فیلم سینمایی You’re Cordially Invited با بازی ویل فرل نتوانسته مورد توجه منتقدان قرار بگیرد و نمرات متوسطی گرفته است.
انیمیشن سینمایی Dog Man محصول استودیو دریمورکس توانسته نمرات بسیار خوبی را از منتقدان دریافت کند.
فیلم سینمایی Companion توانسته نمرات بسیار خوبی را از منتقدان بگیرد و تحسین آنها را برانگیزد.
Bird فیلمی درام با رگههای فانتزی، محصول سال 2024 آمریکا، به نویسندگی و کارگردانی آندریا آرنولد (Andrea Arnold) میباشد. در این فیلم نیکیا آدامز (Nykiya Adams) به عنوان بیلی و کاراکتر اصلی، بری کیوگن (Barry Keoghan) به عنوان باگ، پدری جوان، فرانتس روگوفسکی (Franz Rogowski) در نقش Bird و چندی دیگر به هنرنمایی میپردازند. این فیلم به عنوان یکی از ده فیلم برتر مستقل ۲۰۲۴ معرفی شده است.
انیمیشن Transformers One، یکی از بهترین آثار سال ۲۰۲۴ نه فقط درحوزهی هنر انیمیشن، بلکه در حوزهی کلی سینماست. اثری سرشار از امید و شجاعت که به ببیندگانش در کنار القای این احساسات اعتلا یافته، هشداری از خرابی و تهدیدهای خشم انباشته و کنترلنشده میدهد. داستانی با ابتدا و انتهای چفت و بست شده، که تمامی المانهای آن، از طنز گرفته تا صحنههای اکشن و جدی، مجال بروز مناسب در این ساختار محکم را دارند.
در این مطلب نقد فیلم The End به کارگردانی جاشوا اوپنهایمر را بخوانید.
در این مطلب نقد فیلم «نوسفراتو» (Nosferatu) را میخوانید.
بحث ریتم فیلم یکی دیگر از مهمترین موضوعاتی است که پیرامون آنورا شکل گرفته است. ریتم تندی که جای تامل و تمرکز به مخاطب نمیدهد و گاهی فضاسازی اولیه را برای جا انداختن مواضع فیلمساز مهیا میکند اینکه بسیاری از اتفاقات مهم و نقاط عطف فیلم در ریتمی تند و سریع اتفاق افتاده تنها به دلیل جذابتر شدن فضای داستان و شخصیتها نبوده و در برخی مواقع کلیدی به سرسری رد شدن از این اتفاقات بدون جا انداختن منطق آن برای تماشاگر نیز موجب شده است.
نقد فیلم «اتاق مجاور» -یا همان «اتفاق بغلی»- (The Room Next Door) را در این مطلب بخوانید.
نقد فیلم «یک درد واقعی» را در این مطلب بخوانید.
فیلم «کریون شکارچی» (Kraven the Hunter) یک فیلم ناامیدکنندهی دیگر از «دنیای سینمایی مرد عنکبوتی سونی» (SSU) است که کاراکترهای جذاب کمیکها را برمیدارد و به سبک خودش آنها را خراب میکند.
فیلم «مرتد» درگیر همان آفتهایی است که بسیاری از فیلمهای ترسناک هالیوودی این روزها با آنها دست در گریبان هستند؛ آفتهایی نظیر تلاش برای راضی کردن اکثریت مخاطبان، حتی مخاطبان غیرعلاقهمند به ژانر وحشت با باج دادنهای بیمورد به آنها، توضیح بیش از حد همه چیز برای پوشاندن خطاهای بسیار در فیلمنامه و اجرا و حتی بازیگری و در عین حال تلاش برای هوشمندانه به نظر رسیدن. هر سهی این موارد در این جا به وفور وجود دارند.
فیلم سینمایی Den of Thieves 2: Pantera اثری اکشن با بازی جرارد باتلر است که توانسته نمرات متوسطی را از منتقدان بگیرد.
هالیوود همچنان به طور منظم هر سال یک یا دو فیلم موزیکال مهم و پرسر و صدا تولید میکند که هنوز مخاطبان خودشان را دارند. فروش بالای فیلم «شرور» این را ثابت میکند. بهخصوص که اولین بار است فیلمی بر اساس این نمایش موزیکال محبوب برادوی ساخته شده است. نقد فیلم «شرور» را در این مطلب بخوانید.
