چهارشنبه , ۲۶ دی, ۱۴۰۳
نقد- تئاتر | صفحه 30
درباره نمایش «شهربازی» به کارگردانی نوید محمدزاده؛ پناه بردن به فانتزی رهایی‌بخش

درباره نمایش «شهربازی» به کارگردانی نوید محمدزاده؛ پناه بردن به فانتزی رهایی‌بخش

نوید محمدزاده در پروژه کارگردانی خویش، مسیر دشواری را پیش گرفته که به نظر می‌آید در بعضی صحنه‌ها، بیش از اندازه معطوف به حضور او شده و به گنگی اجرا دامن زده است. به دیگر سخن، نمایش شهربازی سیاست اجرایی پر ابهامی را در پیش گرفته و مخاطبان پرشمارش را گرفتار سرگشتگی نالازمی کرده است.

فانتزی میلیمتری واقعیت!! دوشنبه 29 آبان 1396 13:46
نقد و بررسی نمایش «گم و گور» به کارگردانی امیر مهندسیان

فانتزی میلیمتری واقعیت!!

نمایش «گم و گور» ، ظاهرا قرار است در فضای متعلق به مردگان، با کسب و کار مرگ شوخی کند.

آندورا؛ واکاوی دراماتیک یک فاشیسم اجتماعی یکشنبه 28 آبان 1396 12:55
نقد و بررسی نمایش آندورای تئاتر اشتباهات به کارگردانی میثم عبدی

آندورا؛ واکاوی دراماتیک یک فاشیسم اجتماعی

«آندورا» شهری است که در آن، مردم شهر، یهودیان (جهودها) را به چشم آدمیانی ترسو، زائد، و موجوداتی کودن می‌شناسند که تنها برای سودهای مالی و لذت‌های جنسی باید از آنها بهره بُرد. «کانِ» معلم به همراه همسر، دخترش «باربلین» و فرزندخوانده‌اش «آندری» در این شهر زندگی می‌کنند.

در غیاب ایبسن دوشنبه 22 آبان 1396 10:15
نقد و بررسی نمایش «ایولف کوچولو» اثر هنریک ایبسن به کارگردانی محمدمهدی رفیعی

در غیاب ایبسن

ایولف کوچولو، یکی از آخرین نمایشنامه‌های نوشته‌شده توسط هنریک ایبسن، از پیشقراولان رئالیسم در نمایشنامه‌نویسی و درام مدرن است. در این دوره ایبسن آثار دیگری مانند جان گابریل بورگمان و رستاخیز ما مردگان را هم نگاشته است. این آثار سخت، مبهم، تیره و حتی تخیلی می‌نماید. در هر کدام از این نمایشنامه‌ها با شخصیت‌هایی روبه‌رو می‌شویم که از راه رفته پشیمانند. گویی آلمرز، روبک و گابریل بورگمان همگی بازتابی از شخصیت ایبسن پیر هستند در دورانی که او به خلوت خویش پناه برد و به درون‌نگری و واکاوی بیشتر در سکوت پرداخت و شناخت و درک شهودی را همراه شخصیتهای اصلی این نمایش‌هایش تجربه کرد.

ظهور لبخند تلخ سرمایه‌داری در پایتخت شنبه 13 آبان 1396 00:32
نقد و بررسی نمایش «گلن گری گلن راس» به نویسندگی دیوید مامت و کارگردانی فرید رحمتی ‎

ظهور لبخند تلخ سرمایه‌داری در پایتخت

همین که می‌شنوی جمعی از شاگردان زنده‌یاد سمندریان به همت خود دور یکدیگر گرد آمده‌اند و برای نمایش صحنه‌ای دست روی نمایشنامه‌ای گذاشته‌اند که تقریباً تمامی جایزه‌های معتبر تئاتری آمریکا اعم از جایزه‌ی الیویر، جایزه‌ی جامعه تئاتری وِستاِند، جایزه‌ی منتقدان نیویورک و همچنین جایزه‌ی معتبر پولیتزر در سال ۱۹۸۴ را از آنِ نویسنده‌اش کرده، کمی کنجکاو می‌شوی که اثر چگونه از آب درآمده است. این مهم از آنجایی برایت برجسته‌تر می شود که فی‌المجموع ارادت و احترامی ویژه به سبک و سیاق نمایشنامه‌نویس این اثر نیز قائل باشی. همین موضوع کافیست تا نقد این هفته را به نمایشی اختصاص دهیم که این روزها در تماشاخانه پایتخت به روی صحنه آمده است.

دنیایی که از دور دل می‌برد/ درباره نمایش «ماراتن» جمعه 12 آبان 1396 19:37
.

