغشوش 22 مرداد 1401
درباره نمایش «پیش از کشتن»/ مشوش و مغشوش

درباره نمایش «پیش از کشتن»/ مشوش و مغشوش

آنچه روی صحنه دیده می‌شود،‌ شبحی است از دادگر «هملت» و حتی «اودیسه» خبری از آن دادگر جادوگر نیست که روی صحنه تصویرهای بدیع بیافریند.

درباره نمایش «بوکسور»/دلم می‌خواد قصه بگم 5 مرداد 1401
درباره نمایش «بوکسور»/دلم می‌خواد قصه بگم

درباره نمایش «بوکسور»/دلم می‌خواد قصه بگم

«بوکسور» ساده است. تلاشی است برای روایت یک قصه جنایی و شاید خانوادگی. پایان نمایش که غایت اثر است دور از ذهن برای مخاطب معمولی است. نویسندگان به انحای مختلف نشانه‌هایی می‌کارند تا ما را برای غایت اثر آماده کنند؛ اما محو است، شبیه «هملت» نیست که شاهزاده غمگین دانمارک به استراق سمع عموی خویش می‌نشیند که در محراب از گناه کرده‌اش استغفار می‌کند.

نقدی کوتاه درباره نمایش «شرحی کشاف در باب زندگی و مرگ نابهنگام زنی در مطبخ» به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی دلارام موسوی 4 مرداد 1401
نقدی کوتاه درباره نمایش «شرحی کشاف در باب زندگی و مرگ نابهنگام زنی در مطبخ» به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی دلارام موسوی

نقدی کوتاه درباره نمایش «شرحی کشاف در باب زندگی و مرگ نابهنگام زنی در مطبخ» به نویسندگی محمد چرمشیر و کارگردانی دلارام موسوی

نمایش شرحی کشاف...بی‌ارتباط با وضعیت اینجا و اکنون ما در رابطه با سرکوب بیان و بدن زنان نیست اما چه در روایت و چه در اجرا، توان چندانی برای به نمایش گذاشتن پیچیدگی جامعه‌ی این روزهای ما ندارد.

 نگاهی به نمایش «بوکسور» دوگانه داستان‌گویی/داستان‌گریزی 4 مرداد 1401
نگاهی به نمایش «بوکسور» دوگانه داستان‌گویی/داستان‌گریزی

نگاهی به نمایش «بوکسور» دوگانه داستان‌گویی/داستان‌گریزی

نمایش «بوکسور» را می‌توان مصداق خوبی برای تقلای داستان‌گویی براساس سرمایه انباشته دانست. نمایشی به قلم برادران مهربان، روایتی است از خانواده‌ای از هم پاشیده که در آستانه مرگ پدر، روابطشان آشکار می‌شود. اقتباسی ایرانی از «اودیپ شهریار» سوفوکل که همچون اثر یونانی دو موضوع عطش قدرت و مسئولیت قرار است شخصیت‌ها را به چالش بکشد.

یادداشتی بر نمایش «مانش» به کارگردانی کیومرث مرادی/ دست بردار از این در وطن خویش غریب٭ 4 مرداد 1401
یادداشتی بر نمایش «مانش» به کارگردانی کیومرث مرادی/ دست بردار از این در وطن خویش غریب٭

یادداشتی بر نمایش «مانش» به کارگردانی کیومرث مرادی/ دست بردار از این در وطن خویش غریب٭

مهاجرت مساله‌ای نیست که کیومرث مرادی برای اولین‌بار به آن پرداخته باشد؛ اگر به کارنامه حرفه‌ای او نگاهی بیندازیم، می‌بینیم مهاجرت و قصه آدم‌های مهاجر دغدغه اوست و به همین خاطر است که برای سومین‌بار نمایشی را روی صحنه می‌برد که حقیقت تلخ آدم‌هایی را به تصویر می‌کشد که از ناآرامی‌های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به جای دیگری مهاجرت می‌کنند به امید پیدا کردن روزنه‌ای از امید و آرامش.

