شنبه , ۱ دی, ۱۴۰۳
نقد تئاتر
به بهانه نمایش «این یک کنفرانس از شکست ماست»، به کارگردانی مهران مرادی / کنش حقیقی پیرمرد سوزنبان 7 مرداد 1398
به بهانه نمایش «این یک کنفرانس از شکست ماست»، به کارگردانی مهران مرادی / کنش حقیقی پیرمرد سوزنبان

به بهانه نمایش «این یک کنفرانس از شکست ماست»، به کارگردانی مهران مرادی / کنش حقیقی پیرمرد سوزنبان

گروه اجرائی نگاهی هم به فیلم هامون دارد. مواجهه پوریا شکیبایی با اکبر مشکاتی، یادآور مواجهه علی عابدینی با حمید هامون است. اکبر مشکاتی چه در مقام سوزنبان و چه در نقش علی عابدینی، قرار است میل به زندگی را در شخصیت‌های فروپاشیده و در آستانه انتحار بار دیگر احیا کند.

نقد نمایش «اسب چشمه» به کارگردانی کرم‌اله سلیمانی / در گیر و دار محافظه‌کاری 5 مرداد 1398
نقد نمایش «اسب چشمه» به کارگردانی کرم‌اله سلیمانی / در گیر و دار محافظه‌کاری

نقد نمایش «اسب چشمه» به کارگردانی کرم‌اله سلیمانی / در گیر و دار محافظه‌کاری

محافظه‌کاری نویسنده کار دست خود و قلم و اثرش داده است. او یا به ناچار مجبور به خودسانسوری شده و یا هنوز به عمق پردازش عصیان و نشان دادنش در صحنه واقف نشده است (البته من امیدوارم که بخش دوم درست بوده باشد چرا که با مطالعه و بررسی قابل حل است). همین احتیاط اثر را در حد و اندازه یک ایده خام داستانی نگه داشته و حالتی ایستا به خود گرفته است. ایده‌ای که می‌توانست جان‌مایه‌ی یک درام بومی و اصیل متعلق به جنوب کشور باشد، به ضد خود تبدیل شده و مانند خودسوزی احمد، به نابودی خود اقدام کرده است. وضعیت حاکم نیز از این اختگی تئاتر به نفع خود استفاده کرده و از حضور چنین آثاری در جشنواره‌های مختلف پفکی خود استقبال می‌کند.

نگاهی به نمایش «دروغ»/ دروغ‌ می‌گوییم، پس در امانیم 5 مرداد 1398
نگاهی به نمایش «دروغ»/ دروغ‌ می‌گوییم، پس در امانیم

نگاهی به نمایش «دروغ»/ دروغ‌ می‌گوییم، پس در امانیم

نمایش خود یک «دروغ» است و خود بازتاب‌دهنده شرایط «دروغ» و حال با یک پرسش روبه‌رو می‌شویم که یک «دروغ» می‌تواند در تقبیح «دروغ» باشد.

نگاهی به نمايش «جنايات و مكافات»/ رستگاری درونی آقای راسكلنيكوف 3 مرداد 1398
نگاهی به نمايش «جنايات و مكافات»/ رستگاری درونی آقای راسكلنيكوف

نگاهی به نمايش «جنايات و مكافات»/ رستگاری درونی آقای راسكلنيكوف

نمايش جنايت و مكافات (جنايات و مكافات) مساله فقر و فلاكت اقتصادي و نابرابري اجتماعي و سياسي است؛ امري كه مبناي مادي و عيني رنج‌هايي است كه شخصيت‌ها از آن رنج مي‌برند و آنها را به جنگ و جدال و جنايت و گناه آلوده مي‌سازد و وادار مي‌كند كه رذالت‌هاي دروني خود را آشكار كنند.

«بانوی آوازه‌خوان» متهم می کند؛ نفرین، عفریتِ جنگ 2 مرداد 1398
«بانوی آوازه‌خوان» متهم می کند؛ نفرین، عفریتِ جنگ

«بانوی آوازه‌خوان» متهم می کند؛ نفرین، عفریتِ جنگ

مخاطب طی ۷۰ دقیقه روایت هولناک علیرضا کوشک جلالی از بانوی آوازخوان هر صحنه و در هر آینه با سیلی های سختی مواجه می شود که ولو به عنوان مخاطب در پاره‌ای از موارد تاب تحمل آنرا ندارد. سیلی هایی که تماماً مزه حقیقت می دهند و چه خوش مثالی است این ضرب المثل که حقیقت تلخ است!

نگاهی به نمایش «وانیک»/ دغدغه‌های نامشخص 31 تیر 1398
نگاهی به نمایش «وانیک»/ دغدغه‌های نامشخص

نگاهی به نمایش «وانیک»/ دغدغه‌های نامشخص

ود آنکه «وانیک» یکی از پرطرفدارترین و پراجراترین نمایش‌نامه‌های روز دنیاست، برخی اشکالات در نحوه اجرا و شاید اهمال در پرداختن به زیرلایه‌های متن و کشف ابعاد مهم و پنهان‌مانده آن اجرای جدید آن را به اجرائی بسیار معمولی بدل کرده که قطعا جای کار بیشتری داشت؛ اجرائی که کار را در اندازه یک نمایش سرگرم‌کننده نگه می‌دارد.

