فیلم "جولیِت و رومئو" به کارگردانی تیموتی اسکات بوگارت، در تلاش است تا داستان عاشقانهی قدیمی شکسپیر را بهصورت موزیکال و با الهام از موسیقی پاپ دوباره بیان کند. با این حال، این بازسازی بیش از حد کاهش یافته و به شدت مخاطبان را سردرگم و خسته میکند.
فیلم «گوشه تیز» با بازی متفاوت بن فاستر، داستان مردی را روایت میکند که وسواس نجاتدادن دیگران در او به فروپاشی روانی و خانوادگی میانجامد. رواندرامی آرامسوز از جیسون باکستون که نگاهی نهچندان تازه اما تأملبرانگیز به مردانگی معاصر دارد.
فیلم «Shadow Force» با بازی کری واشنگتن و عمر سی، تلاش میکند در سبک اکشن-زوجی موفق شود، اما فیلمنامه ضعیف، اکشنهای بیروح و نبود شیمی بین شخصیتها باعث شده تنها به اثری قابل تحمل و نهچندان ماندگار تبدیل شود.
در نخستین تجربه بلند سینمایی زوج کارگردان انگلیسی فرانکلین و مارچتا، توبی کِبِل در نقش یک بوکسر اهل ولز درگیر کشمکشهای درونی و بیرونیست؛ فیلمی با بازی شایا لباف و جیمز کازمو که با وجود فضاسازی چشمنواز و بازیهای قابل قبول، نتوانسته از کلیشههای ژانر بوکس فراتر برود.
فیلم «هنری جانسون | Henry Johnson» به کارگردانی دیوید ممت، با وجود بازی قدرتمند شایا لاباف، بیشتر از آنکه روایتی دراماتیک از واقعیت باشد، به تمرینی در خودستایی کلامی تبدیل شده که از درک مخاطب فراتر میرود؛ نمونهای دیگر از انزوای فکری نویسندهای که زمانی در قلب سینمای جهان قرار داشت.
بازسازی مدرن رمان کلاسیک «سلام بر غم | Bonjour Tristesse» با حضور کلوئی سونی و لیلی مکاینرنی، روایتگر بلوغ، حسادت و پیچیدگیهای روابط زنانه در بستری معاصر و دیجیتالی است. فیلمی که با نخستین تجربه کارگردانی دورگا چو-بوز، نویسنده تحسینشده، رنگی تازه به سینمای جهان میزند.
فیلم «راست» (Rust) با بازی الک بالدوین، پس از سالها حواشی و یک فاجعه مرگبار در پشت صحنه، بالاخره به نمایش درآمد. اما آیا این وسترن مستقل که در دل ماجرایی تراژیک شکل گرفته، میتواند در دنیای سینمای جهان جایگاهی شایسته پیدا کند؟
فیلم «رها» به کارگردانی حسام فرهمند، با هدف نمایش واقعیتهای تلخ جامعه پا به عرصه سینما گذاشته است، اما در مسیر روایت خود، بهجای ترسیم تجربهای انسانی و ملموس از فقر و بحران، به مجموعهای از کلیشهها و تمهیدات سطحی تن میدهد. این فیلم، با وجود سکانسی آغازین پرظرفیت و موضوعی قابلتوجه، در ادامه اسیر آشفتگی روایی و ضعف در شخصیتپردازی میشود.
فیلم "تاندربولتز" از دنیای سینمایی مارول، گروهی از ضدقهرمانان فراموششده را در مرکز داستان خود قرار میدهد. با لحن طنزآمیز و بررسی بحرانهای روانی شخصیتها، این فیلم به تلاشهای گروهی برای مقابله با تهدیدات جدید مارول پرداخته و نشان میدهد که حتی در دنیای قهرمانان، بهدست آوردن هویت واقعی کاری دشوار است.
فیلم «آوریل» ساخته دیآ کولومبگاشویلی، تجربهای متفاوت از سینمای جهان است که بیپرده و بیرحم، نگاهی عمیق به مسئله سقط جنین، زایمان و کنترل بر بدن زنان در گرجستان امروز میاندازد. داستان پزشکی زن که با شجاعت در برابر ساختارهای مذهبی و اجتماعی ایستادگی میکند، این اثر را به یکی از تلخترین اما مهمترین فیلمهای سال تبدیل کرده است.