یادداشتی بر نمایش «همانند» به کارگردانی فرزانه جعفرنیا/ نه به تئاتر دانشگاهی زنده‌باد تئاتر دانشجویی 2 مرداد 1401
یادداشتی بر نمایش «همانند» به کارگردانی فرزانه جعفرنیا/ نه به تئاتر دانشگاهی زنده‌باد تئاتر دانشجویی

یادداشتی بر نمایش «همانند» به کارگردانی فرزانه جعفرنیا/ نه به تئاتر دانشگاهی زنده‌باد تئاتر دانشجویی

اگر در نمایش‌های دوره‌نشینی مرز اجرا تا مرز دایره‌ای بود که مخاطب دور آن نشسته، مرزهای این اجرا که در ابتدا به گستردگی صدایی بود که شنیده می‌شد، اکنون تا پشت سرت، دیواری که به آن تکیه داده‌ای محدود شده است. دیوار چهارم نمی‌شکند بلکه مخاطب وارد دیوار چهارم می‌شود و به آن تکیه می‌دهد. نتیجه مهم این انتخاب کارگردانی، برخورد بی‌واسطه تماشاگر با این رخدادِ تئاتری است که هر کدام از تماشاگرانش به عنوان بازیگران نقش شرکت‌کنندگان در مجلس ترحیم با باورپذیری تئاتری، نقش خود را ایفا می‌کنند

نگاهی به نمایش «جنون محض» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی/ سلام تئاتر! 22 تیر 1401
نگاهی به نمایش «جنون محض» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی/ سلام تئاتر!

نگاهی به نمایش «جنون محض» به کارگردانی علیرضا کوشک جلالی/ سلام تئاتر!

نمایش «جنون محض» می‌خواهد نشان دهد که هر قدر برای مخاطبان به دلیل عدم درک کاراکترها و غریب بودن با فرآیند ساخت و تولید یک نمایش می‌تواند سرگرم‌کننده و شادی‌آور باشد، برای مخاطبانی که در زمینه تئاتر دستی بر آتش دارند و همیشه ندای سلام تئاتر را با هر سختی و رنجی سر داده‌اند، در کنار کمدی بودن، گونه‌ای از تراژیک-ساتیر محسوب می‌شود.

نقدی بر نمایش «هاگاکوره» و معرفی جریان «بی-تئاتر» برای نخستین‌بار/ آن تراژدی‌... ناخواسته کمدی‌ شد 18 تیر 1401
نقدی بر نمایش «هاگاکوره» و معرفی جریان «بی-تئاتر» برای نخستین‌بار/ آن تراژدی‌... ناخواسته کمدی‌ شد

نقدی بر نمایش «هاگاکوره» و معرفی جریان «بی-تئاتر» برای نخستین‌بار/ آن تراژدی‌... ناخواسته کمدی‌ شد

جریانی در تئاتر ایران شکل گرفته‌ که می‌توان آن را با عنوان «بی-‌تئاتر» مشخص کرد. نمایش «هاگاکوره» به کارگردانی «امیر اخلاقی»، نمونه‌ا‌ی مشخص از این جریان است

نقدی بر نمایش «عنوان موقت: براش» به کارگردانی نرگس هاشم پور و نگاهی به تئاتر سیاسی/ مقاومت زندگی روزمره‌ در برابر زندگی سیاسی 11 تیر 1401
نقدی بر نمایش «عنوان موقت: براش» به کارگردانی نرگس هاشم پور و نگاهی به تئاتر سیاسی/ مقاومت زندگی روزمره‌ در برابر زندگی سیاسی

نقدی بر نمایش «عنوان موقت: براش» به کارگردانی نرگس هاشم پور و نگاهی به تئاتر سیاسی/ مقاومت زندگی روزمره‌ در برابر زندگی سیاسی

«نرگس هاشم‌ پور» در اجرای «عنوان موقت: براش» به بدن‌های سرکوب‌شده، توجه‌ی زیادی کرده‌‌است. او تا حدی در دراماتورژی کار، دست به مسئله‌سازی زده و امر سیاسی را برجسته کرده‌است؛ اما کلیت اجرا، در اتصال به تاریخ اکنون، دچار لکنت بسیار زیادی شده‌است.