تئاتر «جنایات و مکافات» رضا ثروتی / اقتباسی موفق و اجرائی ماندگار 31 تیر 1398
تئاتر «جنایات و مکافات» رضا ثروتی / اقتباسی موفق و اجرائی ماندگار

تئاتر «جنایات و مکافات» رضا ثروتی / اقتباسی موفق و اجرائی ماندگار

«جنایات و مکافات» آینه زشتی‌ها و پلیدی‌های یک شهر بزرگ و بازتاب‌دهنده رنج‌های انسان‌هاست؛ انسان‌هایی شکست‌خورده و مغموم، به‌گونه‌ای که مخاطب را میان خوب و بد، میان عمل درست و نادرست، به قضاوت می‌خواند؛ قضاوتی که برای آن دسته از مخاطبان که به اصول اخلاقی و مذهبی اهمیت بیشتری می‌دهند، دشوارتر و جدی‌تر خواهد بود‌.

نگاهی به نمایش «فرشته تاریخ»/ نشانه‌ای به رهایی 31 تیر 1398
نگاهی به نمایش «فرشته تاریخ»/ نشانه‌ای به رهایی

نگاهی به نمایش «فرشته تاریخ»/ نشانه‌ای به رهایی

اجرای رضایی‌راد از زندگی سراسر تلخی و رنج و محنت این نامدارترین منتقد و تحلیلگر روزگار یادشده، یکی از حیرت‌آورترین اجرا‌های سال‌های اخیر است؛ نمایشی در سه ساعت که جز چند لحظه کوتاه، از ریتم نمی‌افتد و تماشاگرش را بر روی صندلی‌های نسبتا خوب سالن چهارسوی تئاتر شهر میخکوب می‌کند.

مولن روژ ؛ لایه‌های پنهان اثر و شلیک خنده‌هایی که تراژدی می‌آفریند 29 تیر 1398
مولن روژ ؛ لایه‌های پنهان اثر و شلیک خنده‌هایی که تراژدی می‌آفریند

مولن روژ ؛ لایه‌های پنهان اثر و شلیک خنده‌هایی که تراژدی می‌آفریند

محسن تنابنده در نقش قنبر با لهجه ی قمی کنار آمده و با این که تماشاگر او را با لهجه مازنی می شناسد آرام آرام این لهجه (قمی ) را از او می پذیرد.

نقدی بر نمایش فرشته تاریخ به کارگردانی: محمد رضایی راد / «ژستی در میانه‌ی تاریخ» 25 تیر 1398
نقدی بر نمایش فرشته تاریخ به کارگردانی: محمد رضایی راد / «ژستی در میانه‌ی تاریخ»

نقدی بر نمایش فرشته تاریخ به کارگردانی: محمد رضایی راد / «ژستی در میانه‌ی تاریخ»

بنیامین ژستی در میانه‌ی تاریخ‌ست . تاریخی که از سویی برملاکننده‌ی فجایع عقاید فاشیستی‌ست که دست به قتل و حذف روشنفکران مخالفش می‌زند و خرد و نخبه‌گری را ولو تنها به دلیل پایبندی‌های عقیدتی و مذهبی، به کام مرگ می‌کشاند و ایدئولوژی برتر را نه از راه گفتمان و عقلانیت بلکه از منظر قدرت و سرکوب‌گری خشونت‌طلب، مسلط می‌کند

نقد «بانوی آوازخوان» به دراماتورژی و کارگردانی علیرضا کوشک‌جلالی / لطفا نخوان ای بانو... 25 تیر 1398
نقد «بانوی آوازخوان» به دراماتورژی و کارگردانی علیرضا کوشک‌جلالی / لطفا نخوان ای بانو...

نقد «بانوی آوازخوان» به دراماتورژی و کارگردانی علیرضا کوشک‌جلالی / لطفا نخوان ای بانو...

زاویه مدیوم از یک زن در بستری سیاه که پیراهنی سفید به تن کرده و صورتش نیز با پارچه‌ای به همین رنگ پوشیده شده است. دماغک بینی دلقک روی صورت زن نیز قرار دارد. این تصویر نه نمادین است و نه تمثیلی از یک موقعیت دراماتیک. چنان پرت‌وپلا نسبت به عنوان اثر است که از چهارچوب آن خارج شده و به پدیده‌ای دیگر تبدیل شده است.