فیلم «آوریل» به کارگردانی دئا کولومبگاشویلی، روایتی تلخ و بیپرده از مبارزهی زنان برای حفظ حق تولیدمثل در جهانی سرشار از خشونت و سرکوب ارائه میدهد. نقد کامل این فیلم تکاندهنده را در چارسو پرس بخوانید.
فیلم «هاوک» به کارگردانی گرت ایوانز با بازی تام هاردی، با شروعی کند و پر از کلیشههای ژانر نوار، در نهایت با یک پایان هیجانانگیز و پر از اکشن به نقطه اوج خود میرسد. در حالی که ریتم کند فیلم تا لحظات پایانی به ضعفهای آن افزوده، صحنههای پایانی با شجاعت و انرژی زیاد، فیلم را از سقوط کامل نجات میدهند.
فیلم «کاناپه» ساخته کیانوش عیاری، در ظاهر روایتی ساده از یک ماجرای خانوادگی است: پدری که برای حفظ آبروی خانوادهاش، تلاش میکند کاناپهای کهنه اما قابل استفاده را به خانه بیاورد تا مبادا در جلسه خواستگاری دخترش، نبود این وسیله رایج، مایهی شرم شود.
«شوالیههای آلتو» یک فیلم مافیایی متفاوت است؛ نه بهخاطر خلاقیت، بلکه بهخاطر بیرمق بودن. فیلمی که شاید در یک بعدازظهر بارانی، از صندلی راحتی پدرتان با چشمهایی نیمهباز دیده شود و پس از پایان، تنها پاسخی که به آن داده شود این باشد: «بد نبود.»
در واقع بسیاری از کارگردانان هستند که در الفبای ابتدایی سینما دست و پا میزنند اما همینها با ادعای فراوان نوآوریهایی را در بحث تکنیک و روایت داستان وارد میکنند که به ابتذال هنری ختم میشود. «استیون سودربرگ» با ساخت این فیلم ثابت کرد که نهتنها ایده بکرش مبتذل و به دور از شان هنر نیست بلکه بهقدری هنرمند است که این ایده بکر را در اجرا به فرم هنری میرساند
فیلم Love Hurts یا عشق لطمه میزند به کارگردانی یک فیلمسازِ فیلماولی به نام «جاناتان اوزبیو» است که بازیگران نامآشنایی که مخصوصا در سالهای اخیر بیشتر چهره شدهاند در آن به ایفای نقش پرداختهاند، بازیگرانی همچون «جاناتان کی کوان» و «آریانا دبوز» که برنده جایزه اسکار هم شدهاند. از دیگر بازیگران این فیلم میتوان به «دانیل وو» ، «مارشون لینچ» ، «مصطفی شاکر» و «کم ژیگاندی» اشاره کرد.
بهرهبرداری افراطی از تکنیک مجازی و فیلمبرداری در استودیو باعث شده فیلم موسی کلیمالله تصنعی و در برخی از صحنهها شبیه لایواکشن و انیمیشن شود. در نمای اکستریم لانگ شات از مصر باستان، رود بزرگ نیل، اهرام مصر، کاخ فرعون و… فضا و لوکیشن شبیه کارتون شده است.
«کیف سیاه» یکی از فیلمهای بهتر این روزهای استریمینگ است؛ حداقل کارگردانش کارگردان است، بازیگرانش بازیگر و بااینکه داستان ندارد و نورپردازی فیلم کمی چشم را میزند، اما حداقل دیدنش به طراحی لباس و صحنهی زیبای آن میارزد و در ۹۴ دقیقه، دیدنش وقت زیادی از شما نمیگیرد.
فیلم سینمایی On Swift Horses اثری عاشقانه و درام با هنرنمایی دیزی ادگار جونز و جیکوب الوردی است که نمرات متوسطی گرفته است.
فیلم سینمایی G20 اثری اکشن و مهیج با بازی وایولا دیویس نتوانسته منتقدان را تحت تأثیر قرار بدهد و نمرات متوسطی گرفته است.
فیلم سینمایی Warfare اثری به نویسندگی و کارگردانی الکس گارلند و ری مندوزا است که توانسته نمرات خوبی از منتقدان بگیرد.
