سینمای ایران و فقر ابدی ژانرها
سینمایی که همه تولیداتش کمدی یا جنگی یا اکشن باشد، در حقیقت دچار یک رشد گلخانهای شده و نتوانسته توسعه متوازنی را به همه بخشهایش داشته باشد.
سینمای ایران و فقدان ژانر فاجعه؛ مسالهای فراتر از تکنیک در میان است
چرا سینمای ایران کمتر سراغ ژانر فاجعه رفته و فیلمهای ایرانی با محوریت یک فاجعه یا بحران عمومی، یا کم است یا اصلا وجود ندارد. درحالیکه ایران کشوری بلاخیز و پر از حوادث و بحرانهای طبیعی و اجتماعی است که هرکدام از آنها میتواند دستمایه ساخت فیلم سینمایی قرار بگیرد.
«کاپیتان»؛ بخشش کودکانه برای زیستن مومنانه
یک خصلت بزرگ بچه ها این است که نگران فردا نیستند و هر آنچه که در چنته دارند برای زندگی امروزشان هزینه می کنند. بنابراین همواره باید از کودکان آموخت.
نگاهی به "شماره ۱۰"؛ آزادهای که به زندان بازمیگردد
"شماره ۱۰" یک فیلم فرار و گریز دفاع مقدسی است که کمتر در سینمای ایران دیده میشود. خط روایت، قصه فیلم، بازیها و طراحی صحنه و لباس یکدستی خوبی برای یک فضای تیره و تار و گریز از زندان شکل بخشیده است که هدف مهمی را در پایان دنبال میکند.
نگاهی به فیلم «یادگار جنوب»؛ بازنده تنهاست!
پدرام پورامیری و حسین امیری دوماری فیلمسازان جوان سینمای ایران در دومین تجربه کارگردانی مشترکشان به سراغ روایت قصهای چندلایه و پرتعلیق رفتهاند.
نگاهی به فیلم «چرا گریه نمیکنی»؛ تصویر شکوه زوال در طبقه شبه روشنفکر
در این یادداشت نقدی بر فیلم "چرا گریه نمی کنی" به نویسندگی و کارگردانی علیرضامعتمدی و تهیهکنندگی رضا محقق را میخوانید.
نگاهی به فیلم "هوک"؛ فیلمی سرشار از موقعیتهای ازدسترفته و ناقص
دو علت اصلی در این فیلم که مانع از ارتقای سطح کیفی هوک و علت قرار نگرفتن این فیلم در لیست اندک فیلمهای قابلقبول ورزشی ایران میشود، فقدان سکانسهای قابلقبول و تکنیکی ورزشی و مبارزات بوکس و فقدان درام و داستان پرچالش و تماشایی است.
نگاهی به فیلم "کت چرمی"؛ فاصله از یک تریلر سیاه پلیسی و برجسته کردن سویههای اجتماعی
«کت چرمی» از منظر داستانی و نوع نگاه کارگردانش به موضوع، کوشیده تفاوتهای قابل لمسی را هم با «مرد بازنده» داشته باشد.
نگاهی به فیلم «روایت ناتمام سیما»؛ آن روی سکه شهرت!
«روایت ناتمام سیما» سومین ساخته بلند سینمایی علیرضا صمدی در کسوت کارگردان، تجربهای متفاوت نسبت به ساختههای پیشین او محسوب میشود.
«درافشانی» ابوالقاسم طالبی و «نیشخند» افخمی، روی آنتن زنده تلویزیون مایه شرم ساری است
نظرات درخشان و مشعشع ابوالقاسم طالبی جای خود، او میتواند هر نظر راست و ناراستی داشته باشد و میتواند برای اثبات عقیده خودش هر هجوی را سرهم کند؛ اما نکته اینجا است، بهروز افخمی اگر بهعنوان نماینده تلویزیون -که نهادی رسمی است- آنجا نشسته، نباید حرف مدعو برنامه را اصلاح کند یا به احترام ساحت عمومی به سخنانش تعریضی داشته باشد؟
درباره «کاپیتان»؛ حضور منطقی «کریم باقری» در فیلم
«کاپیتان» هر چند این شاخصها را تا حدودی در خود دارد اما واقعیت این است که با یک نگاه حساب شده، به پرداخت و سرانجامدهی متفاوت از قصهای پرداخته که فضایش در تعدادی از فیلمهایی پیشتر تجربهشده، به نمایش درآمده است. در ضمن نباید فراموش کرد که «کاپیتان» یک فیلم کودک و نوجوان با استاندارهای مشخص و رعایتشده است.
«روایت ناتمام سیما»؛ سقف این آسمان کوتاه است
دیدن یا اندیشیدن؟ مساله برای سینما این است. آیا ما فیلم می سازیم که سرگرم کنیم یا به فکر کردن وادار کنیم؟
نگاهی به فیلم «روایت ناتمام سیما»؛ شوآفی برای یک درام خانوادگی
یک نقلقول معروفی در سینمای جهان وجود دارد که معتقد است تمامی سوژههای فیلم در دنیا، تکراری هستند و این، پرداختها هستند که سبب تازگی و طراوت یک فیلم میشوند.
جواد عزتی عزیز، رودربایستی را کنار بگذار
وجود شباهتهای بسیار میان نقش عزتی در ۲ فیلم «مرد بازنده» و «کت چرمی»، سوالاتی را راجع به نوع انتخاب فیلمنامه توسط این بازیگر به وجود آورده است.
درباره فیلم «هفت بهار نارنج»؛ شکفتن در فراموشی
یکی از چالش هایی که سینمای ایران با آن دست در گریبان است، به موضوع فیلمنامه برمی گردد. فیلمنامه نویسی در ایران از یک موضوع رنج می برد: «چه می شود اگر»ها در آن شاخص و خلاقانه نیست.
یک اثر تازه در ستایش جایگاه خانواده
این که فیلمساز بتواند در نخستین اثر سینمایی خود به سراغ یک مضمون اجتماعی برود؛ قصه اش در ستایش جایگاه خانواده باشد و در روایت بتواند تقابل سه نسل را به تصویر بکشد، یک دستاورد ارزشمند تلقی میشود.
«کت چرمی»؛ قیصر در آتش
یکی از ستون های سینما در جذاب کردن یک اثر، طراحی و ارائه یک شخصیت است که آن را ماندگار می کند و درام را شکل می بخشد. سینمای ما چقدر توانسته است بر بال شخصیت پردازی، حرکت کند؟
«بعد از رفتن»؛ در جستجوی یک بازگشت
اولین ساخته بلند رضا نجاتی فیلمساز شناخته شده سالهای اخیر فیلم کوتاه را شاید بتوان به لحاظ داستانی ادامهای برفیلمهای کوتاهش دانست.
جنگل پرتقال با بیانیه تصویری فیلمساز به پایان میرسد
«جنگل پرتقال» خوب شروع میشود، ناامیدکننده ادامه مییابد و با بیانیه تصویری فیلمساز به پایان میرسد. فیلم داستان نویسندهای است که در یک مدرسه به تدریس ادبیات مشغول است و در سفر دوباره به محل تحصیلش، با ماجراهایی مربوط به گذشتهاش روبهرو میشود.
هفت بهارنارنج کند پیش میرود
«هفت بهار نارنج» خیلی وقت تلف میکند، فیلم میتوانست پنجاه دقیقه اول را در پنج دقیقه خلاصه کند و سراغ شخصیتهایش برود. فیلم، ماجرای پیرمردی (با بازی علی نصیریان) است که حواسپرتی دارد و با خاطرات همسرش زندگی میکند.