نخستین فیلم انگلیسی زبان پدرو آلمودوار همچون دیگر آثار این کارگردان اسپانیایی اثری تاثیرگذار و بحث برانگیز است. این فیلم که براساس رمان what are you going through نوشته سیگرید نونز ساخته شده، زندگی دو زن با بازی تیلدا سوئینتون(مارتا) که خبرنگار جنگ بوده و جولین مور(اینگرید) که نویسنده ای موفق است، را به تصویر کشیده و روایتی منحصر به فرد از مواجهه با مرگ خودخواسته را به نمایش می گذارد.
نقد فیلم «مجمع کاردینالها» – یا «ملاقات محرمانه» یا «نشست محرمانه»- (Conlave) را با بررسی همین رویکرد معمایی آغاز میکنیم.
اگر هنوز دهه ۱۹۹۰ بود و شان بیکر این فیلم را نمیساخت، رؤیای امریکایی آنورا همچون جولیا رابرتس «زن زیبا» محقق میشد. اما بیکر میخواهد تصویر این رؤیای امریکایی را در ذهن شما مخدوش کند و یک دهنکجی بزرگ به سینمای هالیوود و تمام کمدی عاشقانههای جریان اصلیاش. در دنیای او، نه آنورا سیندرلاست و نه وانیا شاهزاده سوار بر اسب سپید و فیلمساز خیلی زود، این حقیقت را توی صورت مخاطبش میکوبد.
فیلم سینمایی A Complete Unknown با هنرنمایی تیموتی شالامی نمرات خوبی را از منتقدان دریافت کرده است.
نقدهای فیلم سینمایی Babygirl با بازی نیکول کیدمن منتشر شده و این اثر سینمایی نمرات بسیار خوبی را از منتقدان گرفته است.
«محفل» سراسر ایراد هم نیست. دو شخصیت اصلی داستان به قدر کافی جذاب هستند و محیط سرد ساخته شده توسط فیلمساز هم یقهی ما را میچسبد و رها نمیکند.
سازندگان «والاس و گرومیت: انتقام پنگوئن» از هیچ نظر کم نگذاشتهاند؛ تکنیکهای استاپموشن فیلم خیرهکننده است با فریمهای فراوان که لحظهای رخوت ندارند. از کارگردانی گرفته، تا میزانسن، بازی با رنگها در پسزمینه و مدلهای کاراکترها، همه چیز در عین شادابی، همان حس نوستالژیک والاس و گرومیت سابق را دارد.
«ماریا» آخرین قسمت سهگانه پابلو لارائین، کارگردان چهل و هشت ساله شیلیایی، درباره زنان بانفوذ قرن بیستم میلادی است. نقد فیلم «ماریا» را در این مطلب بخوانید.
«بروتالیست» درام تاریخی، حماسی به کارگردانی و تهیهکنندگی بردی کوربت است و فیلمنامهاش را کوربت با همکاری مونا فستولد نوشته است. «بروتالیست» طراحی آمریکای پس از جنگ و تأثیراتی را که پایههای آن را شکل دادند، بررسی میکند. از ما میخواهد به این فکر کنیم که چطور «بروتالیسیم» میتواند در مورد چیزی غیر از معماری صدق کند.
«رد وان» یک فرصت از دست رفته برای خلق یک فیلم اکشن-کمدی کریسمسی ماندگار است. فیلم در میان روایت کلاسیک و ژانر مدرن گیر افتاده است: نه آنقدر تازه و خلاقانه است که مخاطبان مدرن را جذب کند، و نه بهاندازه کافی دلنشین و گرم است که حس اصیل کریسمس را به نمایش بگذارد.
در نقد فیلم «ونوم: آخرین رقص» به تلاش محکوم به شکست سونی برای ساخت دنیای بزرگتر ونوم میپردازم که در نهایت، بزرگترین ضربه را به «ونوم ۳» زده است.
رابرت زمهکیس، کارگردان تحسینشدهای که او را با فیلمهای مهم تاریخ سینما همچون مجموعه «بازگشت به آینده»، «فارست گامپ» و «دورافتاده» میشناسیم، با فیلم «اینجا» یک بار دیگر تلاش میکند بلندپروازیهایش در استفاده از تکنولوژی در سینما را به رخ بکشد. اما بر خلاف کارهای تحسینشده پیشینش اینجا موفق عمل نمیکند و فیلم «اینجا» با وجود بهره بردن از یاران قدیمی او شکست میخورد.
در آستانه ورود به سال میلادی جدید، انیمیشن دیگری از کارگردان «مری و مکس» (Mary and Max) یک بار دیگر تحسینها و تشویقها برانگیخته است که بهدرستی و عمیقاً لایق آن است. نقد انیمیشن «خاطرات یک حلزون» را در این مطلب بخوانید.