باب دیلن که با یک جایزه نوبل ادبیات، چهره بهمراتب پرسر و صداتری در دنیای موسیقی و هنر است، زیر ذرهبین رفت. اما نتوانست به اندازه موزیکال زندگینامهای قبلی منگولد، مخاطبان را راضی نگه دارد. در اسکار 2025 هم کاملاً بینصیب ماند و تیموتی شالامی باز هم نتوانست اعضای آکادمی را متقاعد به اهدای جایزه کند. نقد فیلم «یک ناشناخته کامل» را در این مطلب بخوانید.
با وجود شکست «کاپیتان امریکا ۴»، مارول با «تاندربولتز*» و «چهار شگفتانگیز: گامهای نخستین» دوباره برای بازگشت به روزهای اوج گذشته خیز برداشته است. اما بهخاطر پروژههای ناامیدکنندهی متوالی در این سالها و هدر رفتن چندین ابرقهرمان و داستانهای کمیک، شاید مارول دیگر نتواند حتی با یک کامبک موفق کام طرفداران را شیرین کند.
فیلم سینمایی A Minecraft Movie اثری اقتباسی از بازی ویدیوییای به همین نام است که نمرات پایینی از منتقدان گرفته است.
فیلم جانور در جدول فیلمهای مین استریم طبقهبندی نمیشود. فیلم منحصربهفردی است که تلاش میکند با روایتی نو فرآیند اضمحلال انسان در شرایط بهقدرترسیدن هوش مصنوعی را به رشته تصویر درآورد.
فیلم سینمایی Locked اثری با هنرنمایی بیل اسکاشگورد و آنتونی هاپکینز است که توانسته نمرات متوسطی از منتقدان دریافت کند.
نقدهای فیلم A Working Man با هنرنمایی جیسون استاتهام منتشر شده و این اثر توانسته نمرات متوسطی بگیرد.
فیلم سینمایی The Accountant 2 با هنرنمایی بن افلک و جان برنثال نمرات خوبی را از منتقدان دریافت کرده است.
فیلم Freaky Tales اثری اکشن و کمدی با هنرنمایی پدرو پاسکال است که منتقدان نمرات متوسطی به آن دادهاند.
فیلم سینمایی The Legend of Ochi اثری فانتزی و ماجراجویی است که توانسته نمرات خوبی از منتقدان بگیرد.
انتخاب «ژان دیلمان» از سوی نشریه سایت اند ساوند در سال 2022 به عنوان بهترین فیلم منتقدان، بدون شک یکی از پرچالشترین و بحثبرانگیزترین گزینشهایی بود که از سوی منتقدان سینما در یک دهه اخیر اتفاق افتاده و همچنان و بعد از گذشته دو سال از این انتخاب، همچنان اما و اگرها و بحث و نظرها درباره این انتخاب جمعی ادامه دارد.
فیلم ملودرام «رها» اولین ساخته حسام فرهمند است که داستانی اجتماعی و تلخ از مشکلات یک خانواده را روایت میکند.
محسن سلیمانی فاخر (منتقد سینما) در یادداشتی از منظر جامعهشناختی فیلم سینمایی «رها» که این روزها بر پرده سینماها در حال اکران است را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
اگر عیاری با هوشمندی بیشتری «کاناپه» را جلو دوربین میبرد و بهانه دست ممیزان سرسخت وزارت ارشاد نمیداد، این فیلم بدون هیچ مشکلی در زمان خود به اکران درمیآمد و میتوانست در گیشه هم تا اندازهای موفق باشد.
فیلم سینمایی Novocaine با هنرنمایی جک کواید توانسته نمرات بسیار خوبی را از منتقدان دریافت کند.
فیلم سینمایی The Electric State با هنرنمایی کریس پرت و میلی بابی براون نتوانسته نمرات خوبی از منتقدان بگیرد.
فیلم سینمایی Black Bag اثری مهیج و معمایی است که توانسته نمرات بسیار خوبی از منتقدان بگیرد.
فیلم Matt and Mara اثری خستهکننده با داستانی ضعیف است که موفق به خلق هیچ چیزی نمیشود و بدون تعلیق صرفا مخاطب را با خود میکشد.