یادداشت شکرخدا گودرزی بر نمایش 11 تیر 1401
یادداشت شکرخدا گودرزی بر نمایش "پروین"؛ رئالیسمی برآمده از شرایط اجتماعی

یادداشت شکرخدا گودرزی بر نمایش "پروین"؛ رئالیسمی برآمده از شرایط اجتماعی

شکرخدا گودرزی در یادداشتی به نقد و بررسی نمایش "پروین" پرداخته و می‌نویسد: حسین کیانی رسالت هنرمندانه خود را در پرداختن به شخصیت‌های ملی و فاخر خوب ادا می‌کند. او نشان می‌دهد به اندیشه‌ی ایرانشهری و فرهنگ و ادب این سرزمین وفادار است.

درباره نمایش «باغ» به کارگردانی محمدحسن معجونی و نگاهی به دراماتورژی جدید/ سراسر ایران باغ ماست 7 تیر 1401
درباره نمایش «باغ» به کارگردانی محمدحسن معجونی و نگاهی به دراماتورژی جدید/ سراسر ایران باغ ماست

درباره نمایش «باغ» به کارگردانی محمدحسن معجونی و نگاهی به دراماتورژی جدید/ سراسر ایران باغ ماست

«محمدحسن معجونی» به خوبی می‌تواند نمایشی را که در ابتدای قرن بیستم نوشته شده به تاریخ اکنون، متصل کند. او با استفاده از «آمیزش افق‌‌ها»ی گذشته و اکنون، تلاش می‌کند تا حرف‌های خودش را بزند. معجونی از سیاستمداران روسیه به «پوتین» اشاره می‌کند و امر روزمره و سبک زندگی جاری در تهران و رشت را وارد نمایش می‌کند.

درباره «شکوفه های گیلاس» به کارگردانی سیدمحمد مساوات و نگاهی به سیستم بیومکانیک مایرهولد/ خودکشی یک ضدقهرمان‌ افسرده 4 تیر 1401
درباره «شکوفه های گیلاس» به کارگردانی سیدمحمد مساوات و نگاهی به سیستم بیومکانیک مایرهولد/ خودکشی یک ضدقهرمان‌ افسرده

درباره «شکوفه های گیلاس» به کارگردانی سیدمحمد مساوات و نگاهی به سیستم بیومکانیک مایرهولد/ خودکشی یک ضدقهرمان‌ افسرده

مساوات به طور کامل از ابتذال شدیدی که روی صحنه‌های تئاتر موج می‌زند دور شده و به «تئاتر به مثابه‌ی تئاتر» توجه کرده‌است. اجرای او بدون وابستگی به سلبریتی‌ها، تعداد زیادی از تماشاگران تئاتر را به تماشاخانه «ایرانشهر» کشانده‌؛ بنابراین اجرای «شکوفه‌های گیلاس» یک کار قابل تأمل در سال ۱۴۰۱ است.

نقدی بر نمایش «مخاطب» به کارگردانی جابر رمضانی و نگاهی به رابطه تئاتر با تماشاگر/ تماشاگر اسیر شده، مخاطب رها شده 3 تیر 1401
نقدی بر نمایش «مخاطب» به کارگردانی جابر رمضانی و نگاهی به رابطه تئاتر با تماشاگر/ تماشاگر اسیر شده، مخاطب رها شده

نقدی بر نمایش «مخاطب» به کارگردانی جابر رمضانی و نگاهی به رابطه تئاتر با تماشاگر/ تماشاگر اسیر شده، مخاطب رها شده

«ژاک رانسیر» در «تماشاگر رهایی‌یافته» نوشته‌است:‌ «ماجراجویی‌های جدید در شیوه‌های بیانی جدید... نیازمند تماشاگرانی است که مفسرانی فعال باشند؛ تماشاگرانی که ترجمه خود را بپرورانند؛ کسانی که داستان را از آن خود کنند و کسانی که در نهایت داستان خودشان را از آنچه هست بسازند. جامعه رهایی‌یافته در واقع، جامعه‌ای از داستان‌سرایان و مترجمان است».