درباره تازه‌ترين تجربه كارگردانی اشكان خطيبی/ تئاتر، بازی نيست 24 تیر 1398
درباره تازه‌ترين تجربه كارگردانی اشكان خطيبی/ تئاتر، بازی نيست

درباره تازه‌ترين تجربه كارگردانی اشكان خطيبی/ تئاتر، بازی نيست

ايرانشهر و خطيبی چطور تصور كردند حق دارند براي اين تجربه سال اول دانشگاهي فضای تئاترهای جدي و حرفه‌ای را اشغال كنند و از مردم بهای بليت اجراهای حرفه‌ای را بخواهند؟ و البته از پيش مي‌دانم پاسخ اين است كه «دلم خواست»؛ چراكه اصولا اقتضای تئاتر سرمايه‌سالار همين است. پول دارم، تماشاگر دارم پس می‌سازم. ولی ناچارم يادآوری كنم كه تئاتر «بازی» نيست، حتی به شيوه برادوی

درباه نمايش «ماجرای عجيب سگی در شب» / دنيای پر تب‌وتاب يك اوتيسمی 22 تیر 1398
درباه نمايش «ماجرای عجيب سگی در شب» / دنيای پر تب‌وتاب يك اوتيسمی

درباه نمايش «ماجرای عجيب سگی در شب» / دنيای پر تب‌وتاب يك اوتيسمی

افسانه كمالي با تكيه بر متن سايمون استيونز تلاش كرده دو جهان موازي بيافريند؛ يك جهان آدم‌هاي معمولي كه مدام سگ‌اندازي مي‌كنند و دوم جهان درونيات كريستين كه مملو از عجايب و غرايب است. اين دو جهان براي كريستين بدل به يك آشوب رنگارنگ مي‌شود. كمالي اثري آفريده كه نشان دهد جهان دروني يك اوتيسمي به چه ميزان مي‌تواند خيال‌انگيز باشد. در جهان دروني كريستين هر چيزي از شكل ثابتش خارج مي‌شود. در دنياي مثال او، يك آدم مي‌تواند سگ باشد و يك ماشين بزرگ، در حد يك اسباب‌بازي كوچك مي‌شود.

نگاهی به تازه‌ترين اجرای نصير ملكی جو / آن «نان» كه آجر می‌شود 22 تیر 1398
نگاهی به تازه‌ترين اجرای نصير ملكی جو / آن «نان» كه آجر می‌شود

نگاهی به تازه‌ترين اجرای نصير ملكی جو / آن «نان» كه آجر می‌شود

نمايش «نان» ارجاعي هم دارد به «نان و عروسك» پيتر شومان. گو اينكه عروسك‌هاي شومان قرار است امپراتوري سرمايه را افشا كنند و با ماسك‌ها و ژست‌ها و شيوه جمعي توليد تئاترشان، همچون «نان» يك ضرورت باشند براي امكان احياي امر سياسي آن هم با تاكيد بر رهايي‌بخشي عروسك‌ها. اما از منظر نصير ملكي‌جو با توجه بر يادداشتي كه بر اجراي نان نوشته، با آن اختتاميه هراسناك و فاقد اميدورزي - كه در چيدن بلوك‌هاي آجري در مقابل چشم تماشاگران و ناپديد شدن چشم‌انداز روبه‌رو، آشكار مي‌شود - تئاتر بيش از آنكه يك ضرورت باشد، بهتر آن است كه به كار «خوب» كردن حال و روز مردمان خاورميانه بيايد كه نان‌شان اين روزها آجر شده. اينجاست كه به‌نظر مي‌آيد تجربه‌گرايي‌ فرمال نصير ملكي‌جو، در نمايش‌هايي چون نان، مسخ، كرگدن، كولا، سفيد برفي و هفت كوتوله در تمناي رسيدن به همين حال خوب باشد و نه بحراني كردن وضعيت موجود.

تئاتر «عاشقانه‌های خیابان» / مانور ابتذال بر تن سوخته دستفروشان مترو 18 تیر 1398
تئاتر «عاشقانه‌های خیابان» / مانور ابتذال بر تن سوخته دستفروشان مترو

تئاتر «عاشقانه‌های خیابان» / مانور ابتذال بر تن سوخته دستفروشان مترو

«عاشقانه‌های خیابان» به ابتذال کشیدن کارگر است، جایی که بدون گفتن واقعیت دستفروشان، از اسم و رسمشان، طبقه بورژوای تهرانی را ارضا می‌کنی و گیشه‌ات را پر پول.

نقد نمایش «تایم لپس» به کارگردانی صالح علوی‌زاده / سردرگمی در مواجهه با یک مسأله... 15 تیر 1398
نقد نمایش «تایم لپس» به کارگردانی صالح علوی‌زاده / سردرگمی در مواجهه با یک مسأله...

نقد نمایش «تایم لپس» به کارگردانی صالح علوی‌زاده / سردرگمی در مواجهه با یک مسأله...

نمایش از همان اول تصویری از مقصد ارائه داده و سپس به مسیر رسیدن به آن می‌پردازد. این نوع پردازش به شکل یک آزمایش روانکاوانه (به شکلی که ما دیدیم) بسیار ضعیف و الکن بوده و از هیچ نظام ساختاری تبعیت نمی‌کند. سه فرد در سیزده سال پیش جرمی را به اشتباه مرتکب می‌شوند و تاکنون با عذاب وجدان آن دست و پنجه نرم می‌کنند. آن‌ها در پی درمان خود در یک آزمایش شرکت می‌کنند تا شاید دردی از درد آن‌ها را دوا کند.

