فیلم ««Shelby Oaks» نخستین تجربه کارگردانی کریس استاکمن، یوتیوبر محبوب و منتقد سابق سینماست؛ اثری که با وجود شروعی امیدوارکننده و بودجه موفق از طریق Kickstarter، بیشتر به مجموعهای از کلیشههای ژانر وحشت شباهت دارد تا یک اثر تازه و خلاقانه.
فیلم «سه خداحافظی» ساخته ایزابل کویشت، با بازی درخشان آلبا رورواکر، اقتباسی از آثار نویسنده فقید ایتالیایی میکله مورجیا است؛ اثری که با نگاهی لطیف و انساندوستانه، مرز میان وداع و تداوم زندگی را بازتعریف میکند.
فیلم «Vicious»، جدیدترین اثر برایان برتینو، خالق فیلم ترسناک «The Strangers»، با وجود بازی قدرتمند داکوتا فانینگ، در خلق یک وحشت روانشناختی منسجم شکست میخورد. این فیلم داستان زنی افسرده به نام «پالی» را روایت میکند که پس از دریافت جعبهای مرموز، در گرداب کابوسها و توهمات خود فرو میرود. منتقد معتقد است شتابزدگی برتینو در رسیدن به اوج جنون و تکرار شوکها در نیمه دوم، اثر را به تجربهای ذهنفرسا و خستهکننده بدل کرده است.
نقد فیلم «آیا این دستگاه روشن است؟» ساخته بردلی کوپر، داستان یک زوج جداشده را با بازی ویل آرنت و لورا درن بررسی میکند؛ جایی که استندآپ تبدیل به راهی برای عبور از بحران طلاق و بازسازی زندگی میشود.
فیلم استرالیایی Beast of War تازهترین اثر کیاه روچ-ترنر (Kiah Roache-Turner) است؛ اثری که تلاش میکند بقا در زمان جنگ جهانی دوم را با وحشت حمله کوسهها ترکیب کند. هرچند فیلم ایدهای جذاب و تمی متفاوت دارد، اما محدودیت بودجه و فیلمنامهی کمرمق باعث میشود این بقاگرایی دریایی چندان «ترسناک» از آب درنیاید.
نسخه جدید فرنچایز «ترون» با نام «ترون: آرس» تلاش میکند هوش مصنوعی را وارد دنیای واقعی کند و سوالهای اخلاقی درباره فناوری و انسانیت را بررسی کند، اما تمرکز بر ارجاعات دهه ۸۰ و شخصیتپردازی سطحی، باعث شده تجربهای نیمهموفق ارائه شود.
نقد فیلم «زن و بچه» آخرین ساخته سعید روستایی، این اثر به دلیل چندپارگی موضوعی و ضعف ساختاری، ضعیفترین فیلم کارنامه این کارگردان تا به امروز دانسته شده است. منتقد معتقد است فیلم بهجای تمرکز بر هستهی اصلی، به سراغ مسائل متعددی میرود و همین امر باعث از دست رفتن وحدت موضوعی و انفعال کاراکترها شده است. ضعف اصلی فیلم، پرتاب مخاطب از بحرانی به بحران دیگر و استفاده «خامدستانه» از عنصر تصادف در نیمهی دوم داستان است.
کارگردان «دزدان دریایی کارائیب» پس از سالها سکوت با فیلمی علمیتخیلی و طنزآلود بازگشته که در آن سم راکول، در نقش مردی که از آینده، مأموریت دارد بشریت را از نابودی بهدست هوش مصنوعی نجات دهد، اما فیلم در مرز میان نجات و تمسخر جامعه گرفتار میشود.
فیلم «Dead of Winter» ساخته برایان کرک با حضور اما تامپسون، تجربهای نفسگیر و پرتنش ارائه میدهد که او را در نقشی کاملاً متفاوت به تصویر میکشد؛ بیوهای تنها و سرسخت که ناخواسته با آدمربایان در برف و یخ شمالی روبهرو میشود.