ظاهراً دوستداران ژانر هنوز نمیتوانند باور کنند که جهان دیگر بلد نیست قصه عاشقانه تعریف کند یا عشق، به معنای رمانتیکش، دیگر خریدار ندارد. این دو فیلم عاشقانه هم درباره رابطه عاشقانه هست اما درباره عشق نیست. بیشتر درباره زنان در رابطه عاشقانه است. نکته مثبتش این است که از دوربین مردانه، یعنی نگاه مردانه به عشق فاصله گرفته، که با توجه به چرخش سینمای هالیوود به روایتهای زنانه چندان تعجبآور هم نیست. نکته منفیاش این است که آن جادو را از سینمای عاشقانه گرفته است.
فیلم Goodrich اثری قابل قبول در ژانر کمدی-درام است که نسبت به آثار کمدی گیشهای و رذل هالیودی جایگاهی بالاتر دارد و با نمایش اهمیتِ حضور جسمی و ذهنی یک فرد در خانواده، نسبت به آن آثار در جایگاهی بالاتر قرار میگیرد.
اگر فیلم «The Substance» را سینما بنامیم، توهین بزرگی است به همه هنرمندانی که در این زمینه فعالیت داشتهاند. فیلمی که بهشدت محتوا محور است و همه قواعد هنری سینما از جمله تکنیک، شخصیتپردازی، داستان و نوع روایت آن و در نتیجه فرم هنری را فدای محتوا کرده است. تکرار و تاکید بیش از حد کارگردان روی صحنههای منزجر کننده هم ابژکتیو بودن این مدیوم را زیر سوال میبرد و هم ناخودآگاه ضد زن، ضد مرد و ضد انسانی کارگردان را نمایان میکند.
ویژگی اصلی فرنچایز «لبخند» در ترکیب متعادل دو عنصر نهفته است: این فیلم دقیقاً به ترسناک «روانشناختی» تعلق ندارد، اگرچه موضوعاتی مانند سلامت روان را لمس میکند. اما هدف هر دو فیلم اول و دوم در درجه اول سرگرم کردن بیننده است. دنباله فیلم لبخند این کار را انجام میدهد، زیرا موفقیت نسخه اصلی بودجه بیشتری را برای سازندگان آماده کرده است. بنابراین اگر قسمت اول را دوست داشتید، قسمت دوم را به همان اندازه هیجان انگیز خواهید یافت. اما اگر از اساس آن فیلم را دوست نداشتید، ادامه آن نیز بعید است که شما را شگفت زده کند.
فیلم It Ends with Us به کارگردانی جاستین بالدونی فیلمی درام-عاشقانه است که براساس رمانی به همین نام ساخته شده است. این فیلم موفق شده با فروشی ۳۵۰ میلیون دلاری، ۱۳امین فیلم پرفروش سال تا بدین لحظه لقب بگیرد و با اختلاف فاحش، بالاترین فروش را در میان آثار درام و عاشقانه سال داشته باشد.
«Sing Sing» نهتنها فیلم خوبی است بلکه بهشدت نیز قابل احترام است. درک کارگردان از مدیوم تئاتر و هنر بهقدری عمیق است که او را در ساخت یک اثر خوب هنری یاری رسانده است.
فیلم The Damned اثری خستهکننده، با دوربینی بد و فیلمنامهای افتضاح است (اگر فیلمنامهای در کار باشد). فیلم همهچیز خود را مدیون یک کانسپت شعاری است که تنها در دام نماد افتاده و ابدا موفق به خلق دغدغه نشده است.
در مقالهی امروز به بررسی فیلم Salem’s Lot اثر گری دابرمن میپردازیم که سومین اقتباس سینمایی/تلویزیونی از رمانی به همین نام به قلم استفن کینگ افسانه به شمار میرود.
فرانسیس فورد کوپولا در فیلم «مگالوپلیس» قصد دارد که از هر دری سخن بگوید. او به پیر فرزانهای میماند که شدیدا نگران آیندهی فرزندانش است و از سرنوشت آنها و مسیری که میروند هراس دارد.
هر فریم از این فیلم با تمرکز بر خلوت و تنهایی طراحی شده و با دقت از صدا و رنگهای لطیف و کمرنگ بهره میبرد تا به نوعی سکون و ماندگاری در ذهن مخاطب ایجاد کند. The Outrun اثری است که نه تنها از طریق داستانگویی، بلکه از طریق استفادهی دقیق از عناصر بصری و تکنیکهای هنرمندانه، تجربهای عمیق و هنری را ارائه میدهد.