نگاهی به نمایش «دروغ» به نویسندگی «فلوریان زلر» و کارگردانی آریان رضائی / یک کمدی - درام دیدنی 13 تیر 1398
نگاهی به نمایش «دروغ» به نویسندگی «فلوریان زلر» و کارگردانی آریان رضائی / یک کمدی - درام دیدنی

نگاهی به نمایش «دروغ» به نویسندگی «فلوریان زلر» و کارگردانی آریان رضائی / یک کمدی - درام دیدنی

آریان رضائی در نمایش دروغ هنرمندانه عمل کرده و اجرایی زیبا، دراماتیک، گیرا و تئاتری ارائه داده است.

«سیزیف»؛ نمایشی در وصف پوچی حیات / انسان در جستجوی معنای زندگی 13 تیر 1398
«سیزیف»؛ نمایشی در وصف پوچی حیات / انسان در جستجوی معنای زندگی

«سیزیف»؛ نمایشی در وصف پوچی حیات / انسان در جستجوی معنای زندگی

همانطور که سیزیف برای کیفر فریبکاریش از سوی خدایان محکوم به کاری بی‌فرجام و بی‌پایان شد، بازیگران و ستارگان عرصه سینما و تئاتر نیز در روزمرگی و پوچی حیات گرفتار هستند. به عبارتی آنها مجبورند برای خلق اثری جاودانه و نا‌میرا در چرخه زاییدن و میراندن نقش‌ها غرق و مشقت‌های بی‌شماری را متحمل شوند.

درباره «نفرین قحطی‌زدگان» به کارگردانی اشکان خطیبی / اجرایی که نشانگر یک ناتورالیسم آمریکائی است 3 تیر 1398
درباره «نفرین قحطی‌زدگان» به کارگردانی اشکان خطیبی / اجرایی که نشانگر یک ناتورالیسم آمریکائی است

درباره «نفرین قحطی‌زدگان» به کارگردانی اشکان خطیبی / اجرایی که نشانگر یک ناتورالیسم آمریکائی است

نمایش نفرین قحطی‌زدگان یک درام خانوادگی – اجتماعی با پایان تلخ است که اشکان خطیبی اجرایی محتوادار و دیدنی از آن ارائه داده است.

«چشم به راه میرغضب» در دوشنبه‌های نقد، بررسی می‌شود 2 تیر 1398
«چشم به راه میرغضب» در دوشنبه‌های نقد، بررسی می‌شود

«چشم به راه میرغضب» در دوشنبه‌های نقد، بررسی می‌شود

تازه‌ترین اثر حسین کیانی در دوشنبه‌های نقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران بررسی می‌شود.

آبی مایل به صورتی/ مستند در قاب، مستند بر صحنه 1 تیر 1398
آبی مایل به صورتی/ مستند در قاب، مستند بر صحنه

آبی مایل به صورتی/ مستند در قاب، مستند بر صحنه

ساناز بیان با کارگردانی – به معنای دقیق کلمه تئاتریش – موفق می‌شود بازیگرانش را در نقش‌های ویژه خود تثبیت کند و با دادن میدان آزادی دید به مخاطب، او را در ادراک و دریافت مفاهیم مدنظر مختار ‌کند.

نقد نمایش «مختلف‌ الاضلاع» به کارگردانی نادر فلاح / چند وجهی‌های تک وجهی... 31 خرداد 1398
نقد نمایش «مختلف‌ الاضلاع» به کارگردانی نادر فلاح / چند وجهی‌های تک وجهی...

نقد نمایش «مختلف‌ الاضلاع» به کارگردانی نادر فلاح / چند وجهی‌های تک وجهی...

«مختلف‌ الاضلاع»، نمایشی که کمی بدبینانه به تاریخ و شخصیت‌های مهم آن می‌نگرد. اثر قصد واکاوی شخصیت‌های تاریخی را ندارد اما برایش مساله است که چرا و چگونه به ماندگاری در تاریخ رسیده‌اند و چه کرده‌اند که از آن‌ها یاد می‌شود. یکی با نمایشنامه‌هایش، یکی با نقاشی، آن یکی با بلاهت و دیگری با دیکتاتوری. 

نوشته ای بر نمایش کرونوس به کارگردانی علی صفری/ رجعت به رستگاری 30 خرداد 1398
نوشته ای بر نمایش کرونوس به کارگردانی علی صفری/ رجعت به رستگاری

نوشته ای بر نمایش کرونوس به کارگردانی علی صفری/ رجعت به رستگاری

کرونوس،نمایشی با ایده ی شکست زمانی و فرجام بشر در سده های آتی ست. و از عامل به خاطر آوردن که مبتنی بر ادراک و شهود ذهنی و یادآوری خاطرات است، وجهی از زمان را به نمایش می گذارد؛ که اگر قادر باشد از تله ی زمانی عبور کند، نجات یافته است.