فیلم «جنگجوی صحرا» به کارگردانی «روپرت وایت» روایتگر داستان ملکهای است که قبایل عربستان را متحد میکند تا در برابر امپراتوری بیرحم بجنگند؛ هرچند تجربه بصری چشمگیر، روایت فیلم را از سطحیترین کلیشهها فراتر نمیبرد.
فیلم «استخوان دریاچه» به کارگردانی «مرسدس بایسک مورگان» و نویسندگی «جاشوا فریدلندر» روایتگر تعطیلات یک زوج است که از سرگرمیهای ساده به بازیهای خطرناک و خونآلود کشیده میشود.
فیلم «All of You» به کارگردانی ویلیام بریجز و بازی برت گلداستین (نویسنده مشترک)، یک درام رمانتیک جدی است که در آیندهای نزدیک رخ میدهد. داستان، جهانی را به تصویر میکشد که در آن شرکت Soul Connex با ادعای کشف فرمول علمی «سولمیت»، انتخاب انسانی در عشق را مصادره کرده است. فیلم حول محور رابطه میان دو دوست قدیمی، سایمون (برت گلداستین) و لورا (ایموجن پوتس) میگردد که علیرغم کشش عاطفی انکارناپذیر میانشان، تصمیم میگیرند به نتیجه تست علمی اعتماد کنند.
فیلم تاریخی «نورنبرگ» با بازی درخشان راسل کرو و رامی مالک، یک درام تاریخی تأثیرگذار و مرتبط با زمانه امروز را ارائه میدهد. داستان فیلم وقایع پیش از محاکمههای نورنبرگ را بازگو میکند و نگاه تازهای به عدالت بینالمللی پس از جنگ جهانی دوم ارائه میدهد.
«ابدیت» جدیدترین کمدی رمانتیک دنیای پس از مرگ است که در جشنواره فیلم تورنتو به نمایش درآمد. این فیلم به کارگردانی دیوید فراین و با بازی مایلز تلر، الیزابت اولسن و کالوم ترنر، داستان یک مثلث عشقی پس از مرگ را روایت میکند و با طراحی صحنه و فیلمبرداری جذاب، تجربهای دلنشین و خیالانگیز برای دوستداران ژانر کمدی رمانتیک ارائه میدهد.
ریچارد لینکلیتر در «Blue Moon» با همراهی اتان هاوک، روایتی عمیق و تراژیک از شب آخر زندگی لورنس هارت، ترانهسرای افسانهای برادوی، خلق میکند؛ هنرمندی که در میانه شهرت ازدسترفته، مستی همیشگی و رؤیای دستنیافتنی عشق، با زخمهای روحش میجنگد.
دنیل دیلوئیس پس از هشت سال دوری از سینما در فیلم «Anemone» ساخته پسرش رونان دیلوئیس ظاهر شده است، اما این درام نجربی نتوانسته انتظارات را برآورده کند.
فیلم تازه آروه دسپلشن، «دو پیانو»، با بازی فرانسوا سیویل و شارلوت رمپلینگ، داستانی پرهیجان و احساسی درباره هنر، خیانت و عشق همهجانبه ارائه میدهد.
«بیگانگان: فصل دوم» دنبالهای از سهگانه ترسناک رنی هارلین است که مادلین پتچ را دوباره در نقش مایا، قربانی قاتلان نقابدار، نشان میدهد. فیلم اگرچه ایدههای تازه چندانی ارائه نمیکند، اما تعلیق، صحنههای تعقیب و لحظات ترسناک را با استادی به تصویر میکشد و بیننده را درگیر میکند.
در «حصار» کلر دنیس، حصاری نه چندان بلند و ساده، نمادی از فاصله و تضاد بین جهان غرب و جوامع محلی آفریقای غربی است. فیلم با بازی مت دیلون و ایساک د بانکوله، روایت تقابل انسانی، اخلاقی و اجتماعی میان دو جهان ناهمگون را به تصویر میکشد.