فیلم جولی سکوت کرد اثری بسیار ملال آور و حتی میتوان گفت توخالی است که حتی برای یکبار هم پیشنهاد نمیشود و در واقع نطفهی به حقی برای سینمای نابلد در قصهگوییِ اروپاست که رئالیستی جلوه دادن لحظات را با پرداخت صحیح اشتباه میگیرند و نتیجه میشود امثال این فیلمساز که در مشقِ ابتداییشان اینچنین یک و ساعت و نیم هیچ نمیگویند و البته که همواره ادعای دهان پرکنی هم برای نابلدیشان در آستین دارند که بله اگر کاندید جوایزی در فستیوالها مخصوصا مشهورترینشان (فستیوال کن) بشوند پس راه را درست رفتهاند!
سالهای اخیر و خصوصاً دوران پساکرونا را میتوان دوران به قهقرا رفتن سینمای مستقل اجتماعی ایران نامید؛ دورهای که در آن تولید و اکران این دسته از فیلمها به شکل رسمی و قانونی و غیرزیرزمینی به نازلترین میزان ممکن رسیده است.
نقد فیلم «مرد گرگنما» (Wolf Man) را با تمرکز بر تلاش بیهودهی سازندگان برای پیچیده کردن همه چیز آغاز میکنیم.
با اینکه در «پدینگتون در پرو» ماجراجویی از همیشه بزرگتر و خطرناکتر شده، اما گاه چسبیدن به فرمول همیشگی بهتر از هر چیز جواب میدهد و در نقد فیلم به تصمیم پرسشبرانگیز نویسندگان برای فاصله گرفتن از این فرمول میپردازم.
«بروتالیست» از زمان نمایشش در هشتاد و یکمین جشنواره فیلم ونیز یکی از کنجکاویبرانگیزترین فیلمهای سال 2024 میلادی بود. بسیاری از منتقدان آن را بهترین فیلم سال نامیدند و کسانی هم آن را در کنار یکی دو فیلم دیگر در زمرهی بهترینها دانستند.
نقدها برای فیلم اکشن و فانتزی In the Lost Lands منتشر شده که این اثر نتوانسته نمرات خوبی از منتقدان بگیرد.
یکی از مضامین اصلی و قابل تأمل در زندگی، فقدان عزیزان و تأثیر روند سوگواری بر انسان است. مواجهه با احساسات حل نشده و پیمایش پیچیدگیهای اندوه نیز وضعیت را برای بازمانده دشوارتر میکند. A Real Pain فیلمی است که حرف برای گفتن دارد و با توجه به اینکه اولین تجربهی جدی «جسی آیزنبرگ» در مقام نویسنده و کارگردان محسوب میشود، این اثر میتواند مسیر زندگی هنری او را دچار تغییر و تحول کند.
ماییم مردان پوشالی، ماییم مردان توخالی، کلههامان آکنده از کاه بر هم خم شدهایم. افسوس! صداهای زنگار گرفتهمان، با هم نجوا که میکنیم، خاموش و بیمعناست: همچون هوهوی باد در علفزار خشک، یا خشخش موش بر شیشه خردهها در پستوی خشک ما. (تی اس الیوت)
فیلم Heretic، اثری جدید از کمپانی خلاق A24 است که اسکات بک و برایان وودز کارگردانی آن را برعهده دارند. نقشآفرینی «هیو گرنت» در این فیلم، مورد توجه جوایز گوناگونی همچون گلدنگلوب و بفتا قرار گرفته است.
فیلم فرانسوی Beating Hearts (به فرانسوی: L’Amour ouf) یا قلبهای تپنده روایتگر یک داستان عاشقانه است، درحالیکه اکنون در سال ۲۰۲۵ میلادی به سر میبریم میتوان اذعان کرد که این مضمون در این نقطه از پیشبردِ مدیومِ سینما، کلیشهای میباشد و اگر تمهیدات روایی خاصی در ارائه داستان از جانب دستاندرکارانِ آن در اثر تعبیه نشود [که در این فیلم نشده] مخاطب از تماشای آن دلزده خواهد شد.
در این مطلب به فیلم «دختری با سوزن» به کارگردانی مگنوس فان هورن محصول سال ۲۰۲۴ دانمارک و سوئد میپردازیم.
نقدها برای فیلم Last Breath منتشر شده و این اثر سینمایی توانسته نمرات خوبی را از منتقدان دریافت کند.