کمیته نان/ مرثیه‌های ناتمام 29 خرداد 1398
کمیته نان/ مرثیه‌های ناتمام

کمیته نان/ مرثیه‌های ناتمام

لیلی عاج قصد دارد برشی از زندگی کارگران کُرد را نشان دهد و ما را به همدلی با آنان دعوت کند؛ اما ابزار او برای این بازنمایی توارثی است که به بخشی از باور عمومی این مرد بدل شده است و گویا قرار نیست شکسته شود.

نمایشی برآمده از اجتماع یا روایتی گسسته از جهان خطی / «پروانه الجزایری» در دوشنبه‌های نقد تئاتر بررسی شد 29 خرداد 1398
نمایشی برآمده از اجتماع یا روایتی گسسته از جهان خطی / «پروانه الجزایری» در دوشنبه‌های نقد تئاتر بررسی شد

نمایشی برآمده از اجتماع یا روایتی گسسته از جهان خطی / «پروانه الجزایری» در دوشنبه‌های نقد تئاتر بررسی شد

نمایش پروانه الجزایری نوشته پیام لاریان و کار و طراحی سعید حسنلو در دوشنبه‌های نقد تئاتر با توجه و تامل دو منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران واقع شد و یکی به لحاظ برخورد با قصه و دیگر در مواجهه با اجتماع توانسته‌اند برآیندی مطلوبی از یک تئاتر را به صحنه بیاورند.

کبوترهای غایب/کبوترهای حاضر 25 خرداد 1398
کبوترهای غایب/کبوترهای حاضر

کبوترهای غایب/کبوترهای حاضر

«وقتی کبوترها ناپدید شدند» می‌توانست تلنگری به وضعیت ایران باشد؛ اما چنین نمی‌شود. در عوض نمایش به نفع پویایی فُرم و اجرا مسیری را طی می‌کند که در آن داستان‌گویی برجسته شود.

نگاهی به نمایش «آپرکات» به کارگردانی محمدرضا قلی پور / آپرکات به نا امیدی 23 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «آپرکات» به کارگردانی محمدرضا قلی پور / آپرکات به نا امیدی

نگاهی به نمایش «آپرکات» به کارگردانی محمدرضا قلی پور / آپرکات به نا امیدی

نمایش آپرکات در این اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی ایران می‌تواند ترزیق کننده امید به جامعه به ویژه زنان ایران باشد.

نگاهی به نمايش «شهر ما» به كارگردانی حسن معجونی/ بازگشت امر سياسی در تئاتر 22 خرداد 1398
نگاهی به نمايش «شهر ما» به كارگردانی حسن معجونی/ بازگشت امر سياسی در تئاتر

نگاهی به نمايش «شهر ما» به كارگردانی حسن معجونی/ بازگشت امر سياسی در تئاتر

حسن معجوني از چارچوب مفهومي اين نمايشنامه به جامعه معاصر ايران پل مي‌زند. او با هوشمندي، به همراه دراماتورژي جالب توجه مهدى چاكرى، موقعيت‌ها، ديالوگ‌ها، شخصيت‌ها و كنايه‌هايي را بيان مي‌كند كه به طور مستقيم به تماشاگر ايراني مربوط مي‌شود.

درباره نمايش «چيزهای سرد» به كارگردانی رامين اكبری/ از مرگ و ملال زندگي روزمره 21 خرداد 1398
درباره نمايش «چيزهای سرد» به كارگردانی رامين اكبری/ از مرگ و ملال زندگي روزمره

درباره نمايش «چيزهای سرد» به كارگردانی رامين اكبری/ از مرگ و ملال زندگي روزمره

وقتي غمي نباشد لابد ماتمي هم نيست و سوگواري بي‌معناست. اما حداقل مي‌توان به ميانجي مرگ مادر، بار ديگر در كنار هم قرار گرفت و خانواده شد. در يكي از همان خانه‌هايي كه يادآور سليقه، ذوق و زيباشناسي دهه هفتاد شمسي است. خانه‌هايي مملو از چيزهاي سرد.

به بهانه اجرای نمايش «پروانه الجزايری»/ ايستاده بر آستانه‌ها 20 خرداد 1398
به بهانه اجرای نمايش «پروانه الجزايری»/ ايستاده بر آستانه‌ها

به بهانه اجرای نمايش «پروانه الجزايری»/ ايستاده بر آستانه‌ها

در نمايش «پروانه الجزايری» با اجرايي طرف هستيم كه با وجدان معذب بر اين نكته اعتراف مي‌كند كه توان روبه‌رو شدن با مصيبت زمانه را ندارد و ترجيح مي‌دهد از زندگي واقعي، بار ديگر به دنياي تئاتر پناه برده و گذشته را از نو روايت كند.

نوشته ای بر نمایش کمیته نان به کارگردانی لیلی عاج/ «رنج چند پاره» 19 خرداد 1398
نوشته ای بر نمایش کمیته نان به کارگردانی لیلی عاج/ «رنج چند پاره»

نوشته ای بر نمایش کمیته نان به کارگردانی لیلی عاج/ «رنج چند پاره»

شتابزدگی، کمیته نان را از سطح دیگرکارهای لیلی عاج، پایین‌تر برده‌است.