فیلم «علت مرگ: نامعلوم» با ایجاد یک موقعیت اضطراری و تمثیلی، شخصیتها را در سفری اجباری درون یک ون در دل بیابان قرار میدهد. این فیلم با رویکردی اگزیستانسیالیستی و اجتماعی، به بررسی غرایز و واکنشهای پنهان انسان در شرایط سخت میپردازد و با نمادگرایی و فضاسازی مناسب، داستان گرفتارشدگی انسانها را روایت میکند.
«ناتور دشت»، به کارگردانی محمدرضا خردمندان، فیلمی مستقل است که با وجود عنوان مشترک، هیچ ارتباطی با شاهکار سلینجر ندارد. این فیلم بر اساس یک رویداد واقعی ساخته شده و فیلمنامهای روان و پرکشش با تعلیقهای فراوان دارد. با این حال، به نظر میرسد به دلیل کممایه بودن رویداد واقعی، فیلمنامه در برخی بخشها دچار رکود میشود و راز داستان زود فاش میگردد.
فیلم «Steal Away» به کارگردانی کلمنت ویرگو (Clement Virgo) و با بازی آنگوری رایس (Angourie Rice) و مالوری جانسون (Mallori Johnson) داستان دو دختر جوان را روایت میکند، اما روایت پیچیده و تمهای فلسفی آن برای مخاطب عادی مبهم و ناتمام باقی میماند.
فیلم «Kokuho» ساخته «Lee Sang-il»، کارگردان شناختهشده ژاپنی، با بازی «Ryo Yoshizawa» بهعنوان قهرمان داستان، روایتی گسترده و پرجزئیات از زندگی یک بازیگر افسانهای کابوکی را به تصویر میکشد. این درام تاریخی که بیش از سه ساعت به طول میانجامد، نهتنها به نمایش شکوه و رنجهای این هنر میپردازد بلکه بازتابی از پیچیدگیهای اجتماعی و تاریخی ژاپن معاصر نیز ارائه میدهد.
انیمه «Demon Slayer: Infinity Castle» به کارگردانی هاروئو سوتوزاکی، اولین قسمت از سهگانهای است که دنباله مستقیم سریال محبوب «Demon Slayer: Kimetsu No Yaiba» محسوب میشود. این فیلم ۱۵۵ دقیقهای، که توسط کرانچیرول در سطح جهانی عرضه شده، تجربهای بصری خیرهکننده است اما در روایت آنقدر به پیشدانستههای مخاطب وابسته است که تماشاگر تازهکار را عملاً از همان دقایق آغازین سردرگم میگذارد.
ژولیت بینوش، ستاره فرانسوی و برنده اسکار، برای اولین بار پشت دوربین میرود تا مستند «In-I In Motion» را بسازد، فیلمی که بازسازی صادقانه همکاری او با رقصنده و کرئوگرافر بریتانیایی، اکرام خان، در پروژه صحنهای «In-I» در سال ۲۰۰۸ است. این اثر، تجربهای منحصر به فرد و دشوار از آموزش متقابل بازیگری و رقص، و تلاش هنرمندان برای غلبه بر محدودیتهای خود را به تصویر میکشد.
فیلم بیوپیک جدید آگنیشکا هالند، «فرانتز»، زندگی فرانز کافکا را بهصورت یک پرتره پراکنده و تجربی بازآفرینی میکند. اثر تلاش میکند با ساختاری نوآورانه و بازی با زمان و فضا، خلاقیت و فشارهای روانی نویسنده چک را به تصویر بکشد، اما هرچند جسورانه است، در یافتن یک نقطه تمرکز و پیام مشخص ناتوان است.