دنیایی که از دور دل می‌برد/ درباره نمایش «ماراتن»

سال‌ها پیش مقاله‌ای در گاردین خواندم، درباره ظهور خصوصی‌ترین شهرهای دنیا. نگارنده برای بسط ادعای خود که چرا فضاهای عمومی به شدت به فضاهای خصوصی تبدیل می‌شوند، وارد تحلیل‌های طبقاتی شده بود و این خودخواهی در ظهور شهرهای محصور را معلول «سرمایه‌داری افراطی» خوانده بود. همان‌جا جریان سیال ذهن مرا جایی برد پشت درهای این شهرها و اینکه گیریم که رشد کردند و تعدادشان فراتر از تصور امروز ما رفت. آن وقت با کنجکاوانی که می‌خواهند خود را به این شهرها برسانند چه می‌کنند؟

در تئاتر طپانچه خانم تمرکز بر روی همه عناصر هست یکشنبه 7 آبان 1396 15:52
.

در تئاتر طپانچه خانم تمرکز بر روی همه عناصر هست

پنجمین نشست نقد صحنه توسط باشگاه تئاتر فرهنگسرای ارسباران با همکاری موسسه ی افرامانا برگزارشد

عصبانی نیستم… یکشنبه 7 آبان 1396 15:16
نقد و بررسی نمایش " فیلادلفیا " به نویسندگی و کارگردانی بابک نیوشادان

عصبانی نیستم…

تئاتر اجتماعی پرداختن به یک درام با موقعیت استثنایی نیست بلکه توجه به گره‌ای­ست که زندگی روزمره تعداد قابل توجهی از افراد جامعه را مختل کرده است و باید برای باز شدنش به فکر چاره بود. بنده به واقع خجالت می­‌کشم تا در باب دوخطی نمایشنامه این اثر صحبتی به میان آورم اما برای بررسی عمق فاجعه چاره­‌ای نیست که به دلِ فاجعه زد.

معنای خیالی واقعیت دوشنبه 1 آبان 1396 19:02
نقد و بررسی نمایش " این یک پیپ نیست " به طراحی و کارگردانی سیدمحمد مساوات

معنای خیالی واقعیت

«این یک پیپ نیست»، تلاش جسورانه‌ یک نقاش-کارگردان است در انضمامی کردن مفاهیم فلسفی یک نقاشی بر روی صحنه… در این نمایش روایت‌های واقعی مألوف دچار اختلال و فروپاشی شده و امکان‌های ناشناخته، متفاوت و متضادی از روایت‌ها (واقعیت‌ها) پدیدار می‌شوند. امور نامرئی و ناملموس هم‌تراز واقعیت‌های مرئی و مأنوس به برانگیختگی معماگونه و رازآلودگی در این نمایش می‌انجامد.

نقد، هنر، اجتماع دوشنبه 1 آبان 1396 18:54
.

نقد، هنر، اجتماع

در زندگی روزمره با واژه‌هایی چون نقد، انتقاد و منتقد بسیار روبرو می‌شویم. امروزه گسترش وسایل ارتباطی و دسترسی آسان و همگانی به رسانه‌ی مجازی شرایطی ایجاد کرده است که همه می‌توانند نظرات خود را بیان کنند و به تبع آن به نوشتن نقد در هر زمینه‌ای بپردازند. هر شغلی که داشته باشیم و به هر فعالیتی که مشغول باشیم، به نوعی با پدیده‌ی نقد روبرو هستیم. پدیده‌ای که برای برخی ناخوشایند است و از آن اجتناب می‌کنند، چه از پذیرش آن و چه از ارائه کردنش، چرا که آن را عیب‌جویی و ایرادگیری محض می‌دانند و نمی‌خواهند در هیچ سویی از این رابطه قرار گیرند. اخیراً در وبلاگی می‌خواندم که «…من به نقد هیچ اعتقادی ندارم… منتقد عموماً کسی است که چون خودش کار خاصی انجام نداده، از ٰ کار خاصٰ دیگران ایراد میگیرد…» از قضا چنین باوری بسیار هم رایج است. اما با تمام مواضعی که در رابطه‌ با مسئله‌ی نقد وجود دارد، نقد بخشی فعال در تمام زمینه‌های اجتماعی بوده و خصوصاً در فعالیت‌های هنری و فرهنگی بخشی اساسی به حساب می آید که در طول تاریخ، خود تبدیل به یک سبک نوشتاری شده است. به قول ارسطو «به راحتی می‌توان از نقد اجتناب کرد، اگر هیچ نگوییم، هیچ نکنیم و هیچ نباشیم.»