«وقتی کبوترها ناپدید شدند» در نشست نقد و بررسی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران 19 خرداد 1398
«وقتی کبوترها ناپدید شدند» در نشست نقد و بررسی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران

«وقتی کبوترها ناپدید شدند» در نشست نقد و بررسی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران

در نقد و بررسی نمایش وقتی کبوترها ناپدید شدند نوشته سفی اکسانن و کار هستی حسینی دو منتقد کانون ملی منتقدان تئاتر ایران با تایید متن در خور تامل این انتخاب را اتفاق مهمی دانستند که منجر به اجرای چشمگیر شده است؛ نمایشی که به حضور و تجاوز بیگانگان در هر سرزمین اشغال شده‌ای هشدار می‌دهد که هیچ‌گاه در برابر آنان بی‌تفاوت و منفعل نباشیم.

نگاهی به نمایش «شهر ما»/ حسن معجونی و شهری که می‌سازد 19 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «شهر ما»/ حسن معجونی و شهری که می‌سازد

نگاهی به نمایش «شهر ما»/ حسن معجونی و شهری که می‌سازد

حسن معجونی در «شهر ما» منتقدتر می‌شود. او فرصت را در نمایشنامه تورنتون وایلدر مغتنم می‌شمرد تا جامعه امروز ایرانی را در وجه کمیک بازنمایی کند و نشان دهد چگونه در این روزمرگی غرق شده است.

نقد نمایش «به وقت پازولینی» به نویسندگی و کارگردانی آرش سنجابی ‎ 18 خرداد 1398
نقد نمایش «به وقت پازولینی» به نویسندگی و کارگردانی آرش سنجابی ‎

نقد نمایش «به وقت پازولینی» به نویسندگی و کارگردانی آرش سنجابی ‎

کسی که این وسط برد کرده و کارش را به درستی انجام داده همان سانسورچی ماست که نوعی سیاست‌زدایی تهوع‌آور را وارد فضای فرهنگی و هنری کشور کرده است. امروز او باعث رشد و شکوفایی کارگردانانی شده که از مارکس لامذهبی‌اش را شناخته‌اند و بس، به اسم کارگران تئاتر کار می‌کنند اما با رویکرد سیاسی آن هیچ کاری ندارند.

نگاهی به نمایش «خون به پا می‌شود» 18 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «خون به پا می‌شود»

نگاهی به نمایش «خون به پا می‌شود»

اگر در «خون به می‌شود» همان متن شکسپیر با کمی دستکاری زبانی اجرا می‌شد، اتفاق نامبارکی رخ می‌داد یا آنکه اجرا بدل به سنگ محکی برای آیندگان می‌شد؟

نگاهی به نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید»/ زن، همه غم‌های افغانستان 16 خرداد 1398
نگاهی به نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید»/ زن، همه غم‌های افغانستان

نگاهی به نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید»/ زن، همه غم‌های افغانستان

مژگان خالقی تلاش می‌کند زنانگی از دست رفته زنان افغانستان را به نمایش بگذارد، زنانگی که حتی در آن زبان به عنوان انسانی‌ترین ابزار ارتباطی از زن سلب می‌شود.

نوشته‌ای بر نمایش وقتی کبوترها ناپدید شدند/ سرهم‌بندیِ بی‌اثر 10 خرداد 1398
نوشته‌ای بر نمایش وقتی کبوترها ناپدید شدند/ سرهم‌بندیِ بی‌اثر

نوشته‌ای بر نمایش وقتی کبوترها ناپدید شدند/ سرهم‌بندیِ بی‌اثر

وقتی کبوترها ناپدید شدند اگرچه در زمانِ جنگ جهانی‌‌دوم و پس از آن متمرکزست اما بیش ازآن مربوط به انسان‌هایی‌ست که در هر شرایطی بی‌آنکه پایند اعتقاد یا مرامی باشند با هر بادی به همان سو می‌وزند. منفعت شخصی این افرادست که بیش از هرچیزی برایشان اهمیت دارد و اینکه با دشمنی اشغالگر ومتجاوز همکاری می‌کنند و یا دست به کشتار هموطن وخانواده اشان بزنند، فرقی نمی‌کند. بیش از هرچیز بقا و زنده ماندن بهر بهایی‌ست که اهمیت دارد.

درباره نمایش اَکلیل / زن‌کُشتگی 9 خرداد 1398
درباره نمایش اَکلیل / زن‌کُشتگی

درباره نمایش اَکلیل / زن‌کُشتگی

مهدی کوشکی در زنانه‌زدگی تئاتر ایران، تئاتر مردانه، هر چند حداقلی اجرا می‌کند تا به نحوی در حاشیه جریان کنونی تئاتر ایران باشد.

نقد نمایش پروانه الجزایری/ چرخش زمان بر لنگه در 9 خرداد 1398
نقد نمایش پروانه الجزایری/ چرخش زمان بر لنگه در

نقد نمایش پروانه الجزایری/ چرخش زمان بر لنگه در

لاریان در «پروانه الجزایری» شانس آن را می‌یابد تا زمان را درهم‌بریزد و از آن مفهومی ساختگی بیافریند، مفهومی که از دل برداشت‌های متعدد سینمایی می‌آید.