فیلم «Good News» ساخته بیون سونگ-هیون، اثری کمدی و سیاسی است که با رویکردی هجوآمیز، روایتی از یک هواپیماربایی تاریخی در دهه ۷۰ میلادی را به تصویر میکشد. این فیلم با تمرکز بر بیکفایتی مقامات و ناشیگری تروریستها، طنزی سیاه و پرکشش ارائه میدهد که پس از نمایش موفق در جشنوارهها، از ۱۷ اکتبر در نتفلیکس منتشر میشود.
فیلم «Exit 8» به کارگردانی Genki Kawamura، اقتباسی هوشمندانه از بازی ویدیویی محبوب با همین نام، تماشاگر را به دنیایی مینیمالیستی و ذهنی میبرد. مرد گمشده، شخصیت اصلی، در تونلهای مترو گرفتار شده و تنها با شناسایی «ناهنجاریها» قادر به پیشروی است. این فیلم، با ترکیب سبک بصری روشن و روانشناختی، تجربهای شبیه حل معما ارائه میدهد و همزمان به بررسی چرخههای ذهنی و تصمیمگیری اخلاقی در زندگی واقعی میپردازد.
فیلم «Swiped» زندگی و موفقیتهای وایتنی ولف-هرد، بنیانگذار اپلیکیشن Bumble، را روایت میکند. این بیوپیک به کارگردانی ریچل لی گلدنبرگ، با ظاهری جذاب و درخشان، مسیر صعود او را نمایش میدهد، اما در عین حال بیش از حد سطحی است و عمق واقعی چالشها و بحرانهای زندگی یک زن کارآفرین را ارائه نمیدهد.
«Him» به کارگردانی جاستین تیپینگ و تهیهکنندگی جردن پیل، فوتبال حرفهای را از دریچهای وحشتناک و پرتنش به تصویر میکشد؛ جایی که ضربه مغزی، رقابت شدید و فداکاریهای خطرناک، بازیکنان را در معرض پیامدهای جسمی و روانی میگذارد و مخاطب را وادار میکند دیگر هرگز ورزش محبوب آمریکا را مثل قبل نبیند.
مستند جدید «داستان ناگفته» که از هولو پخش شده، به بررسی جشنواره موسیقی «Lilith Fair» در دهه ۱۹۹۰ میپردازد؛ رویدادی پیشگامانه به رهبری سارا مکلاکلن که به نمادی از قدرت و نفوذ زنان در صنعت موسیقی تبدیل شد. این مستند، با نگاهی به موفقیتها و چالشهای این جشنواره، به مخاطب نشان میدهد که چرا Lilith Fair در زمان خود، حسی انقلابی داشت.
فیلم «نبردی پس از دیگری» (One Battle After Another) ساخته پل توماس اندرسون، تصویری دلهرهآور و انسانی از آمریکای آینده را به نمایش میگذارد؛ کشوری که در چنگال دولت پلیسی و ملیگرایی مسیحی گرفتار شده و انقلاب، خانواده و سرنوشت یک پدر و دختر را به هم گره میزند. حضور لئوناردو دیکاپریو و شان پن در نقشهای اصلی، این اثر را به یکی از مهمترین فیلمهای سال بدل کرده است.
در روزگاری که بخش بزرگی از سینمای ایران گرفتار مدهای مقطعی و سطحی شده است، محمود کلاری با فیلم «آدمفروش» به یادمان میآورد که سینما هنوز میتواند آرام، انسانی و قصهگو باشد. این فیلم در ظاهر ساده و جمعوجور است، اما در عمق خود بیانیهای علیه بیقراری و آشوبی است که در سالهای اخیر به بخشی از عادتهای سینمای ایران بدل شده.
فیلم تازه فرانسیس لارنس، «پیادهروی طولانی»، اقتباسی از رمان مشهور استیون کینگ، اثری دیستوپیایی است که در نهایت به درامی پرتنش و غافلگیرکننده تبدیل میشود. این فیلم داستان جوانانی را دنبال میکند که در یک مسابقه تلویزیونی مجبور به پیادهروی بیپایان میشوند؛ رویدادی که تنها یک برنده خواهد داشت و بقیه توسط سربازان مسلح حذف خواهند شد.