تحلیلی بر نمایش «شام آخر» نوشته و کارگردانی مسعود دلخواه / تقابل عشق و قدرت، از زبان تا بیان 30 خرداد 1401
تحلیلی بر نمایش «شام آخر» نوشته و کارگردانی مسعود دلخواه / تقابل عشق و قدرت، از زبان تا بیان

تحلیلی بر نمایش «شام آخر» نوشته و کارگردانی مسعود دلخواه / تقابل عشق و قدرت، از زبان تا بیان

. اینک دلخواه با «شام آخر» سراغ موضوعی حساس می‌رود که نوعی ریسک در کارگردانی است زیرا نزدیک شدن به موضوعی که برگزیده، می‌تواند درام را به یک گزارش ساده تاریخی یا به یک تقابل ایدئولوژیک و تئولوژیک از ادیان تبدیل کند. اما «شام آخر» به خوبی از این تقابل‌های دم دستی و گزارش‌های ساده‌انگارانه تاریخی عبور می‌کند و تلاش دارد بدون آنکه ادعایی در نوآوری موضوع نمایش داشته باشد، به فرمی از روایت درباره موضوع برسد.

درباره نمایش «222» به کارگردانی علی شایع / هنر بر لبه تیغ 29 خرداد 1401
درباره نمایش «222» به کارگردانی علی شایع / هنر بر لبه تیغ

درباره نمایش «222» به کارگردانی علی شایع / هنر بر لبه تیغ

"222" اقتباسی نزدیک از نمایشنامه قرمز است که محتوا و جریان روایی خود را از آن وام گرفته و تا حدود زیادی به آن وفادار است. نمایشنامه قرمز، درگیرکننده و افشاگر، با ترکیب دقیقی از زیرو بم‌های روتکو که چه از گفته‌ها و روند زندگی‌اش وچه از تقابل هنر اکسپرسونیسم با سبک‌های دیگر آن زمان ساخته وپرداخته شده است؛ با همان فلسفه‌ی دریدایی و ویتگنشتاینی درباره مفاهیم و رنگ‌ها.

نقدی بر نمایش «شام آخر» به کارگردانی مسعود دلخواه و نگاهی به امر روزمره در ایران/ عیسی ناصری، عیسی تهرانی 28 خرداد 1401
نقدی بر نمایش «شام آخر» به کارگردانی مسعود دلخواه و نگاهی به امر روزمره در ایران/ عیسی ناصری، عیسی تهرانی

نقدی بر نمایش «شام آخر» به کارگردانی مسعود دلخواه و نگاهی به امر روزمره در ایران/ عیسی ناصری، عیسی تهرانی

مناسبات ضعیف تولید تئاتر در ایران و سانسور کشنده به کارگردانان اجازه نمی‌دهند تا ایده‌های خود را به راحتی روی صحنه پیاده کنند و با توجه به این مسائل، نمایش «شام آخر» به نویسندگی و کارگردانی «مسعود دلخواه» یک اثر تکنیکی قابل تأمل در سال ۱۴۰۱ است.

درنگی بر تئاتر «شکوفه‌های گیلاس» نوشته و کارگردانی محمد مساوات / جهانی که ما از آن غافلیم! 23 خرداد 1401
درنگی بر تئاتر «شکوفه‌های گیلاس» نوشته و کارگردانی محمد مساوات / جهانی که ما از آن غافلیم!