نقد نمایش «چیزهای سرد» به نویسندگی و کارگردانی رامین اکبری ‎/ نرسیده به میدان پست‌مدرنیزم 9 خرداد 1398
نقد نمایش «چیزهای سرد» به نویسندگی و کارگردانی رامین اکبری ‎/ نرسیده به میدان پست‌مدرنیزم

نقد نمایش «چیزهای سرد» به نویسندگی و کارگردانی رامین اکبری ‎/ نرسیده به میدان پست‌مدرنیزم

تجربه ثابت کرده است که تماشای نمایشی که ایده‌ی خوبش را به نهایت قهقرا می‌کشاند به مراتب دردناک‌تر از نمایشی است که اساسا مزخرف محض تلقی می‌شود. گویی افرادی با اراده، با استعداد و حتی با دانش و آگاهی لازم تجربی و آکادمیک تلاش می‌کنند تا روی صحنه دست به خودکشی ذوق و خلاقیت خویش زنند و حال مخاطب را بگیرند.

تراژدی وارد بر زبان و امیدواری برای فردای بهتر 31 اردیبهشت 1398
تراژدی وارد بر زبان و امیدواری برای فردای بهتر

تراژدی وارد بر زبان و امیدواری برای فردای بهتر

دردوشنبه های نقد تئاتر منتقدان کانون ملی ضمن پذیرش کمیته نان به عنوان اجرایی در خور تامل به ارائه نکاتی پرداختند که بشود از آن به یک اجرای ماندگار رسید.

نقد نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید» به کارگردانی حسن جودکی / مهربانی علیه زنان... 29 اردیبهشت 1398
نقد نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید» به کارگردانی حسن جودکی / مهربانی علیه زنان...

نقد نمایش «بیوه سیاه، بیوه سفید» به کارگردانی حسن جودکی / مهربانی علیه زنان...

زنِ امروز جغرافیای ما، چه در تهران و شهرستان‌ها، چه در عراق، یمن و حتی سوریه و افغانستان، تفاوت‌هایی عمده و اساسی دارد با زنِ دیروزی که درگیر سنت بوده و لاجرم محکوم است به تحمل کردن آن. نمی‌گویم در حال حاضر اوضاع کاملا دگرگون شده و این دست مشکلات دیگر جولان نمی‌دهند اما دیگر معرفی زنان به این شکل و تعمیم‌شان به سایر زنان، از ریشه غلط و اشتباه است. این ماجرا نه تنها نفعی برای زنان ندارد بلکه به درک درست از خواسته‌های آن‌ها پوشش می‌گذارد.

نقد نمایش «شربت سینه» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی/ ابتذال که شاخ و دم ندارد... 24 اردیبهشت 1398
نقد نمایش «شربت سینه» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی/ ابتذال که شاخ و دم ندارد...

نقد نمایش «شربت سینه» به نویسندگی و کارگردانی رسول کاهانی/ ابتذال که شاخ و دم ندارد...

«شربت سینه» به شدت درگیر مهندسی و میزانسن‌گرایی افراطی و عقب‌مانده قرار گرفته که حالتی اگزوتیک با مخاطب به وجود آورده است. نمایشی که از تکرار موقعیت‌ها، نه بیهودگی می‌سازد که ادعایش را دارد و نه کارکردی ابزورد‌گونه پیدا می‌کند.

نقد نمایش «یک ساعت آرامش» به کارگردانی سیدجواد روشن / این نیز بگذرد... 14 اردیبهشت 1398
نقد نمایش «یک ساعت آرامش» به کارگردانی سیدجواد روشن / این نیز بگذرد...

نقد نمایش «یک ساعت آرامش» به کارگردانی سیدجواد روشن / این نیز بگذرد...

انتخاب امیرمهدی ژوله به عنوان میشل این نمایش، حال به سبب این که نویسنده و کمیک‌نویس خوبی است یا در چند استندآپ کمدی تلویزیونی موفق ظاهر شده دلیل موجهی نمی‌شود که بتواند نقشی به ظاهر ساده اما پیچیده‌ای را روی صحنه تئاتر ایفا کند. استفاده بی‌مورد از دستان و عدم کنترل روی بدن و صدا و فقدان هوش کافی در ایفای کمیک‌وار این نقش، ضربه‌ای جدی به اثر وارد آورده است.

نقد نمایش «قاسم‌آباد» به کارگردانی پوریا گلستانی/ پرسه در قبرستان خرده‌پیرنگ‌ها 7 اردیبهشت 1398
نقد نمایش «قاسم‌آباد» به کارگردانی پوریا گلستانی/ پرسه در قبرستان خرده‌پیرنگ‌ها

نقد نمایش «قاسم‌آباد» به کارگردانی پوریا گلستانی/ پرسه در قبرستان خرده‌پیرنگ‌ها

مشکلات اصلی نمایش «قاسم‌آباد» در نمایشنامه اثر نهفته است. متن وامانده و دارای لکنت‌های بسیار است. نمایشنامه‌نویس با جهان‌ نداشته‌اش، جهانی قلابی از چند دزد و عرق‌خور و نزول‌خور که در یک قبرستان گیر کرده‌اند را نشان‌مان می‌دهد که این جنس معلول، نه جهت‌گیری می‌فهمد و نه حتی نمی‌داند که با خود و مخاطبش چند‌چند است.