مستند «یادداشتهای یک جنایتکار واقعی»، تازهترین اثر الکساندر رودنیانسکی، تهیهکننده سرشناس، نگاهی عمیق و شخصی به تاریخ رنجآلود اوکراین دارد. این فیلم، تاریخچه خانوادگی رودنیانسکی را با وقایع کلان تاریخی، از فاجعه هولوکاست و کشتار بابین یار در سال ۱۹۴۱ تا حمله روسیه در سال ۲۰۲۲، پیوند میزند و نشان میدهد که چگونه چرخه خشونت در این سرزمین تکرار میشود.
فیلم «Good Fortune» اولین تجربه کارگردانی عزیز انصاری است که با بازی کیانو ریوز، داستانی طنزآمیز و در عین حال انتقادی از جامعه و اقتصاد گیگی را روایت میکند. نقد زندگی روزمره، کارگران و ثروت محور فیلم است.
فیلم «Eternity» به کارگردانی دیوید فرین، اثری متفاوت و خلاقانه در ژانر کمدی-رمانتیک فانتزی است که داستانش در جهان پس از مرگ اتفاق میافتد. این فیلم با بازی مایلز تلر و الیزابت اولسن، پرسشهایی عمیق درباره عشق، انتخاب و ابدیت مطرح میکند.
فیلم «Couture» به کارگردانی آلیس وینکور، با رویکردی متفاوت و آرام، به جای نمایش زرقوبرق و هیاهوی هفته مد پاریس، بر بحرانهای انسانی و شخصی تمرکز میکند. این فیلم با بازی درخشان آنجلینا جولی، روایتی نئورئالیستی از دنیای مد ارائه میدهد که با کلیشههای رایج فاصله دارد.
فیلم «I Swear» به کارگردانی کِرک جونز، یک درام اجتماعی صادقانه و انسانی است که بر اساس زندگی واقعی جان دیویدسون، فعال اجتماعی اسکاتلندی، ساخته شده است. این فیلم به لطف بازی درخشان رابرت آرامایو، به پرترهای تکاندهنده و تأثیرگذار از یک فرد مبتلا به سندرم تورت تبدیل میشود.
فیلم «The Sun Rises On Us All» به کارگردانی کای شانگجون، اثری طولانی اما عمیق است که با نگاهی تلخ به روابط ازهمگسیخته، این پرسش دردناک را مطرح میکند: «ما به کسانی که دوستشان داریم چه بدهکاریم؟». این ملودرام اخلاقی، به لطف بازیهای درخشان شین ژیلی و ژانگ سونگون، از سطح یک روایت شعاری فراتر میرود و به پرترهای باورپذیر از عشق ازدسترفته و تعهدات ویرانگر تبدیل میشود.
«!Bravo Bene»، فیلم جدید فرانکو مارسکو، کارگردان جنجالی ایتالیایی، در جشنواره ونیز به نمایش درآمد. این اثر بیشتر شبیه یک شوخی خصوصی برای حلقهای محدود از همکاران و طرفداران مارسکو است و بعید است بتواند موفقیتی فراتر از مرزهای ایتالیا به دست آورد.
فیلم Maddie’s Secret نخستین تجربه کارگردانی جان ارلی، کمدین مشهور آمریکایی، در جشنوارهها توجه زیادی را به خود جلب کرده است. اثری که در مرز میان کمدی سیاه و ملودرام اجتماعی حرکت میکند و با انتخابی بحثبرانگیز ـ حضور خود ارلی در نقش اصلی یک زن ـ مخاطبان را میان خنده و تأمل معلق نگه میدارد.