YOLO یک فیلم کمدی درام، ورزشی چینی محصول ۲۰۲۴ به کارگردانی جیا لینگ (Jia Ling) میباشد که بر اساس فیلم 100 Yen Love به کارگردانی ماساهارو تیک (Masaharu Take) ساخته شده است. جیا لینگ به عنوان کاراکتر اصلی لیینگ، لی جیان (Lei Jiayin) در نقش مکمل و چندی دیگر در این فیلم به ایفای نقش میپردازند. YOLO یکی از هفت فیلم پرفروش سال ۲۰۲۴ جهان بوده و در چین نیز رتبه اول پرفروشترین فیلم ۲۰۲۴ را به خود اختصاص داده است.
The Wild Robot در کنار مفاهیم نسبتا مهم خود، انیمیشنی مخاطبپسند به دور از مبتذلبازیهای اخیر هالیوود است و من خوشحالم که در دام ووک جماعت نیافتده و مفاهیم رنگین کمانی ندارد. همانطور که در ابتدا نوشتم The Wild Robot اثری به شدت انسانی است با اینکه درون اثر خبری از انسان نیست.
منتقدان نظرات خودشان را درباره فیلم Gladiator II منتشر کردند و این اثر توانسته نمرات خوبی از منتقدان بگیرد.
فیلم تلقین یا اینسپشن، محصول امریکا و انگلستان، به کارگردانی کریستوفر نولان است که با دریافت دهها جایزه ازجمله فیلمبرداری، صدا و جلوههای ویژه اسکار، همچنین نمره ۸/۸ IMDB، نشان میدهد بیدلیل نیست که از تاثیرگذارترین فیلمهای تاریخ است.
زوئی کراویتز در Blink Twice اولین تجربه کارگردانی خود را به نمایش میگذارد و در کل، کارگردانی او ترکیبی از عناصر بصری قوی و تلاش برای ایجاد تعلیق روانشناختی است، اما نقاط ضعف قابل توجهی نیز دارد. کراویتز به خوبی از محیط جزیره برای ایجاد حس انزوا و تنش استفاده کرده است.
در فیلم Afraid، شخصیت AIA نماد پیشرفتهترین شکل هوش مصنوعی و تکنولوژی خانگی است که به عنوان دستیار دیجیتال وارد زندگی خانواده کورتیس میشود، و با جمله «به خونه خوش اومدی ایا» شروع به کار میکند اما با هیچ جملهای خاموش نمیشود.
فیلم Don't Move در بخشهایی از نگاه سرگرمی سینمایی قابل قبول است، اما در مجموع یک تریلر کلیشهای درباره «شکارچی و طعمه» است. این فیلم شامل معمایی نیست که باید حل شود، بلکه یک تجربه بیمووی سرگرمکننده است که برای تماشاگرانی ساخته شده که به دنبال یک تمرین ژانر ناب کوتاه و مستقیم هستند.
مگر میشود کسی دوستدار سینما باشد و نام تیم برتون را نشنیده باشد؟ مرد دوستداشتنی و عجیب و غریب سینما در بیستمین اثر بلند سینماییاش به سراغ دنبالهسازی برای فیلم Beetlejuice سال ۱۹۸۸ کرده است. در ادامه خواهیم دید که به چه شکل، برتون پس از گذشت ۳۶ سال کماکان ذهن خلّاق و عجیب و غریبش را دارد و علیرغم تمامی ضعفهای اثر، او بیننده را درگیر کاراکترها و جهانسازی خاص خودش میکند.
فیلم «The Platform 2» ساخته گالدر گازتلو–اوروتیا کارگردان اسپانیایی و دنبالهای بر فیلم «The Platform» است که بر خلاف قسمت اول نتوانست نظر مردم و منتقدین را به خود جلب کند. اما آیا این حجم از انتقادات نسبت به این فیلم منطقی است؟ در نقد این اثر سینمایی به این موضوع میپردازیم.
فیلم سینمایی Red One با بازی کریس ایوانز و دوئین جانسون نتوانسته نمرات خوبی را از منتقدان دریافت کند.
فیلم Small Things Like These با هنرنمایی کیلین مورفی در نقش اصلی توانسته نمرات بسیار خوبی از منتقدان بگیرد.
فیلم سینمایی Heretic با هنرنمایی هیو گرنت توانسته نمرات بسیار خوبی را از منتقدان دریافت کند.
گابریل شرمن در نقش فیلمنامه نویس و علی عباسی به عنوان کارگردان فیلم «کارآموز» سراغ بخشی از زندگی او رفتهاند که کمتر کسی از آن با خبر است؛ دوران پیش از اوج گرفتن ترامپ و آشنایی وی با روی کوهن که نقش استاد و مراد او را دارد و باعث میشود دانلد ترامپ از زیر سایهی پدرش خارج شود و رفته رفته به جایگاهی برسد که امروز در آن قرار دارد.