بسکتبال در کاتدرال چهارشنبه 26 مهر 1396 17:03
نقد و بررسی نمایش «بکت» به کارگردانی مرتضی میرمنتظمی

بسکتبال در کاتدرال

نقش زنان در نمایشنامه بکت، بسیار محدود، غیرتاریخی و فروکاسته‌شده است. از این لحاظ بکت یک اثر ضدزن تلقی می‌شود. ملکه جوان، همسر هانری گریان، شکوه‌گر و زیردست شاه است و در نمایش حتی شاه را به دلیل عشق‌اش به یک مرد، بکت، تهدید به بی‌آبرویی می‌کند. اما در واقعیت تاریخی ملکه الینور همسر هانری دوم که ده سالی نیز از او بزرگتر بود، زنی قدرتمند و بسیار جذاب و اغواگر است و در سال‌های ابتدایی ازدواج برخلاف سایر زوج‌های سلطنتی، عشاق پرشوری بودند.

وَ ما اَدرئک ما التئاترالمناسبتی… چهارشنبه 26 مهر 1396 16:40
نقد و بررسی نمایش «هفت عصر هفتم پاییز» به نویسندگی و کارگردانی ایوب آقاخانی ‎

وَ ما اَدرئک ما التئاترالمناسبتی…

اگر ایوب آقاخانی را نمی‌شناسید و از سبقه‌ی تئاتری او بی‌اطلاع هستید که هیچ اما اگر او را همچون حقیر می‌شناسید، بدون‌شک با تماشای این نمایش مناسبتی با خود فکر می‌کردید که همانطور که آقاخانی با آب و تاب در دانشگاه، رادیو و برنامه‌های تلویزیونی به تشریح مبانی درام همچون تعلیق، کشمکش، شخصیت‌پردازی، گره‌افکنی و گره‌گشایی می‌پردازد، کاش قدری از این تئوری‌های جا مانده از صحنه‌های این روزهای تئاترمان را به نمایش «هفتِ عصر هفتم پاییز می‌رساند».

کاش این یک پیپ می‌بود... چهارشنبه 26 مهر 1396 11:58
نقد و بررسی " این یک پیپ نیست " به طراحی و کارگردانی سیدمحمد مساوات

کاش این یک پیپ می‌بود...

«این یک پیپ نیست» همان مثال معروفیست که همواره در تقابل عینیت و ذهنیت از آن استفاده می‌شود. به تعبیری ممکن است چیزی که به آن اشاره می‌شود یک پیپ نباشد اما در آن لحظه هر نوع کد یا تصویری که از یک پیپ داریم در ذهنمان شکل می‌گیرد. اینک مساوات در قامت طراح و کارگردان در تلاش است تا پیپی که در اذهان ما شکل گرفته را به یک واقعیت عینی نیز تبدیل کند. بدون شک این مساله باید از دالان ذهن تاکید و تقویت شود و آنقدر بر آن اصرار بورزد تا به منصه باور برسد با وجود این که آن شیء یا موضوع و یا مساله اساساً وجود خارجی و یا حقیقت نداشته باشد.

کسی می‌آید، سوار بر لامبورگینی چهارشنبه 25 مرداد 1396 16:19
.

کسی می‌آید، سوار بر لامبورگینی

سیامک صفری بی‌توجه به مناسبات مادی جامعه و صدالبته ساختارهای مقوم نظم اجتماعی و سیاسی، به لامبورگینی و درنهایت صاحب لامبورگینی نقد دارد؛ دیدگاهی که درنهایت به جای نقد سرمایه‌داری لجام‌گسیخته و تمنای امحای مناسبات آن، به سرمایه‌دار و زالوصفتی‌اش نهیب می‌زند؛ رویکردی که درنهایت بازتولید وضعیت موجود است. در غیاب آگاهی طبقاتی و فرم رادیکال اجرائی، لامبورگینی درنهایت به نمایشی تقلیل‌گرا و حافظ وضع موجود ختم خواهد شد.

نقد و بررسی نمایش «محفل بی عاری» به کارگردانی سیاوش بهادرى‌راد سه شنبه 12 اردیبهشت 1396 15:45
.

نقد و بررسی نمایش «محفل بی عاری» به کارگردانی سیاوش بهادرى‌راد

محفل بی‌عاری، نمایش شکل‌گرایی است که از زبان یکی از سرکوب‌شده‌ترین قربانیان طبقات انسانی در تاریخ، یعنی خواجگان (اخته شدگان)، روایت می‌شود.

نقد و بررسی نمایش بی پدر به نویسندگی و کارگردانی سید محمد مساوات چهارشنبه 30 فروردین 1396 21:41
.

نقد و بررسی نمایش بی پدر به نویسندگی و کارگردانی سید محمد مساوات

بی پدر، محمد مساوات، نمایش افشاگر و ویران کننده‌ای است. ضربه می‌زند، از جای می‌جهاند و برمی‌آشوبد. به قول آنتونن آرتو ، این آشفته کردن هستی آدمی از ویژگی‌های اصلی تئاتر است. این نمایش بخش‌هایی از وجود را بی‌نقاب کرده و ابعاد دیگری از آن را معرفی می‌سازد و به دنبال آن وارد ساحت‌های حیرت‌زا و بی‌پرده‌تری از هستی این وجود، در عرصه می‌شود.