نقد نمایش « زن هستم» به نویسندگی و کارگردانی صنم سرمد/ زن هستم، مدافع مرد 7 اردیبهشت 1398
نقد نمایش « زن هستم» به نویسندگی و کارگردانی صنم سرمد/ زن هستم، مدافع مرد

نقد نمایش « زن هستم» به نویسندگی و کارگردانی صنم سرمد/ زن هستم، مدافع مرد

تماشای این نمایش آنقدر مرا خشمگین و مایوس کرد که هنگامی که در پایان نمایش پیشنهاد کارگردان به تماشاگران را برای عکس یادگاری شنیدم بی‌درنگ از میان صحنه به سمت در خروجی رفتم تا هرچه زودتر این دیالوگ سانتی‌مانتال و بی‌محتوای پایانی نمایش را از ذهنم خارج کنم:« برای یه زن هیچی دردناک‌تر از این نیست که از درون گریه کنه، تو ظاهر لبخند بزنه و بگه همه‌چی روبراهه، این نهایت بی‌عدالتی به زنانه»!!

نقد نمایش «هفت دقیقه» به کارگردانی آرش عباسی / بردگی در هفت دقیقه… 31 فروردین 1398
نقد نمایش «هفت دقیقه» به کارگردانی آرش عباسی / بردگی در هفت دقیقه…

نقد نمایش «هفت دقیقه» به کارگردانی آرش عباسی / بردگی در هفت دقیقه…

آرش عباسی می‌داند که تئاتر بدون نمایشنامه خوب فقط به درد لای جرز می خورد و بس. او به اصول این حرفه آشناست و می‌داند ایجاد تعلیق در روند قصه چطور جان تازه به اثر می‌دهد یا کجا می‌تواند با کشمکش، تقابلی میان قطب خیر و شر نمایش به وجود آورد. مخاطب ابتدا با فرم طرف است و سپس با محتوا مواجه می‌شود اما این روند برای خالق اثر برعکس رقم می‌خورد. یعنی کارگردان بر اساس دغدغه و محتوای خود دست به ترکیب‌بندی و فضاسازی در کار خود می‌زند و از درون تکنیک‌ها، صداها و اشکال ما را به عمق ناخودآگاه خود دعوت می‌کند.

نگاهی به نمایش «سقراط»، نوشته و کار حمیدرضا نعیمی / یک اجرای پساسقراطی 25 اسفند 1397
نگاهی به نمایش «سقراط»، نوشته و کار حمیدرضا نعیمی / یک اجرای پساسقراطی

نگاهی به نمایش «سقراط»، نوشته و کار حمیدرضا نعیمی / یک اجرای پساسقراطی

این یک اقتباس کاملا آزاد از زندگی و دوران سقراط در عصر ظاهرا طلایی یونان باستان – قرن پنجم پیش از میلاد – است؛ دورانی که تمدن بشری به بلوغی حیرت‌انگیز دست یافته و البته در کنارش اخلاقیات هم رو به زوال نهاده بود. همین نکته باعث شده تا نعیمی، درون‌مایه اثرش را بر زمان حال منطبق کند و به قول عوام، وارد معقولات شود. این مجوزی است که البته همه دست‌اندرکاران تئاتر امروز ما ندارند و تعداد معدودی، از این نعمت برخوردارند که هرچه می‌خواهند بی‌پرده بگویند و هر کاری می‌خواهند بر صحنه انجام دهند، بی هیچ مانع و رادعی.

نقد نمایش «سرمیزشام» به کارگردانی سیامک صفری/ بارداری ناخواسته در صحنه 21 اسفند 1397
نقد نمایش «سرمیزشام» به کارگردانی سیامک صفری/ بارداری ناخواسته در صحنه

نقد نمایش «سرمیزشام» به کارگردانی سیامک صفری/ بارداری ناخواسته در صحنه

«سرمیزشام» اثری است تجربی که می‌ارزد تماشا شود. تجربه‌ای که می‌تواند از یکی از پرکارترین بازیگران تئاتر کشور به جوانان جویای نام و نشان منتقل شده و آن‌ها را برای نقش‌ها و تجربیاتی دشوارتر آماده سازد.

نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم 16 اسفند 1397
نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم

نوشته ای بر نمایش سرزمین های شمالی به کارگردانی شیما عرب/ هستی متلاطم

نمایش سرزمین های شمالی، اجرایی ست که به نظر می رسد تمام تلاشش را می کند تا قابل قبول به نظر برسد، هرچند راه بسیاری تا پختگی در پیش دارد اما این تلاش قابل ستایش ست .