فیلم «الیزا» ساخته لئوناردو دی کوستانزو، بر اساس یک پرونده واقعی ساخته شده و روایتی متفاوت از یک جنایت را ارائه میدهد. این فیلم به جای پرداختن به هیجانات و تعلیق، با تمرکز بر جلسات رواندرمانی یک زن محکوم به قتل (با بازی باربارا رونچی)، وارد دنیای درونی و محدود یک قاتل میشود.
«دختر»، اولین تجربه کارگردانی شو کی، ستاره مشهور تایوانی است. این فیلم با صراحتی عاطفی، زندگی تلخ و پرمشقت یک نوجوان در تایپه دهه ۱۹۸۰ را به تصویر میکشد که در میان فقر و خشونت خانگی، به دنبال راهی برای رهایی است.
فیلم «کاله مالاگا» ساخته مریام توزانی، یک درام گرم و مخاطبپسند است که بر ستاره بیچونوچرای خود، کارمن مائورا، تکیه دارد. این بازیگر باتجربه اسپانیایی در نقش زنی سالخورده که برای حفظ خانهاش میجنگد، یک شاهکار تمامعیار ارائه میدهد و فیلم را به تجربهای دلنشین و بهیادماندنی تبدیل میکند.
مستند «Man on the Run» به کارگردانی مورگان نوویل، که در جشنواره تلوراید به نمایش درآمد، روایتی پرشتاب و سرزنده از دوران گروه «وینگز» (Wings) و دهه ۷۰ میلادی پل مککارتنی ارائه میدهد. این فیلم با بازخوانی بصری و شنیداری آثار مشهور مککارتنی پس از جدایی از بیتلز، تلاش میکند به مخاطبان جدید، دوران خلاقیت بیوقفه او را بشناساند.
«مارک با سوفیا»، اولین مستند سوفیا کوپولا، به رونمایی از کالکشن بهار ۲۰۲۴ مارک جیکوبز میپردازد و در عین حال، مروری کوتاه بر بیش از سی سال فعالیت حرفهای این طراح مد ارائه میدهد. این فیلم که حاصل گفتوگوهای دوستانه میان دو دوست دیرینه است، تجربهای خوشایند و شیک از حضور یک غول مد به دست میدهد.
فیلم جدید کاترین بیگلو با عنوان «خانه دینامیت» (Dynamite House)، یک تریلر درباره یک فاجعه هستهای است که تلاش میکند با نمایش شمارش معکوس پرتاب موشک، حس واقعگرایی ایجاد کند. با این حال، به گفته منتقدان، فیلم در نهایت به اثری هیجانزده و پرادعا تبدیل میشود که در انتقال پیام اصلی خود، یعنی توهم امنیت هستهای، کاملاً موفق نیست.
مستندساز پرکار، الکساندر او. فیلیپ، در تازهترین اثر خود با عنوان «سرگیجه کیم نواک» (Kim Novak's Vertigo)، تصویری صمیمی و خودمانی از این بازیگر افسانهای دوران طلایی هالیوود ارائه میدهد. این فیلم که پس از سالها کنارهگیری نواک از سینما ساخته شده، نه تنها به میراث او میپردازد، بلکه به سکوتهای معنادار و خاطرات شخصی او نیز نزدیک میشود.
فیلم «پدر، مادر، خواهر، برادر» تازهترین اثر جیم جارموش، در جشنواره ونیز ۲۰۲۵ با استقبال منتقدان روبهرو شد. این درام سهگانه خانوادگی با بازی ستارگانی چون آدام درایور، کیت بلانشت، ویکی کریپس، تام ویتس و شارلوت رمپلینگ، روایتگر لحظههای طنزآمیز و در عین حال تلخ از روابط میان والدین و فرزندان است. جارموش با بهرهگیری از لحن مینیمالیستی و نگاه شاعرانهاش، پرترهای تازه از خانواده و فاصلههای پنهان میان نسلها ترسیم میکند.