تنها مرگ است که دروغ نمی‌گوید شنبه 26 فروردین 1396 14:02
نقد و بررسی نمایش " بوف کور " به طراحی و کارگردانی ناصرحسینی‌مهر

تنها مرگ است که دروغ نمی‌گوید

مجید اصغری: چه خوش اقبال هستیم که نمایش " بوف کور " را در آغاز سال ۹۶ می‌بینیم و از آن لذت می‌بریم. با این بهانه به دلمان صابون می‌زنیم، به خود امید داده و زیرلب زمزمه می‌کنیم " سالی که نکوست از بهارش پیداست ".

نقد و بررسی نمایش پنجشنبه 24 فروردین 1396 19:00
لغو سایه ها از کنار لاشه ای اثیری؟

نقد و بررسی نمایش " بوف کور " روایت آزاد و کارگردانی ناصر حسینی مهر

در نمایش بوف کور، بخش مهمی از روایت توسط بازیگر نقش راوی، صرفا بازگو می شود و دست بر قضا زبان نمایشنامه در این بخش ها پرتصنع و شاید پس زننده است. لحن نوشتاری به طور کامل و ارگانیک به لحن اجرایی تبدیل نشده است.ضمن اینکه این زبان اجرایی مالیخولیا، کیفوری و رنجوری،خماری و حتی تاریخیت مستتر در لحن روایی متن بوف کور هدایت را بارز نکرده است.

نقد و بررسی نمایش شنبه 19 فروردین 1396 20:57
ایده‌ای خلاق که صحنه مدفنش می‌شود

نقد و بررسی نمایش " منِ توی آینه " به نویسندگی و کارگردانی غزل شجاعی

" منِ توی آینه " دیدی فراتر از این کلیشه‌ها را دنبال می‌کند و در جستجوی مفهوم و رابطه‌ای تازه از منِ درون آینه است. غزل شجاعی با نگارش این اثر نشان می‌دهد که جدا از کنش‌گری می‌تواند استعدادهای نهفته‌ی خود را در نمایشنامه‌نویسی نیز محک بزند. او به خوبی کلیشه‌های دم‌دستی و رایج این‌ گونه آثار را شناسایی کرده و تا حدی در شروع اثر توانسته از آن‌ها نیز دور شود. این روند تا لحظه آشنایی دختر با منِ درونِ آینه به خوبی قوام میابد و پیش می‌رود. این لحظه دقیقاً همان نقطه عطف ابتدایی نمایشنامه ماست که حتی در این اثر به خوبی پردازش می‌شود.

نقد و بررسی نمایش شنبه 14 اسفند 1395 18:14
به اسمِ نوجوانان؛ به کامِ شبه‌روشنفکران

نقد و بررسی نمایش " لیرشاه " به کارگردانی محمد عاقبتی

نمایشنامه یک اثر برای سنین کودکان و نوجوانان باید از سادگی، طراوت، امید و نشاط توأم با آگاهی برخوردار باشد. دوستان فکر می‌کنند هرچه اجرا شل و وِل‌تر باشد یعنی مقصود ما از سادگی نیز همان است! به هیچ‌وجه این‌طور نیست. سادگی در ژانر کودک و نوجوان باید در فرم روایی اثر ساخته و پرداخته شود.

نقد و بررسی نمایش شنبه 7 اسفند 1395 18:42
.

نقد و بررسی نمایش " شعله دو / بدو بدو آب‌دوغ‌خیارِ تازه!

خدا رحمت کند جناب هوشنگ کاووسی را. روحشان شاد. او بود که اولین بار از اصطلاحی به نام " فیلمفارسی " برای آثار سینمایی نازل، مبتذل و پیش پاافتاده استفاده کرد. این رویکرد کاووسی که خود از پیشگامان نقد تحلیلی در ایران به شمار می‌رفت برای آن بود تا مرز میان آثار هنری شریف با سخیف تمیز داده شود و تذکر دهد که هر ننه قمری که پشت دوربین نشست و ژستِ هنری گرفت کارگردان نیست و هر آشغالی که روی پرده سینما نمایش داده شد الزاماً نباید فیلم خطاب شود. حال در چنین شرایطی خلأ وجود کاووسی نامی در فضای تئاتری ما تا چه میزان می‌تواند حسرت‌آمیز و دردآور باشد. مقصودم این نیست که تئاتر ما نیاز به یک ناجی دارد. به هیچ وجه. تئاتر ما مدت‌هاست که بوی گند گرفته و به هوای تازه نیاز دارد. نسیم خوشِ آگاهی و تفکر. صداقت و اگر خدا خواست کمی شرافت در پدید آوردن یک اثر هنری. بگذریم...