درنگی بر تئاتر «شکوفه‌های گیلاس» نوشته و کارگردانی محمد مساوات / جهانی که ما از آن غافلیم!

بی‌اغراق می‌توان گفت از میان نسل جدید تئاتر ایران محمد مساوات با آثار درخشان خود در چند ساله اخیر، در تئاتر ایران به جایگاه رفیعی دست یافته بی‌آن‌که بخواهد شلنگ‌تخته‌ای بیندازد یا دچار منیت و ادعاهای کاذبی شود.

درباره نمایش «باغ» به کارگردانی حسن معجونی/ لوپاخین‌ها را دریابید 21 خرداد 1401
درباره نمایش «باغ» به کارگردانی حسن معجونی/ لوپاخین‌ها را دریابید

درباره نمایش «باغ» به کارگردانی حسن معجونی/ لوپاخین‌ها را دریابید

برای دنیای معجونی آرام بودن یا حتی کم‌کنش بودن یک امتیاز به حساب می‌آید. شاید همین موضوع موجب می‌شود او کششی عمیق به چخوف داشته باشد. نویسنده روس‌تبار عالم درام، ویژگی‌های مشترکی نسبت به خلقیات هنری معجونی دارد

درباره نمایش «سنگ، کاغذ، قیچی»/ چرا درام خوش‌ساخت مهم است؟ 10 خرداد 1401
درباره نمایش «سنگ، کاغذ، قیچی»/ چرا درام خوش‌ساخت مهم است؟

درباره نمایش «سنگ، کاغذ، قیچی»/ چرا درام خوش‌ساخت مهم است؟

اجرا ادعایی ندارد. ساده است. بی‌خیال روی صحنه روایت می‌شود. حتی بازی‌ها هم پیرو متن تلاشی است برای لذت بردن. نمی‌خواهد کار خاصی بکند و نیازی هم نمی‌بیند. خیالش راحت است و به مخاطب هم آسایش می‌دهد که قرار نیست چندان درگیر پیچش شود و مغزش منهدم شود. می‌خواهد درام خوش‌ساخت باشد تا مخاطب را حفظ کند، همان چیزی که این روزها اندک است.

نگاهی به نمایش «کریم»/ ناتورالیسم ابزورد 26 اردیبهشت 1401
نگاهی به نمایش «کریم»/ ناتورالیسم ابزورد

نگاهی به نمایش «کریم»/ ناتورالیسم ابزورد

کریم بازی ناتورالیسم را عوض می‌کند. آن را از کار می‌اندازد و حتی به این سبک منفعل بار سیاسی می‌دهد. مسخره می‌کند و برجسته می‌سازد. کریم کاری می‌کند که نتوان آن را با چیزی مقایسه کرد. حتی به سمت بکت‌بازی‌های مرسوم هم غش نمی‌کند. گویی مال خودش باشد.

نگاهی به اجرای «موضوع چیه؟» /فروشندگان رویا و منطقِ بازی مرکب 26 اردیبهشت 1401
نگاهی به اجرای «موضوع چیه؟» /فروشندگان رویا و منطقِ بازی مرکب

نگاهی به اجرای «موضوع چیه؟» /فروشندگان رویا و منطقِ بازی مرکب

«موضوع چیه؟» حتی در نظام فرمی ادعایی خودش پذیرای نظر مخاطب نبود. تماشاگر را به حضور روی صحنه فرامی‌خواند ولی عملا به او اجازه مداخله‌ شالوده‌شکن نمی‌دهد. چیزی شبیه برگزاری نمایش انتخابات و اثرگذاری رای مردم در لیبی دوران قذافی و مصرِ حسنی مبارک و موارد عدیده از این دست که در کشورهای متعدد بیشتر به نمایش رای احتیاج دارند تا حقیقت برخاسته از آن.

درباره نمایش بودن/ زجر پست‌مدرن بودن در ایران 25 اردیبهشت 1401
درباره نمایش بودن/ زجر پست‌مدرن بودن در ایران

درباره نمایش بودن/ زجر پست‌مدرن بودن در ایران

در «بودن» هم هجو هست، اما تلاش می‌کند مخاطب را پشت نمایش شیرفهم کند. محافظه کاری می‌‌کند و نمی‌خواهد حرفش را صریح کند. بی‌شک موضوع سانسور نقش پررنگی در این رویداد ایفا می‌کند، اما نمایش از اینکه هجوش‌، هجو برآمده از پارودی، سخیف شود هم می‌ترسد.

درباره نمایش «صامت»/ روایت‌هایی که کنش نمی‌شوند 13 اردیبهشت 1401
درباره نمایش «صامت»/ روایت‌هایی که کنش نمی‌شوند

درباره نمایش «صامت»/ روایت‌هایی که کنش نمی‌شوند

در «صامت» کنشی خارج از چارچوب قابل‌رویت نمایش وجود ندارد. بلکه آن کنش توسط یک راوی روایت می‌شود. همانند پایان نمایش و آنچه در سر سه خواهر می‌گذرد. ما عملاً هیچ چیزی نمی‌بینیم. ما گویی با یک آزمایش رو‌به‌روییم که پیش از دیدن نمایش ما را از اجرا کردنش آگاه نکرده‌اند. ما در یک سردرگمی گرفتار می‌شویم که روی صحنه چه رخ می‌دهد.

نگاهی به نمایش «کریم لوژی» به کارگردانی رضا بهرامی/ قبرنگاری 9 اردیبهشت 1401
نگاهی به نمایش «کریم لوژی» به کارگردانی رضا بهرامی/ قبرنگاری

نگاهی به نمایش «کریم لوژی» به کارگردانی رضا بهرامی/ قبرنگاری

نمایش «کریم لوژی» به نویسندگی «مهران رنج بر»، کارگردانی «رضا بهرامی» و بازی «مجید رحمتی» در پردیس تئاتر «شهرزاد» به صحنه آمده که نگاهی به نمایش‌های سنتی ایرانی دارد. کارگردان و بازیگر این نمایش با کیفیت بالایی ظاهر می‌شوند؛ اما نویسنده چیزی نوشته که اصلا تئاتری نیست. متن «کریم لوژی» به طور کلی خالی از مضمون محوری، امر دراماتیک، مسئله‌سازی و تاریخ اکنون ‌است.

نگاهی به نمایش «آن سوی آینه»/ حیرت و دیگر هیچ 31 فروردین 1401
نگاهی به نمایش «آن سوی آینه»/ حیرت و دیگر هیچ

نگاهی به نمایش «آن سوی آینه»/ حیرت و دیگر هیچ

«آن سوی آینه» احتمالا به هدف اصلی‌اش که فروش بالا و جذب مخاطب است، خواهد رسید و این برای تیم تولید آن موفقیت است. اما نمی‌توان از آن، به عنوان تجربه‌ای موفق در کارنامه علی سرابی اشاره کرد.

درباره نمایش «فرآیند» به کارگردانی علی ‌کرسی ‌زر/ ما همه در این ابزورد زیستی شریکیم 25 فروردین 1401
درباره نمایش «فرآیند» به کارگردانی علی ‌کرسی ‌زر/ ما همه در این ابزورد زیستی شریکیم

درباره نمایش «فرآیند» به کارگردانی علی ‌کرسی ‌زر/ ما همه در این ابزورد زیستی شریکیم

نمایش علی کرسی زر نمونه‌های آشنایی در ادبیات دراماتیک شرق اروپا دارد. آثار نویسندگانی چون هاول و مروژک نمونه‌های موفقی بودند برای بازنمایی زیستی که با پارازیتی به نام کمونیسم از وضعیت عادیش خارج شده بود و این بی‌منطقی ابزوردگونه توسط مردم زیست می‌شد.